۱۳۸۷ اسفند ۶, سه‌شنبه

تيم رئيس جمهور آينده

رئيس جمهور به تنهايي قادر نخواهد بود كاري از پيش ببرد. بايد ديد اعضاي تيم او چه نوع آدم هايي هستند. يك مدير خوب در هر مقامي به زير دستانش مقداري autonomy مي دهد. در هر ريزه كاري اي مداخله نمي كند. دست مديران رده پايين تر را باز مي گذارد تا ايده هاي خود را پيش ببرند. دخالت و اعمال نفوذ در حيطه مسئوليت هاي مديران زيردست جز سردرگمي كساني كه كارها به دست آنان انجام مي گيرد و مايوس ساختن مدير دلسوز نتيجه اي ندارد. تعويض مديريت همواره هزينه بر است. از رئيس جمهور آينده انتظار دارم تمام مديران حاضر كه كارشان را در حد قابل قبولي خوب انجام مي دهند نگه دارد و از آنان حمايت كند. در راي دادن به كانديدايي كه دور وبر او پر باشد از افراد نارسيستي كه گمان مي كنند تا رشته امور را در دست نگيرند هيچ چيز درست نمي شود، ترديد خواهم كرد.
همان گونه كه دوروبري هاي نارسيست خطرناك هستند، دور وبري هاي ضعيف و بي اراده كه هنري جز"بله قربان گويي" ندارند هم خطرناكند. رئيس جمهور بايد افرادي را دور خود جمع كند كه در مديريت هاي تخصصي كه به آنها واگذار مي شود (مانند رياست وزارت علوم و...) صاحبنظر باشند و آن قدر هم استقامت و قاطعيت داشته باشند كه در راه ايده هايشان پافشاري كنند. شايد بگوييد اين دو با هم در تضاد هستند. ولي چنين نيست." قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهري."
مدير لايق، مدير لايق ديگر را مي شناسد و ارج مي نهد وصرفنظر از جناح بندي ها و گرايش هاي سياسي او را نگاه مي دارد و از او حمايت مي كند.
اگر كانديدايي يا دور وبري هايش تاكيد زيادي بر ساده زيستي داشته باشند و آن را چپ و راست به نمايش بگذارند به آنها راي نخواهم داد. قيمت يك دست لباس شيك و گرانبها يا يك آپارتمان مدرن يا ماشين بنز و يا يك دستگاه
فِراري يا اسكي با پريدن از هليكوپتريا ... هرچه باشد در مقابل بودجه هايي كه به علت بي كفايتي رئيس جمهور يا اطرافيانش مي تواند به هدر برود ناچيز است!
اگر شعار اصلي كانديدا يا تيم او مبارزه با فساد مالي يا پارتي بازي باشد باز هم به او راي نخواهم داد. بيشتر فسادهاي مالي كه اكنون در ايران وجود دارند در واقع سوء استفاده (خيلي وقت ها نا آگاهانه)از روشن نبودن ضوابط و مقررات هستند. اگر كانديدايي واقعا مي خواهد جلوي فساد مالي را بگيرد بايد شعار شفاف و روشن تر كردن و معقول و منطقي تر كردن ضوابط را سر دهد. مبارزه با مفسدين مالي-اگر عملي شود-چيزي نخواهد بود جز پوششي براي تسويه حساب هاي شخصي! زرنگ تر ها پولشان را برمي دارند و به بانك هاي سويس و دبي و...مي فرستند. يك عده زيان مي بينند و فرزندانشان كينه در دل مي پرورانند و روزي ضربه مي زنند. خلاصه چنين برنامه اي،به امنيت اقتصادي-اجتماعي لطمه اي جبران ناپذير وارد مي كند.
اگر كانديدايي از روي متن آماده سخنراني كند و از روده درازي و صحبت هاي نابجا و هارت و پورت و الدرم بلدرم پرهيز كند، به راي دادن به او گرايش بيشتري خواهم داشت. بيشتر وقت مديران در جلسات گوناگون مي گذرد. بيشتر جلسات در ايران متاسفانه به روده درازي، جوك هاي احمقانه جنسيتي وقوميتي، تعارف ها و تملق ها، لاف ها و خودستايي ها، لعن و نفرين افراد غير حاضردر جلسه و... مي گذرد. اگر كسي خود آن قدر منضبط باشد كه از روي متن آماده و سنجيده سخن بگويد، جلوي اتلاف وقت در جلسات را خواهد گرفت و اين يعني كارآيي بيشتر!
به كانديدايي كه خود يا اعضاي تيمش به هنگام تحصيل شغل اجرايي مهم داشته اند، راي نمي دهم. دانشجويي دكتري در هر رشته اي، يك كار تمام وقت است. شوخي بردار هم نيست! كسي كه در كنار يك سمت اجرايي مهم و كليدي، دانشجوي دكتري نيز هست يك يا هر دو كار را سمبل مي كند. همچنين به كانديدايي كه اعضاي تيمش را از كساني انتخاب مي كند كه در آن واحد، چندين سمت اجرايي دارند و يا رئيس يا معاون چند موسسه هستند، راي نمي دهم.
هر آن چه كه گفتم در مورد مديريت رده هاي پايين تر(مثل رئيس يك پژوهشكده) هم صادق است. بسيار ديده ام ميانسالاني كه با تفاخر ادعا كرده اند كه چون در كشور قحط الرجال است مجبورند اين همه سمت مديريتي را به يك جا برعهده گيرند. همين هم بهانه اي براي آن است كه هيچ كاري را درست و به موقع انجام ندهند. اولا اين ادعا كه كسي جز آنها نمي تواند از عهده برخي مسئوليت هايي كه دارند برآيد، كاذب است و ريشه در نارسيسم آنان دارد.ثانيا گيريم كه اين ادعا درست باشد. اين كه شد عذر بدتر از گناه! بايد از آنها پرسيد چرا در اين بيست سال كه جنگ تمام شده و امنيت برقرار شده در اين كشور هفتادميليوني نسبتا مرفه ، كسي رشد نكرده كه بتواند از عهده اين مسئوليت ها برآيد؟! آيا اين به آن معني نيست كه همين افراد جلوي رشد بقيه را گرفته اند و يا افراد لايق را فراري داده اند؟!

۱۳ نظر:

بهروز گفت...

منجوق جان، با این حساب گمون می کنم تحریم کنی انتخاباتو.
برای وزارت علوم هم پژوهشگرتر، صاحبنظرتر و قاطع تر از وزیر محترم علوم فعلی سراغ داری؟

منجوق گفت...

در زير مجموعه تحت نظر وزير علوم فعلي و همچنين ديگر نهادهاي حمايت كننده از علم كه در زير مجموعه رياست جمهوري قرار دارند، مديران لايق وجود دارند.

از رياست جمهوري آينده انتظار دارم به دور از جناح بندي ها، چنين افرادي را شناسايي كند و در مديريت به كار گيرد.

منجوق گفت...

من با تحريم موافق نيستم. به هيچ وجه باور ندارم كه مردي يا زني از سرزمين آرزوها مي تواند بيايد و اوضاع ما را به سامان كند. كارهايمان را با عقل گرايي ،به تدريج، با همين نيروهاي موجود بايد به سامان كنيم.



آنان كه خارج از گود نشسته اند ، خيلي ادعا ها مي كنند. اما از كجا معلوم از آنان كه دستشان را گلي كرده اند بهتر عمل كنند؟! من كساني را كه كارنامه نسبتا قابل قبولي دارند به افرا د خارج از گود ترجيح مي دهم.


ايده آل من چيزي است به اين صورت:

افراد با هر گرايش سياسي يا طرز فكر و عقيده، بنا به تحصيلات و تخصصشان در اداره ها به كار گرفته شوند، اگر در كار خود لياقت نشان دادند به تدريج راه ترقي را بپيمايند و مسئوليت هاي كليدي تري را بر عهده گيرند. به اين شكل رفته رفته خبره تر مي شوند و توان مديريتي لازم براي پست هاي بالا را كسب مي كنند.

در گذشته به دلايل جنگ، بي ثباتي ها و غيره اين روند مختل شده است. ديگر بي ثباتي بس است! بعد از اين سعي كنيم با اين روند پيش برويم.

