۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

سال نو



سال 88 دارد تمام می شود و کم کم سال نو از راه می رسد. امیدوارم سال آینده سال بهتری باشد اما کسانی که بیشتر از من اقتصاد می دانند پیش بینی می کنند که سال آینده برای قشر مستضعف سال سختی خواهد بود. از دست فردی مثل من کار زیادی بر نمی آید جز آن که از موسساتی مانند بنیاد کودک حمایت کنم. در آستانه سال نو دوباره یاد آوری می کنم که با مراجعه به این سایت می توانید کودکی را با مشخصات دلخواهتان انتخاب کنید و با تنها 30 هزار تومان در ماه از او حمایت کنید. با استفاده از این مبالغ ناچیز، بنیاد کودک ترتیبی می دهد تا شرایط زندگی این کودکان برای تحصیل و بالندگی بهتر شود. از قرار معلوم در این کار موفقیت درخشانی در 16-17 سال گذشته کسب کرده. اطلاعات بیشتر در سایت خود بنیاد کودک موجود است.



بنیاد کودک برای تبلیغ بودجه زیادی ندارد و برای جذب کفیلان روی تبلیغات خودجوش مردمی حساب می کند.



در سال گذشته من از طریق کامنت های همین وبلاگ با این سایت آشنا شدم. این آشنایی یکی از خوش ترین وقایع سال گذشته برای من بود.از دوستانی که این سایت را به من معرفی کردند متشکرم. این سایت را به دوستانم هم معرفی کردم . دوستانم نیز بسیار استقبال کردند. حداقل شش کودک مدد جو به این طریق اکنون حامی پیدا کرده اند و اسامی آنان از لیست مددجویان حذف شده است. به این طریق می شود باری از دوش طبقه مستضعف بر داشت.



بگذریم! از قدیم حکما از یک طرف و حاجی فیروز ها از طرف دیگر گفته اند که برای داشتن دل خوش لازم نیست ثروتمند باشیم. هرچند از نظر اقتصادی سال سختی در پیش داریم، برای همه شما دل خوش و تعطیلات خاطره انگیزی را آرزو می کنم. خوش باشید! لینک عیدی های منجوقی را دوباره می آورم:
1)
داستان سارا
2) حكايت اسرار گنج دره جني به روايت منجوق
3) سربازان كوچك



( توضیحی درباره انگیزه نگارش این داستان: این داستان را پس از دیدن سریال پر طرفدار "میوه ممنوعه" که چند سال پیش در شب های رمضان پخش می شد نوشتم. سریال در مورد "خانم مهندس" جوانی بود که هانیه توسلی نقش او را بازی می کرد. سریال جذاب بود! زیبایی هانیه توسلی هر فیلم وسریالی را جذاب می کند! اما از اول تا آخر سریال حسرت به دل ماندم تا ببینم این "خانم مهندس" یک کار فنی متناسب با تحصیلات خود انجام می دهد. به جای آن، "خانم مهندس" سریال شب های رمضان صدا و سیما، روزها اغوا گری می کرد و شب ها پازل می چید! خیلی به غیرت منجوقی من برخورد! عده زیادی از خانم های دور و بر من , از جمله مادرم و عده ای از بهترین دوستانم, خانم مهندس هستند. تصمیم گرفتم داستانی بنویسم که به مسایلی که یک خانم مهندس ایرانی در واقعیت با آنها درگیر می شود بپردازد و چهره واقعی تری از خانم مهندس های دور و بر من ارائه دهد. ماجرای این داستان نیز مانند اتفاقات داستان سارا ریشه در واقعیت دارد. البته من با تخیل خود به آنها شاخ و برگ داده ام. در این داستان بود که شخصیت خیالی "دکتر هوشنگ پرتوی" ظاهر شد و سپس من برای معرفی بیشتر او داستان سارا را نوشتم که چند ماه طول کشید. ماجرای این داستان هم مانند داستان سارا در تبریز اتفاق می افتد. )
4)
رستم و سهراب، چند هزار سال بعد

تعطیلات نوروز به شما خوش بگذرد!
توضیح عکس: ما خودمان در هتلیم و هفت سین نداریم. عکس هفت سین مامانم اینا رو گذاشتم.

۳۷ نظر:

ستاره گفت...

