اولين باري كه فال حافظ گرفتم كلاس اول ابتدايي بودم. تازه تمام حروف را ياد گرفته بوديم. به گمانم بعد از درس "آبگوشت غذاي لذيذي است" بود! غزل زيباي "گل در بر و مي در كف و معشوق به كام است" آمد. شعر را غلط و غلوط خواندم و چيزي از معنايش نفهميدم اما حلاوت لحظه اي را كه نام خود را در بيت آخر يافتم فراموش نكرده ام:
"حافظ منشين بي مي و معشوق زماني/كايام گل و ياسمن و عيد صيام است."
عيد فطر برهمگي مبارك و روز وروزگارتان حافظ گونه باد!
۴ نظر:
زیبا بیان کردین
من هم شیفته حافظ و مولانا هستم
سوال اینجاست که چرا خواجه بین این همه گل نام یاسمن را برگزید حتما فرقی است میان گل یاسمن و دیگر گلها شاید در قداست و پاکی همانند حضرت فاطمه (س)...
عید برشما و خانواده عزیزتان مبارک
********
همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد
چو فرو شدم به دریا چو تو گوهرم نیامد
سر خنب ها گشادم ز هزار خم چشیدم
چو شراب سرکش تو به لب و سرم نیامد
چه عجب که در دل من گل و یاسمن بخندد
که سمن بری لطیفی چو تو در برم نیامد
ز پیت مراد خود را دو سه روز ترک کردم
چه مراد ماند زان پس که میسرم نیامد
دو سه روز شاهیت را چو شدم غلام و چاکر
به جهان نماند شاهی که چو چاکرم نیامد
خردم گفت برپر ز مسافران گردون
چه شکسته پا نشستی که مسافرم نیامد
چو پرید سوی بامت ز تنم کبوتر دل
به فغان شدم چو بلبل که کبوترم نیامد
چو پی کبوتر دل به هوا شدم چو بازان
چه همای ماند و عنقا که برابرم نیامد
برو ای تن پریشان تو و آن دل پشیمان
که ز هر دو تا نرستم دل دیگرم نیامد
http://blog.malakut.ir/archives/2008/08/post_1527.shtml
در مورد شعر بالا خالی از لطف نیست که نگاهی به این لینک بیندازید
این حلقه ملکوت بدجور هوش را از سرم می برد
http://ahestan.wordpress.com/2008/10/01/masih-alinegad/
http://masihalinejad.com/
به این رباعی شیخ بر خوردم :
دل گرچه در اين باديه بسيار شتافت / يك موي ندانست ولي موي شكافت
اندر دل من هزار خورشيد بتافت / كآخر به كمال ذرهاي راه نيافت
یاد 2 چیز افتادم شما خانم دکتر
و سریال بوعلی
عالم بودن را هر کسی سزاوار نیست
و خوش به حال شما که در دل ذرات هستید
http://omid1.persiangig.ir/audio/boalisina1.wma
همیشه سلامت باشید
ارسال یک نظر