۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

نامه در حمايت افغاني ها-قسمت اول


دانشجویان و دانشگاهیان در سراسر دنیا و از جمله در ایران، از سردمداران مبارزه با نژادپرستی و آزار اقلیت های قومی ومذهبی بوده اند و هستند. "مدارس کودکان کار وخیابان" که در مقاله مزبورنیز از آن یاد شده، تا حدود زیادی مدیونِ همت غرور آفرین و زحمات بی چشمداشت دانشجویان ایرانی است که برخی از آنان همکلاسی ها ی نگارندگان این نامه در زمان دانش آموزی و دانشجویی بوده اند .

در این که در مورد اقامت اتباع خارجی در ایران باید ضوابطی معقول وضع شود شکی نیست. اما این ضوابط باید ارزش های انسانی را در خود لحاظ کنند. وظیفه مسئولین کشوری است که با هوشمندی راهکاری بیاندیشند تا از نیروی کار و فکر افغانیان زحمتکش و محترم برای آبادانی بیشتر کشور ایران استفاده شود و تمهیدی بیاندیشند که هم به کرامت انسانی آنان احترام گذاشته شود و هم حضور آنها به نفع مملکت باشد. از نویسندگان و ارباب جراید انتظار می رود بر این وظیفه مسئولین نظارت کنند و اگر خدای ناکرده از معیارهای انسانی در رفتار با افغانیان عدول نمودند گوشزد نمایند. ورای این نکته، از اين خبرگزاری، که جوانی و شادابی و ابتکار از نام آن بر می آید، انتظار می رود راه های نو و بدیع برای ایجاد اشتغال پیشنهاد کند و در راه تحقق آن بکوشد. در این مقاله، به تحقیر نوشته شده بود که مهاجران افغان در میان زباله ها به دنبال ثروت می‌گردند! با کمال تاسف باید گفت یکی از علل عمده پدیده شوم زباله گردی توسط اتباع ایرانی و غیر ایرانی، کوتاهی تک تک ما ایرانیان است! اگر مانیز مانند مردم کشورهای اروپایی فرهنگ تفكيك زباله در مبدا را بر گرفته بودیم، امروز شمار قابل توجهی از شهروندان ایرانی و مهاجران مجاز افغانی در صنعت عظیم بازیافت مشغول به کاری آبرومند و سازنده برای کشور بودند. به این ترتیب هم محیط زیست کشور سالم تر بود و هم وضع بهداشت عمومی شهری. از جرايد -و به خصوص بخش شهری-اجتماعی آنها- انتظار می رود تا به جای تاختن به مهاجرين افغاني مظلوم و بی پناه، در جهت معرفی و ترویج فرهنگ حفظ محیط زیست بکوشند.

ادامه دارد...


هیچ نظری موجود نیست: