۱۳۸۹ اسفند ۲۳, دوشنبه

دموكراسي

دموكراسي يك اصطلاح سياسي است با معنا و مفهوم نسبتا مشخص:
Democracy is a form of political organization in which all people, through consensus (consensus democracy), direct referendum (direct democracy), or elected representatives (representative democracy) exercise equal control over the matters which affect their interests
عده اي بي آن كه به اين معنا توجه كنند هر جا كه خوششان مي آيد مي گويند "دموكراسي".كلمه اي با چنين بار معنايي، بايد درست به كار گرفته شود. به هر حال من اصلا نمي خواهم بحث سياسي بكنم. دايره ي بحث هايم در سپهر دانشگاهي مي چرخد. من در يادداشت قبلي ام نوشتم
"لطفا وبگاه و پستر را ببینید و اگر مورد گنگی هست به من خبر دهید تا رفع ابهام کنم". اين به هيچ وجه به آن معنا نيست كه اين همايش قرار است با شيوه ي دموكراسي وراي گيري برگزار شود. معناي جمله ي من كاملا روشن بود! خواستم اگر سئوالي در مورد نحوه ي ثبت نام و چيزهايي از اين دست هست بگوييد تا رفع ابهام شود. شيوه ي دموكراتيك-از طريق راي گيري يا رفراندم- براي برگزاري يك همايش علمي 50-60 نفره و آن هم تا اين اندازه تخصصي مسخره است. شيوه برگزاري همايش هايي از اين دست در همه جاي دنيااين گونه است كه بسته به ابعاد همايش مقداري امكانات در اختيار يك يا چند برگزار كننده گذاشته مي شود و برگزار كننده براساس آن و براساس تشخيص خود برنامه را مي چيند. شايد دست آخر براي بهتر شدن برنامه براي دفعات بعدي نظر خواهي هم بشود. اما نظر خواهي تنها به معناي بازخورد گرفتن است. به معناي راي گيري نيست.
بارها گفته ام و بار دگر مي گويم ارزيابي علمي افراد كار بسيار دشوار و تخصصي است. اين كه من دعوت سخنرانان را در وبلاگم به راي بگذارم مسخره تر از آن است كه در وبلاگم از شما سئوال كنم جواب محاسبه اي كه در حال حاضر براي مقاله ام انجام مي دهم چيست. بعد هم راي بگيرم ببينم چند نفر مي گويند 2 چند نفر مي گويند 5. به علاوه وقتي ارزيابي علمي مطرح مي شود حيثيت شغلي اشخاص حقيقي نيز مورد سئوال قرار مي گيرد. در يك جامعه ي پيشرفته، هركسي به خود اجازه نمي دهد در مورد توانمندي شغلي افراد نظر بدهد. اگر ببينم از تريبون نظر خواهي سوء استفاده مي شود تا در مورد حيثيت شغلي افراد بي محابا و بي هيچ مدرك سخن گفته شود (عادت بسيار زشتي كه متاسفانه دامن گير بيشتر جوامع دانشگاهي جهان سومي است تا جايي كه حتي قبح آن هم ريخته) و از روي بي اطلاعي حرف هايي زده شود كه من بعد در پيش ديگر همكارانم كه احترام بسياري براي آنها قايلم شرمنده شوم نظر را منتشر نخواهم نمود. من اين وبلاگ را براي اين راه نيانداخته ام كه تريبوني باشد براي اظهار نظر هاي آبكي و غير مستدل در مورد توانمندي علمي همكاران.
يكي از هدف هاي من آن است كه زشتي اين كار را گوشزد دهم. هرچند مي دانم آنان كه به حرفم گوش خواهند داد در اقليت مطلق خواهند بود چرا كه خيلي وسوسه انگيز است كه همين طوري دهان باز كني و بگويي فلان فيزيكپيشه خوبي نيست و بهماني فلان ايراد را دارد. آن قدر اين كار وسوسه انگيز است كه زمان بسياري از دانشگاهيان در كشورهاي جهان سومي به اين كار صرف مي شود. اما انصافا تا به حال نديده ام پسكين يا اسميرنف بنشينند و از اين حرف ها بزنند. تا مجبور نشوند كسي را ارزيابي نمي كنند. وقتي هم كه ارزيابي مي كنند عموما پشت درهاي بسته با بررسي مقالات پر تعداد است يا سر سمينار شخص. خيلي هم مواظب هستند كه اين بحث ها در حضور دانشجوها يا پست-داك ها انجام نگيرد. ! دانشجو يا پست-داك بايد فكرش را بدهد درسش را بخواند و مقاله اش را بنويسد تا فردا كار پيدا كند نه آن كه فكرش درگير اين مسايل شود.
آداب زندگي در يك جامعه ي پيشرفته ي دانشگاهي بسي بيشتر از بلغور كردن كلمه دموكراسي آن هم در معناي اشتباه و نا بجا است. اولين قدم اين آداب آن است كه وقتي صلاحيت ارزيابي در مورد توانمندي علمي كسي نداري سكوت كني.

هیچ نظری موجود نیست: