۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

دو سال پيش از سنگاپور

دو سال پيش كه به سنگاپور رفته بودم اين يادداشت را در منجوق گذاشتم. در اين دو سال سنگاپور از آن هم كه بود پيشرفته تر شده. عجيب مرا تحت تاثير قرار داد. آمريكايي ها و ژاپني ها و آلماني ها از اين همه پيشرفت و نظم و دقت انگشت به دهان مانده بودند: قدرزر زرگر شناسد قدر گوهر، گوهري و قدر نظم سنگاپوري را آلماني!

۱۱ نظر:

زهرا.ر گفت...

یعنی یه روز می شه ایران هم بشه یک کشور پیشرفته و خارجی ها برا ما هم انگشت به دهان بمونند.فکر نکنم که عمر من کفاف بده .فعلا که همه قصد مهاجرت دارند یکی نیست به اون ها بگه کشور خودتون رو کی باید بسازه.

منجوق گفت...

من هم فکر نمی کنم. اصلا ذهنیت مردم این دیار ذهنیت پیشرفت نیست.

ناشناس گفت...

به نظر شما چرا مالزی به اندازه سنگاپور پیشرفت علمی نداشته؟

ناشناس گفت...

با توجه به اینکه می گویید "اصلا ذهنیت مردم این دیار ذهنیت پیشرفت نیست" از اینکه دعوت مک گیل را رد کردید پشیمان نیستید؟ فکر نمیکنید تلاش شما و سایر دانشمندان در حد شما در ایران مانند تک جرقه هایی در تاریکی بی اثر خواهد ماند؟ فکر نمی کنید بذر خوب در بیابان حاصبلی نمیدهد؟

منجوق گفت...

اطلاعاتم در مورد مالزی خیلی کمتر از آن است که بتوانم نظر دهم

منجوق گفت...

از این که به کانادا نرفتیم "هنوز" پشیمان نیستیم. ما هم جزو همین مردمیم. کمابیش در زندگی کاری جا افتاده ایم. زندگی مرفه وراحتی داریم. شاید از جهاتی راحت تر از آن چه که در کانادا در انتظارمان می بود. البته از جهاتی هم ناراحت تر. وقتی به کنفرانس ها و ... می روم حس نمی کنم از همتایان خود در کشورهای پیشرفته عقب تر باشم. از نظر علمی آهسته و پیوسته متناسب با تلاشی که کرده ام پیشرفت کرده ام و خواهم کرد.

ناشناس گفت...

در قبل هم بارها گفته بودید که از زندگی و سطح علمی خود راضی هستید ولی با توجه به اینکه ذهنیت مردم این دیار ذهنیت پیشرفت نیست برگشت معدودی چون شما چه اثری بر پیشرفت کشور دارد؟ وقتی با وجود معدود دانشمندانی در سطح شما ایران سنگاپور که نمیشود هیج راه را هم عوضی (مثل افزایش کمی مقالات بی کیفیت در مراکز علمی/ تولید خودروی بی کیفیت در صنعت)می رود. در حالی که یا حظور شما در کانادا بیشتر اثر بخش میبودید (حتی برای ایرانیان)

منجوق گفت...

همان طوري كه گفته ام من معتقد به پيشرفت جزيره اي يا ساختن عدن هستم. ذهنيت عمومي كشور 70 ميليوني ما ذهنيت پيشرفت نيست. اما در ميان اين هفتاد ميليون كساني هم هستند كه ذهنيت پيشرفت دارند. مي شود با شبكه سازي و ... از اين جزيره ها تشكيل داد.

نكته ي دوم نوع رشته ي من است. اگر رشته ي من يك نوع پژوهش كاربردي بود شايد حضور در كانادا بيشتر مي توانست مثمر ثمر باشد. اما بازده اين گونه تحقيق كه ما مي كنيم بلند مدت است و جهاني . درنتيجه خيلي فرق نمي كند اينجا باشيم يا كانادا

ناشناس گفت...

http://www.aftab.ir/articles/social/psychopathology/c4c1183282874_addiction_p1.php
maybe one can help!

Qasem گفت...

دکتر علی‌ی شریعتی جمله‌ای زیبا در مورد این درد کهنه دارد٫ مثلن در مورد مفهوم بازگشت به خویش که بازیچه‌ی دولتمندان با نبود بینش شده است و می‌باشد و خواهد بود:

این «بازگشت به خویش» به صورتی در آمده که کسانی که به قیمت‌های دشواری این
مسأله را در آن کشورها مطرح کرده‌اند، امروز حاضرند به هر قیمتی که شده
است، خودشان را از این اتهام تبرئه کنند! بازگشت به خویش، به صورت احیای
خرافه‌ها، سنت‌های منجمد، کهنه‌پرستی و بازگشت به سنت‌های بومی و بدوی و
وحشی در آمده
...
علی شریعتی ــ از کتاب هنر در انتظار موعود

سیدمهدی سجادی گفت...

سلام!
خدمت ناشناس عزیز که حضور منجوق رو در کانادا نسبت به ایران، ارجح میدونن عرض کنم:
1) همین که یک کرسی استادی رو خانم دکتر استفاده می کنن جای شکر داره! خیلی بهتر است(در حدی که قابل تصور نیست برای من) تا همه افراد کار بلد برن و مجبور شیم صندلی رو بدیم به کسی که واسه این کار مناسب نیست![نخواین که بیشتر و جزیی تر توضیح بدم!!!!]
2) حضور ایشون در ایران، دیدن جامعه علمی و غیر علمی ایران از نزدیک، شناخت ایشون از جامعه علمی پیشرو و مقایسه این دو جامعه به ایشون کمک میکنه که نقاط درست یا نادرست رو ببینن و این جا گوشزد کنن!
3)ما با دکتر یک فصل مشترک داریم و اون حضورمون تو فضای ایران با همه مختصاتش هست!اما اگه ایشون ایران نبودن و به فرض همچنان وبلاگ فارسی مینوشتن قطعا باید با خاطره مختصات ایران زندگی میکردن و این یعنی دینامیک شرایط ایران رو از دست دادن! صحبتی از روی پیش فرض و پیشینه که اصولا از یک فرد علمی قابل تصور(و حتی تحمل) نیست و قطعا نباید انتظار می داشتیم انقدر زندگی کردن در جامعه علمی رو در نوشته های خانم دکتر متناسب با زندگی در ایران ببینیم.
4) حال که خانم دکتر ایران هستن و به دلایلی که فکر می کنم مربوط به ایشون هست، بهتر است ما خدا رو شکر کنیم اون هم نه زبونی...سعی کنیم از ایشون تشکر عملی کنیم و از علمشون بهره ببریم.
سپاسگزارم که صحبتام رو خوندین!:-)