۱۳۹۱ آذر ۱۴, سه‌شنبه

وبلاگ جاده ي ابريشم طبع طنز تبريزي و دليل موفقيت تركيه در جذب گردشگر

اين وبلاگ جاده ی ابريشم جالبه. اين قسمتش راجع به تبريزه. ظاهرا به آنها در تبریز خوش گذشته. مثبت نوشته اند.

اگر خواستيد در مورد تبريز گردی وبلاگی به زبان انگليسی دایر کنید خوبه که از این گونه نوشته های خارجی ها بازخورد بگیرید تا ببینید چه چیزهایی چشمشان را می گیره.
همان طوری که ی. م. به درستی اشاره کرد خارجی ها اغلب به دنبال "فان" هستند. این را هم من اضافه کنم: خیلی سخت گیر نیستند خیلی دنبال ایرادگرفتن و غرولند کردن نیستند. به خصوص آن دسته از آنها که به جاهایی مثل ایران سفر می کنند آستانه ی تحملشان از متوسط خود ما ایرانی ها بالاتر است. راضی نگه داشتنشان از ما ایرانی ها راحت تره. برای همین خیلی لازم نیست مقید باشیم.
کافی است با روی باز با آنها برخورد کنید که راضی باشند. استاندارد های بهداشتی و... ما ایرانی ها (دست کم در شهرها) از استاندارد اروپایی ها بالاتر نباشد پایین تر نیست. پس اگر توریست و مهمان خارجی داشتیم خیلی نیاز نیست دلواپس و مقید این چیزها باشیم.
مردم تبریز خیلی ویژگی های مثبت دارند که می تواند در جذب توریست هم کمکشان کند. در وبلاگی که در بالا معرفی کردم به برخی از آنها اشاره شد. ویژگی های مثبت از منظر جذب توریست در بین مردم تبریز بی شمار هستند. من اینجا به ویژگی های مثبت نمی پردازم. اما می خواهم به چند اخلاق تبریزی ها که توریست مدرن امروزی را (چه داخلی چه خارجی) می تواند پس بزند اشاره کنم. به ظاهر چیزهای جزئی و کوچکی هست اما می توانند توریست را پس بزنند. در سن پدر و مادرهای ما این ویژگی ها عوض شدنی نیستند اما نسل ما و بعد از ما می تواند دقت کند تا این رفتار خود را اصلاح کند.
۱) عادت ناپسند "دوز سوز" (=بی نمک) خواندن شوخی ها آن هم با آن لحن بسیار تند!
اول از همه اعتراف می کنم که این عادت را خودم هم دارم. اما این رفتار من در جمع تفریحی و توریستی نیست. وقتی بر سر سمینار یا جلسه جدی یکی لودگی نامربوط می کند این واکنش را نشان می دهم. اما وقتی داریم فیلم یا سریال کمدی نگاه می کنیم من هیچ وقت چنین نمی گویم. خوب! وقتی جمعی دارد فیلم کمدی می بیند و می خندد یکی برگردد و این جوری بگوید "دوز سوز" حال بقیه را می گیرد.
ببینید! نسل باباهای ما طبع طنز خیلی قوی و پیچیده ای دارند. خیلی نکته سنجانه طنزپردازی می کنند. برای آن که طنز کلامشان را متوجه شوید باید به حجم و سیعی از پیش زمینه ی فرهنگی و ادبی و تاریخی آگاه باشید. خودشان این طبع طنز بالا را دارند انتظار هم دارند هر طنزی از این استاندارد برخوردار باشد. وقتی نبود می گویند "دوز سوز" و می زنند توی ذوق طرف و هرکسی که داشت به شوخی می خندید! مثل این می ماند که بنز سوار بیاید و پیکان سوار را مسخره کند. من فرقی بین این "دوز سوز" گویی و آن فخر فروشی نمی بینم! عجیبه که جامعه ی ما فخرفروشی غنی به فقیر را مذموم می داند اما آن کار رانه. به نظر من ایراد کمی نیست که دل خوش ساده و بی دغدغه را از یکی بگیری و خنده را برلبش خشك كنی.
