باز هم تاکید می کنم که کسی که دغدغه ی هویت طلبی داره باید در جمع هایی که دغدغه ی دیگری دارند هم حضور داشته باشه. معاشرت و ... خود را منحصر به جمع های هویت طلب نکنه. این چند تا حکمت داره: اول این که تجربه ی اجتماعی خودش بالا می ره و از جمع های مختلف چیز یاد می گیره. این جوری هم شانس موفقیت خودش بالا می ره و هم در همان جهت هویت طلبی می تونه موثرتر باشه. یک نتیجه ی مهم دیگه هم داره که اهمیتش شاید بیشتر باشه. اگر افرادی که دغدغه ی هویت طلبی دارند فقط باهم باشند و از جمع های دیگه دوری کنند دیگران نسبت به آنها بدبین می شوند. خیال می کنند چه خبر است! در صورتی که اگر آنها را در جمع های خودشان ببینند می فهمند که خبر خاصی نیست. توطئه و سو نیتی در کار نیست. اینها هم مثل خودشان شهروند معمولی هستند. مسایل و مشکلات مشترک دارند. احساسات و عواطف انسانی مشترک دارند . بد کسی را هم نمی خواهند. اما می خواهند ادبیات زبان مادری ارج نهاده بشه. آثار تاریخی شهرشان حفظ بشه و.... مطالباتی از این دست. همین! جای بدبینی و نگرانی نیست.
نیازهای آدم خیلی پیچیده است. همین نگرش هویت طلبی به بخشی از این نیازهای پیچیده پاسخ می دهد اما نه به همه ی آن. نیازهای دیگر باید با تعامل با فرهنگ ها و خرده فرهنگ های دیگر پاسخ داده شود. اگر در این مورد سخت گیری بی مورد نکنیم و سلبی عمل ننماییم هم نیازهای متنوع مان ارضا می شود و هم همین فرهنگ خودمان غنی تر و پویا تر می شود. اکنون این موج هویت طلبی راه افتاده و منفعت هایی که عرض کردم به دنبال داشته. اما بیست سال دیگر چی؟ فردا فرزندان همین جوانان هویت طلب هم با همین شیوه خواهند خواست زندگی کنند؟ آیا آنها هم با همین نگرش با آنا و آتای خود خوب تا خواهند کرد؟! به نظر من جواب این سئوال به آن بر می گردد که چه قدر در مورد هویت طلبی با رویکرد باز بنگریم. اگر زیادی محدودش کنیم و بر هویت سلبی به جای هویت اثباتی تاکید نماییم بیست سی سال دیگر نسل بعدی از آن دلزده می شوندو در نتیجه به شکست و تلخکامی می انجامد. اما اگر اجازه دهیم که فرهنگی باز باشد آن قدر غنی و بزرگ خواهد بود که نیازهای فکری و روحی نسل بعدی را هم در همین چارچوب می توان پاسخ گفت. نسل بعدی در این صورت نیازی به تمرد حس نخواهد کرد. اما اگر جنبه ی نفی و سلبی اش پررنگ باشد جوان نسل فردا قطعا نسبت به آن تمرد خواهد کرد.
من فکر می کنم هر جریان هویت طلبی باید به گونه ای باشد که بر خود انزوا تحمیل نکند. آن قدر به احساس اعتماد به نفس برسد که نهراسد که در تعامل با دیگران هویت خود را گم کند.
۲ نظر:
باز هم تاکید می کنم که کسی که دغدغه ی هویت طلبی داره باید در جمع هایی که دغدغه ی دیگری دارند هم حضور داشته باشه. معاشرت و ... خود را منحصر به جمع های هویت طلب نکنه. این چند تا حکمت داره: اول این که تجربه ی اجتماعی خودش بالا می ره و از جمع های مختلف چیز یاد می گیره. این جوری هم شانس موفقیت خودش بالا می ره و هم در همان جهت هویت طلبی می تونه موثرتر باشه. یک نتیجه ی مهم دیگه هم داره که اهمیتش شاید بیشتر باشه. اگر افرادی که دغدغه ی هویت طلبی دارند فقط باهم باشند و از جمع های دیگه دوری کنند دیگران نسبت به آنها بدبین می شوند. خیال می کنند چه خبر است! در صورتی که اگر آنها را در جمع های خودشان ببینند می فهمند که خبر خاصی نیست. توطئه و سو نیتی در کار نیست. اینها هم مثل خودشان شهروند معمولی هستند. مسایل و مشکلات مشترک دارند. احساسات و عواطف انسانی مشترک دارند . بد کسی را هم نمی خواهند. اما می خواهند ادبیات زبان مادری ارج نهاده بشه. آثار تاریخی شهرشان حفظ بشه و.... مطالباتی از این دست. همین! جای بدبینی و نگرانی نیست.
نیازهای آدم خیلی پیچیده است. همین نگرش هویت طلبی به بخشی از این نیازهای پیچیده پاسخ می دهد اما نه به همه ی آن. نیازهای دیگر باید با تعامل با فرهنگ ها و خرده فرهنگ های دیگر پاسخ داده شود. اگر در این مورد سخت گیری بی مورد نکنیم و سلبی عمل ننماییم هم نیازهای متنوع مان ارضا می شود و هم همین فرهنگ خودمان غنی تر و پویا تر می شود.
اکنون این موج هویت طلبی راه افتاده و منفعت هایی که عرض کردم به دنبال داشته. اما بیست سال دیگر چی؟ فردا فرزندان همین جوانان هویت طلب هم با همین شیوه خواهند خواست زندگی کنند؟ آیا آنها هم با همین نگرش با آنا و آتای خود خوب تا خواهند کرد؟! به نظر من جواب این سئوال به آن بر می گردد که چه قدر در مورد هویت طلبی با رویکرد باز بنگریم. اگر زیادی محدودش کنیم و بر هویت سلبی به جای هویت اثباتی تاکید نماییم بیست سی سال دیگر نسل بعدی از آن دلزده می شوندو در نتیجه به شکست و تلخکامی می انجامد. اما اگر اجازه دهیم که فرهنگی باز باشد آن قدر غنی و بزرگ خواهد بود که نیازهای فکری و روحی نسل بعدی را هم در همین چارچوب می توان پاسخ گفت. نسل بعدی در این صورت نیازی به تمرد حس نخواهد کرد. اما اگر جنبه ی نفی و سلبی اش پررنگ باشد جوان نسل فردا قطعا نسبت به آن تمرد خواهد کرد.
من فکر می کنم هر جریان هویت طلبی باید به گونه ای باشد که بر خود انزوا تحمیل نکند. آن قدر به احساس اعتماد به نفس برسد که نهراسد که در تعامل با دیگران هویت خود را گم کند.
ارسال یک نظر