۱۳۸۷ شهریور ۱۱, دوشنبه

خط عابر

حدود چهل پنجاه متر پايين تر از پژوهشكده خط عابر پياده هست. تفاوت اين خط عابر با خط عابر هاي ديگر كشور در آن است كه كنار آن چراغ راهنمايي هم نصب كرده اند. اگر دگمه آن را بزنيد و چند لحظه صبر كنيد چراغ قرمز مي شود و علي الاصول ماشين ها بايد بايستند. علت نصب چراغ وجود باغ سفارت ايتاليا و مدرسه ايتاليايي در دو سوي خيابان در آن محل است. به هر حال خدا عمرشان بدهد ما هم از آن استفاده مي كنيم. من هميشه مسيرم را به گونه اي تنظيم مي كنم تا رد شدن از خيابان از اين محل باشد و لو اين كه مسيرم كمي طولاني تر شود.



اما بشنويد از عكس العمل راننده ها:



به ندرت اتفاق مي افتد ماشين ها با ديدن چراغ قرمز ايست كامل كنند. اما پريروز دو تا از ماشين به طور كامل ايستادند و به بوق هاي خشمگين پشت سري هايشان اهميتي ندادند. برخي رانندگان با ديدن چراغ قرمز و منجوقي كه مي خواهد از خيابان عبور دهند پا را روي گاز فشار مي دهند و با بوق هاي ممتد و چراغ دادن و فحش سعي مي كنند تا به او درسي بدهند. جالب ا ست كه عمده اين رانندگان همواره حق به جانب دختر خانم هاي تر گل ورگل اس-يو-وي سوار هستند. اگر جانتان را دوست داريد با اين گونه راننده ها شوخي نكنيد. درصد چنين رانندگاني از درصد رانندگاني كه ايست كامل مي كنند بيشتر است اما خوشبختانه در اكثريت نيستند. بيشتر رانندگان سرعت خود را كم مي كنند اما در ترديد مي مانند كه بگذارند من بگذرم يا نه. تازگي ها من ياد گرفته ام كه اگر به صورت آنها نگاه كنم و دستم را به نشانه ايست جلو بگيرم ترديدشان برطرف مي شود و مي ايستند. اين نشان مي دهد ابزارآلات و سمبل هاي وارداتي به تنهايي كار نمي كند ولي وقتي آنها را با سنني كه با فرهنگ مردم عجين شده تلفيق مي كنيم و به كار مي بريم راهگشا مي شوند. به راستي چرا اين كار را به طور سيستماتيك تر نكنيم؟!

۵ نظر:

siavash گفت...

سلام
اگر در خیابان در حال رانندگی بودید و دیر راهنما زدین و یا اصلا نزدین هیچ اشکالی نداره فقط برای جلوگیری از شنیدن الفاظ بد کافی دستتون رو از پنجره بیرون ببرید و دو بار بالا و پایین کنید!!!!

Amirali Hannani گفت...

در عرف به این می گویند بومی سازی فرهنگ وارد شده!

منجوق گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
منجوق گفت...

شاهين يا من يا مامانم وقتي رانندگي مي كنيم و عابر پياده اي مي بينيم كه مي خواد از محل خط كشي بگذره مي ايستيم و مي گذاريم رد شه. اما در تهران بيشتر اوقات عابر ها باور شان نمي شه و حالا حالاها رد نمي شن . فكر مي كنن براي چيز ديگري ايستاده ايم و هر آن ممكنه يورش ببريم و زيرشان بگيريم. بايد با دست اشاره كرد تا رد شوند. بوق ماشين عقبي هم كه هميشه مزاحمه.


راستي خشونت با عابر پياده مختص تهرانه. در شهرستان ها با اين كه عموما رانندگي از تهران هم بدتره اما با عابر پياده مداراي بيشتري مي شه.

siavash گفت...

سلام
گاهی که می خواهیم از خیابان رد شویم ( خصوصا خیابان خلوت) هنوز به اون طرف خیابون نرفته تاکسی بوق می زنه و می پرسه کجا بعد ما هم مثلا می گیم مستقیم و اصلا حواسمون نیست که داریم از خیابان رد می شیم و همه ی حواسمون به تاکسیه و قبل از انکه به تاکسی برسیم یک نفر با ما تصادف می کند.چیزی که برای من هم اتفاق افتاد.