واقعیت این است که وقتی مسافر خارجی می آید نمی توان شوخی خیلی پیچیده و نکته سنجانه کرد. آنها به آن درجه به فرهنگ و تاریخ و.... ما احاطه ندارند که نکته ی شوخی هایی را که با استانداردهای باباهای ما بانمک است متوجه شوند. در حضور آنها می توان تنها شوخی های "دوز سوز" کرد و بس! خودتان هم خنده تان نگرفت توی ذوق کسانی که می خندند نزنید. در واقع در چنین جمعی به شوخی کسی نمی خندند. در واقع همدیگر را در خنده همراهی می کنند تا "فان" داشته باشند.
به مهمان های خارجی ما انگار یکی شعرهای "آن کس که نداند و نداند که نداند .." را ترجمه کرده بود. آن قدر با این ایده خندیدند که نگو! خوبه که کسی نیامد توی ذوقشان بزند و بگوید دوز سوز! وقتی به این راحتی خوشند و با خاطره ی خوش می روند چرا باید زد توی ذوقشان.
۲) خارجی ها تفریح را مسئله ی جدی می دانند که باید برای آن وقت گذاشت و پول خرج کرد. حتی جدی ترین آنها وقت گذاشتن برای تفریح را نشانه ی بیکاری و بیعاری نمی دانند. حسن سلیقه در انتخاب تفریحی جالب برایشان ارزش است. همچنین مقتصد ترین آنها خرج کردن برای تفریح را پول دور ریختن نمی دانند. این طرز فکر تا حد قابل توجهی در سال های اخیر در تهران و حتی خود تبریز (اما در میان خانواده هایی که کمتر سنتی هستند) رواج پیدا کرده.
ین با طرز فکر سنتی تبریز کمی تا قسمتی در تضاد است. اگر با آن تربیت سنتی بروید و به یک توریست با لحنی صحبت کنید که انگار می گویید "مگه علاف و بیشعور و مرفه بی درد بودی که آمدی که تفریح کنی" قطعا به او برخواهد خورد. این را هم تاکید کنم: ربطی به خارجی و ایرانی بودنش ندارد. با هرکسی با این لحن حرف بزنید به او بر خواهد خورد. می دانم محال است به این صراحت بروید و این جمله را به کسی بگویید. اما با هر زبان حرف بزنید اگر پشت ذهنتان این باشد در لحنتان نمود پیدا خواهد کرد. ما تبریزی ها معمولا در لحن کلاممان افکارمان را منعکس می کنیم. مخاطبمان هم مستقل از زبانش فکرمان را می خواند.
این طرز فکر به درد این دوره و زمانه نمی خورد. طرز فکری هم هست که توریست را پس می زند. طرز فكری که به درد این دوره زمانه می خورد و به درد جذب توریست به تبریز می خورد آن است که باید ترتیبی داد که افراد با هر بودجه ای تفریحی متناسب با بودجه شان داشته باشند. ترکیه که در جذب توریست بسیار فعال و موفق است برای هر بودجه ای تفریحاتی مناسب دارد.
ترکیه در سال ۲۰۱۱ سی ویک میلیون توریست خارجی داشت. حدود یکی دو میلیون از ایران رفته بودند. توریست های ایرانی به طور متوسط کمتر از ۱۰۰۰ دلار خرج می کنند. با این بودجه ی نسبتا کم باز در ترکیه می توانند سرویس مناسبی بگیرند. توریست های آلمانی و فرانسوی و... سه چهار برابر ایرانی ها به طور متوسط خرج می کنند. توریست های عرب پولدار به طور متوسط خیلی بیشتر از ایرانی ها و حتی اروپایی ها خرج می کنند. آنها به نسبت هزینه ای که پرداخت می کنندامکانات بیشتری دریافت می کنند. برای هر طیف بودجه و سلیقه خدمات توریستی در خور ارائه می شود.
پي نوشت: لطفا مطلب حاضر و همچنين اين سری نوشته ها را که در مورد جذب گردشگر هست به هر طریق که می توانید به اشتراک بگذارید. هر چه تعداد خواننده ها بیشتر باشد احتمال این که در عمل مورد توجه قرار گیرد بیشتر می شود.



هیچ نظری موجود نیست: