۱۳۸۹ تیر ۲۸, دوشنبه

جرم گمشده ي عالم


شواهد گوناگوني براي وجود ماده تاريك پيدا شده است كه يكي از مهمترين و مطمئن ترين آنها سرعت حركت ستارگان به دور مركز كهكشان است . قبلا در هموردا به این مسئله تحت عنوان داستان روبين اشاره كردم. خواندن دوباره ي يادداشت را توصيه مي كنم. شكل بالا گراف معروفي است كه به rotation curve مشهور است. با معلومات فيزيك دبيرستاني هم مي توان مفهوم آن را دريافت. ستاره اي را در نظر بگيريد كه با سرعت خاص در يك مدار دايروي به حول يك مركز مي گردد. اگر تنها نيروي وارد بر ستاره نيروي گرانشي باشد مي توان مقدار جرم داخل مدار را تخمين زد (براي سادگي تقارن كروي در نظر بگيريد). نكته در اينجاست كه مقدار جرم تخمين زده شده از مقدار جرم ماده ي روشن (ستاره + گاز) مشاهده شده كمتر است. (شكل را ملاحظه نماييد.) سه توضيح متفاوت براي اين مشاهده ارائه شده است: (1)ممکن است نيروي گرانش شكلي پيچيده تر ي از آن كه جناب نيوتن مي گفت داشته باشد. (2) شايد مقدار زيادي ماده به صورت سياره يا سياهچاله ويا... جمع شده باشد به گونه اي كه از خود نور بيرون نمي دهد اما اثر گرانشي آن به قدري زياد است كه ستارگان را در مدار خود نگاه مي دارد. (3) مقدارزيادي ماده، موسوم به ماده ي تاريك، در جهان وجود دارد كه با ماده ي معمولي كه ما مي شناسيم (پروتون و نوترون و....) فرق دارد.

هر سه ي اين توضيح ها با دقت فراوان بررسي شده است. همان طور كه سيما در هموردا توضيح داده بود تصحيح نيروي گرانشي نمي تواند مشاهدات جديد را به خوبي ماده ي تاريك توضيح دهد. البته نمي توان گفت كه كاملا رد شده اما در توضيح مشاهدات جديد با مشكل مواجه شده است. گرانش به نيوتن وفادار است!!
در حال حاضر ماده ي تاريك بهترين توضيح براي مشاهدات است. در مورد ماده ي تاريك چند سري يادداشت منتشر خواهم كرد. اما قبل از آن در يادداشت بعدي مايلم اندكي درباره ي راه حل دوم بنويسم. البته راه حل دوم هم اكنون در موضع ضعيفي است اما باز هم به نظرم آن قدر جالب است كه ارزش يك يادداشت منجوقي را داشته باشد.

پي نوشت: همان گونه كه بارها تاكيد كرده ام هدف من اينجا آموزش فيزيك نيست. آموختن فيزيك سال ها كار مي خواهد. حل كردن تمرين پشت سر تمرين! اينجا من فقط قصه هاي فيزيكي مي گويم كه به نظرم براي ترويج فيزيك مفيد است.


۱۶ نظر:

اسما گفت...

جالبه....من این مورد دوم رو تا به حال نشنیده بودم.راستش زیاد سر در نیاوردم.بی صبرانه منتظر پست بعدی هستم که توضیحات شما رو بخونم.
خانم دکتر اگر فرصت کردین و امکانش بود براتون یه کم در مورد شاخه های مختلف فیزیک توضیح بدین.این که مثلا در هر کدوم چه مسائلی مورد بررسی واقع میشه.فکر می کنم برای دانشجوبان مفطع لیسانس فیزیک جذاب باشه که همچین مطلبی رو بخونن.ممنون

منجوق گفت...

برای آشنایی با رشته های مختلف توصیه می کنم در کنفرانس سالانه ی انجمن فیزیک شرکت کنید.

اسما گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
منجوق گفت...

ّباید ثبت نام کنید. نمی دانم مهلت ثبت نام برای امسال گذشته یا نه. این کنفرانس همه ساله برگزار می شود. اگر امسال نشد سال بعد می توانید ثبت نام کنید. در اینترنت بگردید اطلاعات لازم را می توانید بیابید.

اسما گفت...

مگه همین جوری میتونیم شرکت کنیم؟؟؟؟ من اصلا اطلاعی در این مورد ندارم

اسما گفت...

ممنونم از راه نمایی.

منجوق گفت...

http://www.psi.ir/farsi.asp?page=physics89

منجوق گفت...

اسما جان
مهلت ثبت نام تمام نشده. می توانید به مراجعه به این سایت ثبت نام کنید:
http://www.psi.ir/farsi.asp?page=physics89

به دوستانتان هم اطلاع رسانی کنید.

