۱۳۸۸ آذر ۲۴, سه‌شنبه

cause

شايدبپرسيد كه چرا من برچسب اين نوشته ها را causeگذاشته ام، در صورتي كه مي توانستم از عبارت هايي چون "حفاظت از محيط زيست" براي برچسب زدن استفاده كنم. قصد من از اين انتخاب جا انداختن مفهوم causeبود. همان طوري كه مي دانيد cause مفاهيم متعددي دارد .
آن چه منظور من است مفهوم زير است:
"هدفي كه در راه آن كوشش بي دريغ صورت مي گيرد." كسي كه هدفي را به عنوان cause خود بر مي گزيند، آماده است كه در راه آن به طور مصمم كوشش نمايد ولو آن كه قدر كارش شناخته نشود و حتي مورد تمسخر قرار گيرد. نمي خواهم بگويم لزوما در راه هدف بايد آماده جان باختن بود، اما كسي كه به معناي واقعي كلمه هدفي را causeخود قرار مي دهد ابايي ندارد كه در راه آن پول خرج كند و يا يك ساعت از خواب و استراحت خود در روز بزند. براي آن كه مسئله اي را cause خود قرار دهيم ابتدا بايد به آن يقين قلبي برسيم كه آن مسئله ارزش اين همه كوشش را دارد.
احتمالا توجه كرده ايد كه در فيس-بوك به طور رايگان، امكان تعريف causeوجود دارد. هر شخص مي تواند موضوعي را كه به نظر او مهم است و نياز به كمك همگاني دارد به عنوان causeمعرفي كند. ديگر علاقه مندان مي توانند عضو شوند، ديگر دوستان خود را دعوت به عضو كردن كنند، نظرات و ديدگاه خود را در آن باره با ديگران در ميان بگذارند و.... علي الاصول چنين امكاني در جهت انتشار و ترويج اهدافي چون حفظ محيط زيست مي تواند بسيار مفيد باشد. فرض كنيد كه من به حفظ محيط زيست علاقه مندم اما هيچ كدام از اطرافيان من توجهي به موضوع ندارند و حتي كوشش هاي مرا در اين راه به باد تمسخر مي گيرند. هر چه قدر هم كه اراده من پولادين باشد پس از چندي دلسرد مي شوم. اما اگر در چنين محيط مجازي عده اي از گوشه و كنار دنيا پيدا كنم كه مانند من فكر مي كنند دلگرم مي شوم. با در ميان گذاشتن تجربه ها با هم، همديگر را تشويق مي كنيم و به همديگر براي تلاش بيشتر انرژي مي دهيم.

وقتي تصميم گرفتم نوشتن در مورد محيط زيست را آغاز كنم مي خواستم چنين causeاي در فيس-بوك تعريف كنم. درست است كه فيس-بوك در ايران هر از چند گاهي فيلتر مي شود اما باز هم وسيله ارتباطي قوي اي است. به علاوه حتي اگر فقط ايرانيان مقيم خارج به حفاظت از محيط زيست گرايش پيدا كنند، قدم بسيار بزرگي برداشته شده است. به دو دليل: (1) محيط زيست يك مسئله جهاني است و ايران وخارج ندارد. (2) امروزه ايرانيان در خارج وزنه اجتماعي بزرگ و قابل توجهي هستند. تا حدود بيست سال پيش تنها خانواده هايي از يكي دو طيف خاص فاميل در خارج داشتند. اين روزها حتي وقتي با خانواده هاي متوسط رو به فقير و كاملا سنتي و كاملا غير سياسي هم كه صحبت مي كنيم مي بينيم اغلب عمه اي، خاله اي دايي اي و... در خارج دارند. ارتباطشان هم به بركت تكنولوژي هاي جديد با فاميل هايشان در خارج حفظ شده و از آنان تاثير فرهنگي مي گيرند. در نتيجه، اگر ايرانيان مقيم خارج در اين شبكه ها عضو شوند به تدريج پيام را به بخش بزرگي از جامعه شهري ايران منتقل مي كنند.

خلاصه! اندكي گشتم و متاسفانه causeاي به زبان فارسي مرتبط بامحيط زيست نيافتم. با اين حال پس از تامل بيشتر از تعريف causeمنصرف شدم. در واقع ديدم هنوز زود است. مفهوم causeهنوز در بين ايرانيان جا نيافتاده! اتفاقا causeهاي به زبان فارسي سريع رشد مي كنند و چند هزار نفر عضو پيدا مي كنند. اما مشاهده اي كه من در مورد causeاي خود در آن عضوم كرده ام آن است كه به طور متوسط از هز ار نفر تنها يك نفر به معناي واقعي در راهcause فعاليت مي كنند. يكي دو سال بايد بگذرد تا مفهوم cause جا بيافتد. فعلا همين وبلاگ ها مناسب ترين محمل براي انتقال پيام هستند. اگر يادتان باشد، چند سالي طول كشيد تا وبلاگ ها هم جايگاه درخور خود را يافتند.

۱ نظر:

منجوق گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.