در پي نوشته من با عنوان "هويت در افسانه هاي سرزمين من" بحثي شد كه به نظرمن در شرايط كنوني جامعه اهميت بسيار دارد. برخي خوانندگان نظرات سنجيده اي از روي مطالعه مطرح كردند كه من خود استفاده كردم.
مي خواهم نظرات و ديدگاه هاي شما را در اين مبحث بدانم. اگر دوست و آشنايي داريد كه در اين موارد مطالعه اي داشته لطفا از او دعوت كنيد تا به بحث بپيوندد.
به نظرم روي نكات زير بايد تاكيد شود:
1) قبلا هم در پي انتشار سري اول داستان سارا نوشته بودم "زنده باد خوانندگان منجوق"! باز هم همان حرف را اينجا تكرار مي كنم. هرچند اين بحث، بالقوه جنجال برانگيز بود و روي لبه مسايل حساسيت برانگيز حركت مي كرد، به اظهارات و شعارهاي تعصب آميز و شووينيستي نيانجامد. مي دانم كه مخاطبان وبلاگ من "مخاطب بسيار خاص" هستند و نمي توان آنها را نمونه معمولي از طيف جامعه در نظر گرفت. اما همين كه اين عده خواننده دارم كه با مسئله اين قدر منطقي برخورد مي كنند بسيار نويد بخش است. اميدوارم عده بيشتري به اين بحث بپيوندند و با نظرات منطقي و به دور از تعصبات شووينيستي به غناي بحث بيافزايند. لطفا اظهارات را طوري بيان كنيد كه من مجبور نشوم برخلاف ميلم آنها را سانسور كنم.
2) درست است كه برخي از داخل و خارج شيطنت هايي مي كنند و براي رسيدن به اهداف نه چندان خيرخواهانه خود مي خواهند تحريكاتي انجام دهند. اما در نهايت اين مردم هستند كه تصميم مي گيرند كه تحولات در چه سو و چه جهتي باشد. مردم هم يعني من و شما! هر چه بيشتر آگاهي خود را بالاتر ببريم علي رغم تحريكات و شيطنت ها، جهت و سو يي كه انتخاب مي كنيم به صلاح نزديك تر خواهد بود. اين اولين بار نيست كه چنين شيطنت هايي به نيت بدخواهانه انجام مي گيرد. در جريان جنبش مشروطه بارها و بارها چنين تحريكاتي صورت گرفته بود كه در تاريخ ثبت شده است.
پدران ما در آن روزگار به دام تحريكات نيافتادند. اجازه ندادند تا تعصبات شووينيستي مانع از آن شود تا در كنار هم براي هدفي والاتر تلاش كنند. نتيجه آن شد كه من و شما در كشور ي بزرگ شديم كه به نسبت همسايه هاي شرقي مان به مراتب جاي بهتري براي زندگي است.آگاهي ما از پدرانمان بيشتر نباشد كمتر نيست.
3) آن دسته از ما كه دستي در نوشتن دارند يا سِمَتي آموزشي در دانشگاه ها، مدارس يا آموزشگاه هاي گوناگون دارند بايد به طريق اولي نسبت به اين مسايل آگاه باشند تا مبادا نادانسته باعث التهاب بي مورد شوند. اين دسته از افراد تاثير گذارتر از بقيه هستند. موضوع چنان حساس است كه در هنگام به زبان آوردن هر كلام و نوشتن هر خط در اين باره بايد به اندازه كافي انديشه، تامل و مطالعه كرد.
4) مسئله شوخي بردار نيست. در اين برهه حساس و سرنوشت ساز از تاريخ سرزمينمان، آنان كه با لودگي و مسخرگي با مسئله قوميت و هويت محلي و قومي برخورد مي كنند و يا اظهارنظر هاي جاهلانه و غير مسئولانه مي كنند، ظلمي عظيم به آينده اين مرز وبوم روا مي دارند.
5) هر چه قدر هم گله مند باشيم، زمان، زمانِ قهر كردن نيست. زمان، زمانِ هشياري است.
پيشنهاد مي كنم سر فرصت نظرات يادداشت "هويت در افسانه هاي سرزمين من" را بخوانيد. تعدا د نظرات نسبتا زياد است اما اهميت مسئله به حدي است كه ارزش صرف وقت دارد.
۴ نظر:
شما یک نظر از من رو که با عقایدتون
فرق داشت برنتابیدید و سانسور که هیچ
حذف کردید
حالا می گویید : "بر خلاف میل باطنی
ام ، سانسور کنم؟ "
وبلاگ وبلاگ شخصي من است نه يك تريبون آزاد كه متعهد باشد هر نظري را منتشر مي كند.
يادم نمي آد كامنت شما را حذف كرده باشم. كامنت هايي كه كه حذف كردم اغلب ناشناس ها گذاشته بودند. جز آن يك بار كامنت "حسن" نامي را حذف كردم و ديگر بار كامنت "محسن نامي". كامنت شما يادم نمي آيد. راجع به چي بود حالا؟
ارسال یک نظر