ناشناس گفت...

معنای لیاقت از نظر شما چسیت؟ برای من خیلی جالب است که معنی این کلمه رو از شما بشنوم.

منجوق گفت...

مفهوم لياقت از نظر من همان است كه در جامعه رواج دارد. مدير مدرسه اي را در نظر بگيريد. اگر اين مدير بتوانند معلم هاي خوب شهر را با پيشنهاد حقوق و شرايط كاري خوب به سمت مدرسه جذب كند، اگر مدرسه را چنان اداره كند كه ساعات بيكاري و بطالت دانش آموزان كم باشد، اگر جلساتي گوناگوني كه برگزار مي كنند به موقع شروع شوند و بدون اتلاف وقت به اصل مطلب بپردازند، اگر گچ و تخته دستگاه كپي و... مدرسه به راه باشد، اگر به وعده هايي به عنوان مي دهد جامه عمل بپوشدو... اين مدير مدير لايقي است در غير اين صورت خير.



در سطح رئيس جمهور هم انتظارمن چيزي است در همين رديف. از او نه انتظار معجزه دارم نه قهرمان بازي و نه انتظار دارم كه خود رابراي وطن فدا كند. كاملا براي من متصور است كه رئيس جمهور مردي خواهد بود با تمام خواسته ها ي جسمي و روحي يك انسان در سن خودش. با ضعف ها و قوت ها. انتظار ي كه دارم اين است كه دور وبر خود را با مديران قوي پر كند.

مسئله اين نيست كه مديران قوي در جامعه ما وجود ندارند. اما همان طوري كه در بحث نخبگان مطرح كردم يك نفر لايق و نخبه انتظاراتي دارد. انتظار دارد وقتش را تلف نكنند انتظار دارد به او در محدوده مسئوليت هايش اختيارات تام بدهند و با سرك كشيدن و اعمال نفوذ ها و اعمال قدرت برنامه هايش را به هم نزنند، انتظار دارد مافوق او به وعده هايي كه به او داده وفا كندو...

در مجموع مافوق يك نخبه يا يك مدير لايق بودن مشكل تر از مافوق يك آدم بي مسئوليت يا ضعيف است كه چنين انتظاراتي ندارد. در نتيجه در ايران معمولا زير دستان را افرادي ضعيف انتخاب مي كنند تا مانند عروسك هاي خيمه شب بازي آنها را بازي دهند و خود همه كاره جزئي ترين مسايل باشند.
اگر هم اشتباهي مديري قوي استخدام كردند پس از اندك زماني آن چنان او را مي آزارند كه فرار مي كند.


رئيس جمهور مورد نظر من افراد لايق را دور وبر خود جمع مي كند، از آنها حمايت مي كند، رضايتشان را جلب مي كند و دور وبر خود نگاه مي دارد.

منجوق گفت...

نمونه مدير لايق زنده ياد اميركبير بود.
او كه خود بسيار لايق بود افراد لايق را به سمت هاي مهم منصوب مي كرد. در آن زمان با اوضاع نابسامان ايران از نظر سطح سواد واقتصادي ،اميركبير ادعا نمي كرد كه "قحط الرجال" است و جز او هيچ مرد لايقي در اين سرزمين نيست پس همه كارها را بايد در يد قدرت خود بگيرد!

در همان شرايط فاسد دربار قجري و در همان اوضاع نابسامان ايران مديران قوي اي يافته بود كه به كارهاي مهم منصوب داشته بود.

يكي از آنها والي گيلان بود. اين والي كه دست روس ها را از چپاول كوتاه كرده بود دشمنان بسيار داشت. سفير روس به شدت فشار مي آورد كه او رابر دارند و يك نفر "سيب زميني" به جاي او منصوب كنند. اما امير كبير جواب داده بود كه هرگز چنين نمي كند چرا كه اگر مدير لايقي را عزل كند ديگر مديران لايق اعتماد خود را از دست مي دهند و در كار خود سست مي شوند.

ناشناس گفت...

به نظرم در نوشته های شما خوانده بودم که یکی دیگر از مدیران لایق شاهین است.
درست نقل کردم؟

ناشناس گفت...