حتما نوشته های شما رو می خونم.متشکرم از عیدیتون.فقط استاد خیلی جالبه که شما با این همه تخصص در فیزیک برای ابعاد دیگه ی زندگیتون هم وقت میزارین...برای شما چهارشنبه ی شیرینی رو آرزومندم

منجوق گفت...

البته هر چه که یک فیزیکپیشه بیشتر برای فیزیک وقت بگذارد موفق تر خواهد شد.
در زندگی من در 15 سال گذشته مسایلی فکری ای پیش آمد که مجبور شدم برای مسایل دیگر ی هم وقت بگذارم. محصول برخی از این کوشش های فکری را به صورت تجربه مدون در این وبلاگ منتشر کردم تا حداقل نسل بعد از من مجبور نباشند با همان مسایل فکری کلنجار بروند. از سال بعد تلاش خواهم کرد وقت بیشتر و بیشتری برای فیزیک بگذارم. البته وبلاگ نویسی را رها نخواهم کرد. اما بیشتر مطالبم در مورد ذهنیت فیزیکپیشگی خواهد بود. به این ترتیب تمرکز بر روی کار برای خود من نیز ساده تر می شود.
سال خوبی داشته باشید! ممنون از علاقه و لطف شما به مطالب وبلاگ من

ستاره گفت...

یکی از بهترین اتفاق های سال 88 برای من پیدا کردن وبلاگ شما بود .این از بزرگواری روح شماست که حقایق رو در مورد خودتون لطف می دونید.احساس مسئولیت شما نسبت به نسل بعدتون قابله تقدیره.شما نه تنها تجارب زندگیتون رو در اختیار نسل بعد قرار میدین بلکه با حوصله و درایت به نظرات و افکار شون گوش میدید و هیچ راهنمایی رو دریغ نمی کنید در حالیکه خیلی از اساتید و دانشمندان در سطح شما حتی جواب سئوالات علمی دانشجویانشون رو با این حوصله و دقت نمی دن.برای من نویدی بود که به زودی قراره از ذهنیت فیزیکیتون بیشتر صحبت کنید. امیدوارم بتونم ارشاد و کمک های شما رو به کار ببرم تا حداقل تشکر رو نسبت به شما به جا آورده باشم.

vahidi گفت...

raha kardane mahi ghermez to rodkhoneh che moshkeli dare?i.to charkheyeh aa'kel wa ma'kol moshkhaseh rodkhoneh eshkal eijad mikone ya moshkelateh digeyi dare?jaleb bod .tahala nashnideh bodam

منجوق گفت...

ماهی قرمز به چند طریق به اکوسیستم آبگیر های طبیعی آسیب می رسونه: (1) به سرعت تکثیر می شه و هوا و غذای مورد نیاز آبزیان بومی را مصرف می کنه و در نتیجه بقیه آبزیان از گرسنگی می میرند (2) انگل هایی وارد آب می کنه که دیگر آبزیان را می کشند.
در این مورد مفصل نوشته بودم:

http://monjoogh.blogspot.com/2009/10/blog-post_244.html

http://monjoogh.blogspot.com/2009/10/blog-post_28.html
در کامنت ها هم بحث ها و نکات جالبی بود. مثلا یکی نوشته بود که چنین اتفاقی در زاینده رود افتاده بود.

منجوق گفت...

ترحم بر ماهی قرمز بی دندان
ستمکاری بود بر دیگر آبزیان

وحيدي گفت...

پس كار همون جلبك هاي موذي دترجنت خور ! رو مي كنن.خيلي جالبه ! عجب قيافه حق به جانبي هم بخودشون مي گيرن تو تنگ !

Alireza گفت...

دیدگاه‌های سپهر سلیمی؛ دبیر انجمن حمایت از حیوانات اصفهان پیرامون ماهی قرمز هفت‌سین
«ماهی قرمز، قابل حذف شدن نیست»


http://zamaaneh.com/saberi/2010/03/post_112.html

وحیدی گفت...

این کامنت ها اینجا چه می کنن؟!

----------------------
امکان ارتباط با بچه های تحت تکفل هم هست ؟!
----------------------
من همیشه با یکی از نزدیکان که هم دوره های مادر شماست و خانم آرشیتکت و نقاشی خوش سابقه ایست بحث های طولانی می کنم.با اینکه خانمه و آرشیتکته 200 مثل منو درس میده و حسابی مثه یک مهندس عمران از لحاظ فنی و تکنولوژی ساخت آپدیته !البته بیشتر بحث های ما فرهنگی و هنریه.
با 7 یا 8 تا معمار برجسته قبل انقلاب هم کلاس دوست همکار بوده.نسل علاقه مند و هنرمند و افتاده ای اند واقعا.تصویر و زندگی امثال این ها واقعا متفاوته با تصویری که تلویزیون میده.
------------------------
دارم اینو گوش میدم:
http://rs94.rapidshare.com/files/136653217/Ey-Doost.mp3

منجوق گفت...

