۱۳۸۹ تیر ۳۰, چهارشنبه

Macho

از نظر يك فيزيكپيشه macho مخفف كلمات زير است:
Massive Astrophysical Compact Halo Object.
اجرام سماوي مانند سياره ها ي سرگردان، سياهچاله ها و ستارگان نوتروني كه نور چنداني از خود ساطع نمي كنند از جمله كانديداهاي macho هستند. همان طوري كه در يادداشت قبلي به آن اشاره كردم عده اي مي خواستند جرم گمشده ي عالم را با اين گونه اجسام سماوي كه از خود نور ساطع نمي كنند اما از ماده ي معمولي ساخته شده اند توضيح دهند. نكته در اين جا ست كه اگر تعداد چنين اجرام فشرده به اندازه اي زياد باشد كه نيروي گرانشي ناشي از آنها ستارگان دور از مركز كهكشان را با آن سرعت بالا در مدار نگاه دارد بايد تا به حال اثر اين اجرام را از طريق microlensing يا ريز همگرايي مي ديديم. به طور گذرا توضيح مي دهم كه ريز همگرايي چيست: نسبيت عام به ما مي گويد مسير نور ي كه از كنار يك جرم بزرگ و فشرده عبورمي كند خم مي شود. اين اساس ريزهمگرايي است.
مشاهدات گروه هاي مختلف نشان مي دهد كه MACHOها نمي توانند جاي بيش از بيست درصد جرم گمشده ي بنشينند. به عبارت ديگر ما هنوز به ماده ي تاريك براي توضيح پديده هاي مشاهده شده نياز داريم. با کمال افتخار باید بگویم در ايران عده ای از همكاران روي ريزهمگرايي كار مي كند. همكار عزيز مان (و همشهري من) دكتر راهوار مدتي بر روي machoها كار مي كرد.


پي نوشت طنز: macho معناي ديگري هم دارد كه من از آن بي خبر بودم و موقع نوشتن اين يادداشت به آن پي بردم. بنا به ويكي پديا:

Macho is a word of Spanish and Portuguese origin which describes a person or behavior that is overtly masculine. The attitude, called machismo, ranges from a personal sense of virility to a more extreme male chauvinism.
گويا اين مخفف را انتخاب كرده اند تا پوز WIMP(ويمپ)را بزنند.ويمپ از نظر معنايي يعني ضعيف و بي بخار! اما از نظر يك فيزيكيشه يعني Weakly Interacting Massive Particle.
ويمپ در حال حاضر از مطرح ترين كانديداهاي ماده ي تاريك است. در نوشته هاي بعدي ام در باره ي آن توضيح مي دهم. هه هه هه!ويمپ Macho را از ميدان بيرون كرد. ما كه مي گفتيم دوره ي مردسالاري و هارت و پورت مردانه سر آمده. اين هم نشانه اش!!

۱۳ نظر:

امیرمسعود گفت...

به‌کاربردن واژهٔ «ریزهمگرایی» برای microlensing الان به خوبی جا افتاده است (دست‌کم در پایان‌نامهٔ من!). سری به وب‌گاه گروه دکتر راهوار بزنید تا ببینید:
http://physics.sharif.edu/~cosmology

امیرمسعود گفت...

در ضمن، مگر «ویمپ» به معنی «ضعيف و بي بخار» اشاره‌ای یا ارتباطی به زن یا فمینیسم دارد که از پیروزی‌اش بر «ماچو» خوشحال می‌شوید؟!! شما دیگه چرا؟ ؛)

http://www.farsi123.com/?type=1&word=wimp

منجوق گفت...

سيما هم همين عبارت را به كار مي برد. من يادم رفته بود. ممنون كه گفتيد. اصلاحش كردم.
هم سيما و هم همشهري ما (دكتر راهوار) حسابي اهل "فارسي را پاي بداريم" هستند.

منجوق گفت...

شوخي بود ديگه! شما به دل نگيريد.
مي دونيد كه من برداشت مردستيزانه از فمينيزم را به شدت رد مي كنم:
http://monjoogh.blogspot.com/2010/03/blog-post_08.html

اما راستي راستي پس ذهن كساني كه كلمه "ماچو" را در برابر ويمپ علم كردند معنايي بوده كه خيلي فمينيست ها از آن خوششان نمي آيد.

منجوق گفت...

البته علت جدي و واقعي اين كه من ازشكست ماچو در برابر ويمپ خوشحالم، فيزيكپيشه ذرات بودن من است. اگر ماچو راز جرم گمشده ي عالم بود لازم نبود ذره ي جديدي معرفي شود.
اما حالا ما مي توانيم بنشينيم و مدل بسازيم و براي ماده ي تاريك مدل معرفي كنيم و بررسي كنيم كه اثرات آن چه خواهد بود.

اسما گفت...

mane-oo.persianblog.ir
اگر فرصت کردین دو پست آخر رو بخونین

ناشناس گفت...

سلام
ببخشید تئوری CPH که اینقدر دارن تو داخل کشور دربارش کتاب چاپ می کنن و مقاله می ذارن تو سایتا چیه؟ ( البته خود تئری نه ها به قول خودتون داستانش) ایا اصلا اعتبار جهانی داره؟ ایا اصلا کسی تو دنیا کسی این تئوری رو می شناسه یا اینم مثل بقیه چیزا محصوص ایرانه!؟

منجوق گفت...

