طبعا چون من يك پژوهشگرم از دولت انتظار دارم به امر پژوهش توجه ويژه داشته باشد. به خصوص از دولت انتظار دارم كه به نكات زير توجه كند:1) تفاوت بين علوم بنيادي و كاربردي و لزوم سرمايه گذاري متناسب در هر دو (همان گونه كه توضيح آن قبلا مفصلا رفت).2) درنظر گرفتن پتانسيل انساني و ظرفيت هر رشته براي جذب سرمايه در تخصيص و تقسيم بودجه پژوهشي، 3) توجه به بين المللي بودن پژوهش در علوم بنيادي و لزوم گسترش ارتباطات بين دانشمندان داخل و دانشمندان ايراني و غير ايراني مقيم خارج.
۲ نظر:
منجوق عزیز، من گوش شنوایی نمی بینم! وقتی صحبت از کسری بودجه 40 درصدی هست، آیا دولت می تونه از هزینه کرد پروژه های انتخاباتی اش بزنه و به پژوهش برسه؟ پژوهشگرا و دانشمندای این کشور که رایی ندارن، تازه مثل طبقات پایین اهل چنک و دعوا برای پول و سهم بودجه نیستن که برعکسش اهل مداران، بهتره بگم یا مدارا میکنن یا مهاجرت که برای اینها هم گمون نکنم هیچ فرقی کنه.
بهروز عزيز،
من هم گمان نمي كنم در كوتاه مدت اين گونه بحث ها كاري از پيش ببره. اما كمك مي كنه تا نسل جديد افراد علاقه مند به علم در كشور با ديد ديگري به مسايل نگاه كنند و در دراز مدت (بازه اي ده ساله) خودشان تبديل به يك وزنه اجتماعي بشن. به هر حال آدم با اميده كه زنده اس!
زندگي آتشگهي ديرنده پا برجاست/
گر بيافروزيش فروغ آتشش تا هر كران پيداست/ ورنه خاموش است و خاموشي گناه ماست!
ارسال یک نظر