سلام,

بله! می توانید به کودکان تحت تکلف نامه بنویسید. در صورتی که تمایل به دیدار بچه ها داشته باشید باید از قبل با مسدولین بنیاد هماهنگ کنید. مسئولین بسیار مودب و خوش برخورد هستند.

لزوم هماهنگ کردن هم کاملا قابل درک است.

ستاره گفت...

سلام استاد عزیز.امیدوارم تا اینجای تعطیلات بهتون خوش گذشته باشه.چه تخم مرغ جالبی شده.فکر می کنم تو هر حونه ای یه نوع از تزئین رو بشه دید.واقعا هفت سین ایرانی زیباست

منجوق گفت...

به شما هم همین طور! تزئین تخم مرغ ابتکار خواهرم بود. لطفا منو استاد خطاب نکنید. من اینجا منجوقم

سیدمهدی سجادی گفت...

سلام!
من در ابتدا یک معذرت خواهی عمیق بهتون بدهکارم که اون مجله 40ام دکتر علی محمدی رو براتون نیاوردم و بد قولی کردم و متاسفانه هفته بعد هم که خبردار شدم تشریف بردین ایتالیا!
سال نو رو به شما و آقای دکتر تبریک میگم!
امیدوارم همچنان در راه موفقیت قدم بزنید!

منجوق گفت...

سلام، خواهش می کنم. بعد از این که برگشتیم دوست دارم مجله را ببینیم و نسخه ای از اون رو به یاد دکتر علیمحمدی داشته باشم. ان شاء الله در برنامه های آتی پژوهشکده می بینیمتون. من هم برای شما و خانواده تان سال خوش و موفقیت آمیزی آرزو می کنم

ناشناس گفت...

متاسفانه راهی‌ برای واریز پول از خارج از کشور به موسسه خیریه کودک و قبول کفالت وجود نداره؛ حال تکلیف چیست؟

منجوق گفت...

اتفاقا درصد قابل توجهی از کفیلان بنیاد مقیم خارج هستند. در واقع این بنیاد توسط ایرانیان مقیم خارج تاسیس شده. برای اطلاع بیشتر به
http://www.childfoundation.org/
مراجعه کنید.

منجوق گفت...

مصاحبه ای با مسئولین بنیاد کودک در آمریکا:
http://www.facebook.com/#!/video/video.php?v=103740052994296&ref=mf


http://www.facebook.com/#!/video/video.php?v=103740779660890&ref=mf

منجوق گفت...

در ضمن در فیس بوک هم بنیاد کودک صفحه ی مخصوص داره.
جزو causeهاست. اگر عضو فیس-بوک هستید به راحتی می توانید آن را پیدا کنید.

ناشناس گفت...

Thank you for helpful information. With your help now I am supporting a child:)

vahidi گفت...

alan didam ke linkesho dadid

vahidi گفت...

http://www.childfoundation.org/Default.aspx?TabId=842

منجوق گفت...

That is great!

vahidi گفت...

Whats up Dr.monjoogh?d

منجوق گفت...

Q: What is up?
A: LHC is going to be run at 7 TeV center of mass energy until it accumulates 1 inverse femtobarn data then at 10 TeV and then finally at 14 TeV. This will further delay potential discovery of Higgs.

Does this answer your question?

vahidi گفت...

What more?

منجوق گفت...

On March 30th (one week from now) the beams at the LHC will start colliding:
http://www.symmetrymagazine.org/breaking/2010/03/23/first-7-tev-lhc-collisions-scheduled-for-march-30/

وحيدي گفت...

دكتر منجوق اين ابر تصادف و تصادمتون ! ما رو نبلعه يكبار !هنوز آرزو دارم !

منجوق گفت...

نه نگران نباشید! اتفاق خطرناکی قرار نیست بیافته.