اسما گفت...

ثبت نام کردم.باید صبر کنم ببینم قبول میکنن یا نه...باز هم ممنون

منجوق گفت...

خواهش می کنم. شرکت در همین گونه همایش ها برای درس خواندن به آدم انگیزه می دهد

ستاره گفت...

اگر مقدار زیادی ماده بصورت سیار ه یا پدیده های دیگر جمع شده بود قاعدتا باید علامتی از خود نشان می داد .بالاخره یکی از اشکارسازهای اپتیکی ,رادیویی و غیره میشد بر روی صحت این فرض متمرکز شوند.
ماده تاریک چگونه جرم را جرم محاسباتی کمتر نشان می دهد؟بالفرض اگر باشد...

منجوق گفت...

در مورد نتایج مشاهداتی توضیح دوم در یادداشت های بعدی توضیح می دهم. اما فکر کردن در مورد اثراتی که شما گفتید آموزنده است. فرض کنید سیاره ای داریم مانند زمین اما بسی دورتر از ستاره. چه چیزی می تواند منبع تابش رادیویی از آن باشد؟ فرض کنید تابش جسم سیاه دارد. تابش جسم سیاه به سطح هم بستگی دارد. دمای متوسطی برای این سیارات زمین گونه در نظر بگیریم. فرض کنیم فعل و انفعالات هسته ای درون آنها منبع انرژی ای است که دمای سطح را ثابت نگاه می دارد. توان انرژی ناشی از این سیاره های سرگردان را-با فرض آن که همه جرم گمشده ی کهکشان را در بر می گیرند- برای کهکشان راه شیری حساب کنیم و مقایسه کنیم با توان ستاره های آن و... ...
برآورد کنیم ببینیم آیا می توانند
تابش پی زمینه را تغییر دهند و...
من جواب این سئوالات را نمی دانم. اما با طرح این گونه مسدله هاست که ایده ها شکل می گیرد. از هر 100 تا مسدله ای که به این گونه طرح می شود یکی ممکن است جالب از آب در آید و اساس مقاله ای تحقیقی شود.
از 1000تا مقاله هم یکی ممکن است حاوی ایده ای باشد که را به کشفی جدید بگشاید.

منجوق گفت...

جواب سئوال دومتان را خودتان می توانید بدهید:
GM/r^2=v^2/r

با اندازه گیری r ,v جرم داخل کره ای به شعاع مدار به دست می آید: M
مقدار به دست آمده کمتر از جرم ستارگان و گاز روشن است پس بخشی از ماده باید تاریک باشد

ستاره گفت...

اشکارسازهای رادیویی را بیشتر برای منابع رادیویی یا سیاهچاله ها گفتم گرچه سیاره ای چون مشتری یک منبع رادیوییست اما خوب سیاره ای در کهکشان دیگر با هیچ دستگاه اپتیکی زمینی یا مداری قابل رصد نیست مگر کاوشگرهایی که بدین منظور ارسال شده اند.فکر کنم تا بحال سیارات را در فواصل کهکشانی از تغییرات مداری منظومه های ستاره ای فرض می کنند البته تا اینجایی که من می دانم...جرمی که معلوم نیست و تاریک است چه تاثیراتی ممکن است داشته باشد!چگونه می شود بدنبال این تاثیرات رفت..اگر باشد.طبیعتا اگر تاثیری از آن نیابند می شود اینگونه فکر کرد که جرمی کم شده نه اینکه دیده نمی شود؟کم شده شاید بدین معنی که به هم ارزش تبدیل شده

وردا فقیرحق گفت...

سلام
1-منجوق عزیز من متاسفانه نمی تونم هیچ کدوم از تصاویری رو که شما توی بلاگتون می ذارین ببینم، وقتی هم که ریلودش می کنم میره توی اون صفحه‌ای که میگه این سایت فیلتر شده :(
2-طبق اون چیزی که شما در جواب سوال دوم ستاره گفتین یعنی ماده تاریک یه جور جرم منفی داره؟ چون اگر جرمش مثبت باشه باید مقدار به دست اومده برای M بیشتر از مقدار مشاهده شده باشه.
3-اگر ماده تاریک با ماده معمولی که ما می شناسیم فرق داره پس ما نباید چیز زیادی درباره‌اش بدونیم درسته؟ و چطور می‌تونیم یه فاکتوری رو که چیز زیادی ازش نمی دونیم وارد نظریه‌مون کنیم و بعد هم مشاهداتمون رو باهاش توجیه کنیم؟ این یه کم گیج کننده هست...

منجوق گفت...

جرم منفی ای در کار نیست.
سرعت ستاره های دور از مرکز کهکشان بیش از اونه که گرانش ستاره های بتونه اونو در مدار نگه بداره