به نظرم در نوشته های شما خوانده بودم که یکی دیگر از مدیران لایق شاهین است.
درست نقل کردم؟

منجوق گفت...

شاهين مدير لايقي از نظر من است. اما هم من و هم او ترجيح مي دهيم كه شغل مديريتي نداشته باشد و به كار تحقيقي خود بپردازد. هنگامي كه شاهين مديريت پژوهشكده فيزيك را داشت تنش فراواني بر زندگي ما بود. شب ها مجبور بود تا ساعت دو سه شب بيدار بماند تا از كار تحقيقي خود عقب نماند و ...

به عنوان همسرش،
اميدوارم هرگز كاري مديريتي به او محول نشود.

منجوق گفت...

ناشناس عزيز، چرا اين سئوال را كرديد؟
آري! وقتي شاهين مدير پژوهشكده بود به منشي ها نوعي خودگرداني داده بود. تصميم گيري در مورد جزئياتي كه پيش از آن رئيس پژوهشكده مستقيما درباره آنها نظر مي داد به منشي ها واگذار مي كرد. به عنوان مثال پيش از شاهين مديران پژوهشكده به دقت و دانه به دانه نظارت مي كردند كه چه چيزهايي روي بورد نصب شود. همين مسئله جزئي هم اغلب باعث اختلاف و مشكلات مي شد. شاهين تصميم در اين باره را به منشي ها سپرده بود. گفته بود هر اعلاميه همايش و هر بخشنامه مربوط به اعضاي پژوهشكده را روي بورد نصب كند.
در طول مديريت خود كوشيد تا حقوق پايمال شده اعضا را (از قبيل اضافه كاري منشي ها و پايه سنواتي محققان...) برايشان احقاق كند و تا حد زيادي هم موفق شد.

شاهين اصراري به نمايش"ساده زيستي" نداشت. در يكي از جلسات كه با نارنگي پذيرايي مي شد يكي برگشته بود و گفته بود كه از جلسه بعد نارنگي نخريد تا از بيت المال اسراف نشود. شاهين در جواب گفته بود اين "ريا"ست. البته آنها اجازه نداده بودند تا شاهين توضيح دهد كه منظور او از ريا چه بوده. منظور او اين بود كه ارزش وقت جلسه خيلي بيشتر از يك كيلو نارنگي است. وقتي اين وقت با گفتن حرف هاي نامربوط تلف مي شودو به دستور كار جلسه رسيدگي نمي شود در واقع بسيار بيشتر از قيمت يك كيلو نارنگي تلف مي شود.



اصرار كرده بود و جا انداخته بود كه براي
جلسات شوراها دستور كار نوشته شده از پيش تهيه شود (قبل از او اين گونه نبود) و يك هفته قبل از جلسه به اعضا ارسال گردد تا مطالعه كنند و نظر مشخص و حساب شده پيدا كنند و آن گاه در جلسات حضور يابند. سخنراني هايش و صحبت هاي رسمي اداريش نيز معمولا از روي نوشته است. قاطعيت شاهين هم كه زبانزد و همچنين براي خيلي ها مسئله ساز است و نياز به بازگويي ندارد.

بالاخره شاهين شغل مديريتي ديگري نداشت. موقع برشمردن خصوصيات يك مدير خوب شاهين در نظرم نبود(حداقل نه به صورت آگاهانه) ولي حال كه فكر مي كنم مي بينم دانه به دانه خصوصياتي كه گفتم در مورد شاهين صادق است.

باز هم سئوال مي كنم. چرا آن سئوال را مطرح كرديد؟

مطمئن باشيد اگر من بخواهم براي همسرم لابي كنم- در اين وبلاگ كه خوانندگانش اغلب دانشجويان هستند- درباره اش نمي نويسم. به جاي آن مي روم و با كساني وارد مذاكره مي شوم كه قدرت نصب و عزل مديران را دارند.
در اينجا خصوصيات يك مدير خوب را از نظر خود برشمردم با اين اميد كه اگر روزي برخي از اين دانشجوها مدير شدند سعي كنند اين خصوصيات را داشته باشند.

منجوق گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
منجوق گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
منجوق گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.