ببینید! جو زمین به طور مداوم در معرض تابش پرتو کیهانی قرار داره که انرژی برخی از آنها بسیار بالا ست. اما در این چند میلیارد سالی که زمین وجود داشته این برخوردهای پر انرژی موجودات ماکروسکوپیک را نبلعیده اند. اون شایعاتی که در مورد ال-اچ-سی شنیده اید تخیلی هستند.
آسوده بخوابید که ال-اچ-سی کسی را نخواهد بلعید!

اگر چنین خطری بود در دو قدمی ژنو آن را نمی ساختند!

وحیدی گفت...

تو سال جدید منجوق خانم نمی خواین یک دستی به وبلاگ تون بکشید؟!!بنظرم بک گراند صفحه تونو " سبز فسفری " کنید.رنگ ملیح و مخاطب پسندیه...

Vahidi گفت...

Dr.monjogh,man ke bache bodam,nemidonam chera mariz ke mishodam mibordan bimarestan imam reza mashad.am'mam onja to bakhshe atfalesh tebabat mikarad.be har hal hame daro divare ein bimaresan delgir ke male ahde rezakhane,sabze fosfori cherk gerfte bod.hanoz ke hanoze ein rango mibinam
Boye bimarestan be mashmam mirese wa waghan stress migiram.hala ke matab ha kheyli fargh karde.to hamin matbe amae khanom,pore asbab bazi ein harfas.shanse ma!

منجوق گفت...

اتفاقا من هم از سبز فسفری خاطره بد دارم. در دوران المپیاد (در دوره 45 نفره آن) ما دختر ها را چپانده بودند توی یک اتاق که تمام شیشه های پنجره های آن را رنگ سبز فسفری پاشیده بودند . وحشتناک بود! با ما مثل گوسفند رفتار می شد.
حضیض نفرت انگیز مردسالاری را آنجا دیدم و عزمم را جزم کردم تا المپیاد قبول شوم. اولین دختری بودم که در المپیاد قبول شدم. سال بعد وضعیت خوابگاه دخترها بسیار بهتر شد.

سیدمهدی سجادی گفت...

جالبه!
سبز فسفری انگار هیچ جای زندگی من نبوده!
انگار چنین رنگی اساسا وجود نداره!

Vahidi گفت...

Az hame bamaze taresh ein bode ke 2 bar dar roz haghe estefade az service behdashti ro dashtid:-D.albate hamin sakhti ha shoma ro dr.monjogh karde ha.dr.man hanoz ein cartoon haye ghadimi mese hana ya on yaro zambore asal,ezterab migiram chanele t.v ro awaz mikonam.ya margo jodayi bod,ya gom kardane maman baba.ranga tire bod wa ahangaye ghamgin.zaman jang bod dige

وحیدی گفت...

دکتر منجوق یک سوالی در ایام فراغت در هفته پیش واسم پیش آمد که فراموش کردم بپرسم.چه جوری می شه مثلا جرم این یارو نوترینو رو محاسبه کرد.همنجوری که با خودم فکر می کردم گفتم شاید برمبنای فرمول E=MC^2 محاسبه می کنید mass رو.حالا واسم جالبه بدونم چطور محاسبه می کنین این اجرام ناچیزو؟اگر جوابتون این بود که مبنا همین فرموله E رو از روابط نظری بدست می یارید؟E بنده خدا رو می شه در آزمایشگاه اندازه گرفت بصورت عملی و ابزار دقیقش موجوده؟ اگر ممکن بود در حد زیر دیپلم توضیح بفرمایید .:)

منجوق گفت...

می توانید به نوشته من در مورد نوترینو مراجعه کنید:
http://physics.ipm.ac.ir/conferences/pheno-school/lectures/farzan.pdf

وحیدی گفت...

خوب !نگاه کلی انداختم.احتمالا روان نوشته بودید و خوب جمع بندی می کردید آخر هر بخش اما بنده چیز زیادی متوجه نشدم .سوال من بیشتر جنبه عمومی داشت.و انتظار داشتم جواب های کلی و بدون در نظر گرفتن جزییات بشنوم.اما به هر حال مقدمات این مقاله رو هم دانلود کردم.قطعا توضیح علوم خواص برای عوام سخته.به هر حال ممنون !:)

منجوق گفت...

راستش وبلاگ محیط مناسبی برای آموزش مفاهیم فیزیک نیست. معمولا منظور درست منتقل نمی شه و تصور اشتباهی در نظر خواننده پدید می آد. برای همین من از این که در وبلاگ مفاهیم فیزیک را توضیح بدم اجتناب می کنم.