من چيزي در باره ي CPH نشنيده بودم.

ناشناس گفت...

نه این اعتبار جهانی نداره! من از یکی از اساتید پرسیدم ایشون گفتند که احتمالا یه نفر تو ایران یه نظریه ارائه داده و نتونسته جایی چاپ کنه حالا هی کتاب می نویسندوتوی سایتها و...

منجوق گفت...

به ناشناس دوم

ناشناخته بودن فرضیه ای لزوما به معنی بی اعتبار بودن آن نیست. یاآدم باید بنشیند مقاله ی شخص را به دقت بخواند و نقد کند و ثابت کند که فلان قسمت آن ایراد دارد و یا اصلا نظری ندهد.


هر مقاله ای که برای داوری به من می فرستند چند روز وقتم را می گیرد.
با دقت می نشینم و می خوانم و نظر می دهم. اگر رد کنم دلیل قاطع علمی می آورم نه آن که بگویم چون شناخته شده نیست پس بی اعتبار است.

هر روز ده ها مقاله در رشته ی ما منتشر می شود. هیچ کس نمی تواند همه را با این دقت بخواند ونظر دهد. پس بهتر است در بیشتر موارد سکوت نماید.


یکی از ایرادهای بسیار اساسی جامعه ی علمی ایران آن است که برخی
با این "سکوت" میانه ای ندارند. حتما باید نظر دهند. انگار اصلا متوجه نیستند ارزیابی کار علمی دیگری شوخی تیست. متاسفانه
نظر دادن های بیشتر همکاران ایرانی من درباره ی اعتبار مقالات در ردیف غیبت کردن هایشان است نه در ردیف نقا
دی علمی.

البته منظور من استاد شما نبود. اصلا نمی دانم ایشان ایرانی هستند یا خیر.
چه ایرانی و چه خارجی، لابد مقاله های مربوطه را به دقت خوانده اند و نقد کرده اند و چنین نظر می دهند.

به هر حال اگر شما این حکم بی اعتباری در مورد این فرضیه می دهید
یا چنین حکمی را نقل می کنید
باید دلیل قانع کننده ای نیز بیاورید.

من اندکی درباره ی آن خواندم. آن قدر چنگی به دلم نزد که بخواهم بیشتر بخوانم و نقد علمی جدی کنم اما به خود این اجازه را هم نمی دهم که انگ بی اعتباری به آن بزنم.
فقط
ناشناخته بودنش را تایید می کنم. در ااسپایرس مطلبی درباره آن نبود

ناشناس گفت...

این نظریه برای یه دانشجوی فیزیک که دانشجوی کارشناسی ارد فیزیک بوده ولی ول کرده خلاصه تو بین ما عوام که از نسبیت انیشتین هم معروف تره و البته مثل همون نسبیت هیچ کی هیچ چی نمی دونه فقط دربارش بحثای پوچ می کنن(بین ما عوام)

ایلیا گفت...

مبارک باد بر ایرانیان تولد فله ای نوابیغ. من یه بررسی کردم تواینترنت
این چیزی که این دوستمون گفتند مال اقایی به سن ۶۲ ساله که بنده خدا موقع درس همه چی رو ول کرده (این ماجرای ول کردن مدرسه چقدر اشناس!) بعد رفته از خود یک نظریه در کرده تو مایه های (TOE). ای فیزیکدانان ریسمان و پدیده شناس و تجربی کار، ای سران سرن و سرمایه گذاران ال اچ سی پاشین جمع کنین کاسه کوزتونو که مشکل فیزیک عالم حل شده.

ظاهرن این کلمه CPH مخفف
creation particle Higgs 
هستش. اصلا یکی که انگلیسی می دونه به ما بگه این عبارت یعنی چی. ترتیب کلمات اصلا انگلیسی نیست فارسیه!
این است کشف انیشتین n ام ایرانی!
یادش بخیر چی بود مدالها مدارها نمی دونم چیچی اتمی انیشتین. یا اونی که نشون داده بود اصلا اعداد اول وجود ندارن.
راستش الان واقعا با شما موافقم که جامعه نحیف فیزیک ایران در معرفی علم باید بیشتر تلاش کنه به عموم تا مردم فکر نکنن نسبیت رو هیچکی نمی دونه چیه که اگه اینجوری بود اصلا به درد نمی خورد. والا هر کی یه لیسانس فیزیک می گیره علی الاصول نسبیت خاص باید بلد باشه. مردم چرا فکر می کنن کلا تو دنیا یه انیشتین و یه نیوتن بوده بعدشم ما فیزیک پیشه ها هی زدیم تو سرمون هیچ کاری هم نکردیم و منتظریم تا بلکه یه انیشتین دیگه متولد شه یه کوچولو بر دانش ما اضافه کنه!

سیما گفت...

یاسمن جان
من همگرایی ضغیف گرانشی کار می کنم و دکتر راهوار ریزهمگرایی.

البته در دوران دانشجویی یک کار ریزهمگرایی هم با دکتر راهوار انجام داده ام.

ممنون و خسته نباشی برای این استمرارت در نوشتن.