۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

تبیین یادداشت قبلی

از قرار معلوم منظور من در یادداشت قبلی درست منتقل نشده است. این یادداشت نه سیاسی بود، نه پلیسی جنایی ونه حقوقی-قضایی. همان طوری که در عنوان یادداشت تاکید شده بود این یادداشت فقط روی یک نکته انسانی انگشت می گذاشت: یک پزشک جوانمرگ شده. پدرش خواهش می کند که عنوانی خاص برای به کار برده نشود. این خواسته نادیده گرفته می شود. کسی اعتراض نمی کند و از کنار مسئله بی تفاوت می گذرند.


من به این بی تفاوتی قشر روزنامه نگار و همچنین قشر روزنامه خوان، اعتراض دارم.
به عنوان یک "انسان" اعتراض دارم نه به عنوان فیزیکدان. بنابراین این ایراد که روزنامه نگاری در تخصص من نیست، وارد نیست!
گیریم یکی از روزنامه نگاران یا نگارندگان سایت ها اشتباهی مرتکب شد چرا دیگر همکاران وی و خوانندگان گوشزدی نمی کنند؟ چرا این اشتباه مرتب تکرار می شود؟
آیا جز این است که گمان می شود این مسئله (داغ دل آن پدر و خواهش کوچک او) بی اهمیت است؟! من به این کوچک شمردن احساسات مردم معمولی انتقاد دارم. می توان کوچک شمرد و رد شد اما دیگر نباید انتظار پشتوانه مردمی داشت. نباید انتظار همراهی داشت. دود این کوچک شمردن ها برمی گردد و در چشم همان قشر روزنامه نگار و روزنامه خوان می رود (که رفته است!). چیزی که می خواستم بگویم این بود و الا نمی خواهم کسی یا صنفی را به دادگاه بکشم. آن پدر داغدیده هم تنها خواهش کرده بود حرفی از دادگاه نزده بود. به علل چندگانه به مقالاتی که آن تیتر را زده بودند لینک ندادم. یکی از علل, آن بود که قصد نداشتم به سایت خاصی بتازم . انتقاد به کل ذهنیت قشر روزنامه خوان است که وقتی خبر ارزش سیاسی یا جناحی پیدا می کند جنبه های انسانی قضیه را به فراموشی می سپارند. متاسفانه در هر دو جناح هم این پدیده مشاهده می شود.
من دست به کی-بورد می برم و اینجا ناخرسندی خویش را می نویسم اما صدها هزار نفر تنها در جمع های خانواده ای ناخرسندی خود را ابراز می کنند و از این قشر زده می شوند. آن گاه این قشر می مانند و این توهم که مردم چون افکار بلند آنها رانمی فهمند، همراهشان نمی شوند.

۳ نظر:

منجوق گفت...

هر چه احترام به احساسات مردم توسط نشریه ای بیشتر باشد همراهی مردم هم با آن نشریه بیشتر خواهد شد. نشریاتی هستند که در این مورد موفق بوده اند. مثلا در عرصه طنز نشریه گل آقا چنین بود. به نظر من این نشریه بسیار تاثیر گذار بود.

مجله تاثیر گذار دیگر در تاریخ ایران مجله ریاضی "یکان" بود که قبل از انقلاب منتشر می شد. این نشریه هم با وجود تخصصی بودن بسیارمردمی بود وتاثیر زیادی در سطح مدارس می گذاشت.


به هر حال آن چه که گفتم تذکری دوستانه بود به ارباب جراید. اگر گوش ندهند خودشان پشتوانه مردمی خود را از دست می دهند.

ستاره گفت...

به نظر من در این مورد سهل انگاریه روزنامه نگار مربوطه بسیار کم بود البته نسبت به باقیه نمونه های رویت شده در امسال.
کاش فقط احساسات را جریحه دار میکردند اما وقایع را واژگون یا دیگرگون نمی کردند.
یک مسئله وجود دارد و آن این است که اگر صنعت مبالغه را در توصیف خیال به کار ببریم هیچ تاثیرات نابجاو غلطی در عموم نخواهد گذاشت اما در مطالبی که موضوع آن گزارش وقایع است مبالغه جز کج فهمی و تاثیر نابجا چه پیامدی خواهد داشت؟
در همین موضوعی که شما ابراز تاثر کردید من تیتری در جایی دیدم که می گفت قاضی دادگاه اعلام کرده که قتل را به گردن میگیرد و بعد از خواندن متن فهمیدم که تیتر کنایه بود !این روزنامه نگاریست یا سخن چینی؟بماند که در این موضوع اشتباه کم نبود ...


این گونه منعکس کردن رویدادهای حقیقی فقط در حوادث شایع نیست نمونه بارز مبالغه های نابجا در واقعه نگاریهای علمیست.آنقدر تعداد این توهمات زیاد هست که انتقاد لازم می شود

البته هیچ وقت این انتقاد بر روزنامه نگارانی که با وجدان و درایت اجتماعی کار خویش را انجام می دهند وارد نمی شود و این اساسا اشتباه است که به کل مجموعه توهین کردوباز البته که کسی چنین کاری نکرد

منجوق گفت...

ستاره جان، درست می گویید. حتی در مورد بازی کردن با احساسات خویشان و بازماندگان قربانیان این موضوع در برابر آن چه که سال گذشته شاهد بودیم کوچک بود: در برابر آن چه که خود در خاکسپاری دکتر علیمحمدی شاهد بودم (آن گونه که در جراید نوشته اند خاکسپاری دکتر پوراندرجانی هم به همان شکل بود) یا بدتر از همه آن نمایش موزیکال و دف!!! در مورد ندا آقا سلطان که مادرش را بسیار آزرد:
http://www.khabaronline.ir/news-28145.aspx
این نمایش و این دف زدن مبنای "شرعی" داشت یا که خیلی "عقلی" بود؟؟



در آن موارد دیگران نوشتند و من نیازی ندیدم با تکرار گفته ها دردها را تازه تر کنم.
اما در این مورد دیدم بهتر است سکوت را بشکنم: (1) چون ندیدم دیگران در این باره بنویسند. (2) این بار کسانی بی توجهی می کردند که آدم از آنها خیلی بیشتر انتظار دارد.