۱۳۸۹ خرداد ۱۷, دوشنبه

ارزيابي علمي شوخي بردار نيست

وقتي خودمان به خاطر اختلاف رشته صلاحيت علمي لازم براي ارزيابي علمي شخصي را نداريم به جاي گوش فرا دادن به كساني كه حتي در رشته ي خود نيز صلاحيت ارزيابي افراد را ندارند، بهتر است از افراد خبره در خارج از كشور يا شهرستان ها (كه به دليل نداشتن اشتراك منافع يا بده بستان هاي رايج بدون غرض و مرض قضاوت مي كنند) گوش كنيم.
اگر در مقامي نشسته ايم كه درباره ي ارزيابي علمي افراد تصميم مي گيرم حتي اگر خود نيز در آن رشته صاحبنظر باشيم بهتر است نظر صاحبنظر ديگري را هم جويا شويم. ارزيابي علمي افراد مسئله ي كوچك و سخيفي نيست. هر مركز علمي كه ارزيابي علمي افراد آن بر پايه اي سست بنا نهاده شود محكوم به فناست. به نظر من اصلي ترين مشكل جامعه ي علمي ايران در حال حاضر مسئله ي امكانات ويا حتي ارتباطات نيست بلكه كوچك شمردن مسئله ي ارزيابي افراد است. حتي يك دانشجوي ليسانس هم كه چيزي از تحقيق نمي داند به خود اجازه مي دهد كه در باره ي ارزيابي پژوهشگران كشور خود را صاحبنظر بداند! معمولا افراد پيشكسوت تسويه حساب هاي شخصي خود را از همكاران ديگر، به دست همين جوانان ساده دل (دانشجوي دكتري، پسا دكتري و يا استاديار) كه خود را صاحبنظر ارزيابي علمي و "مامور مخصوص حاكم بزرگ" براي برقراري اخلاق مي دانند انجام مي دهند. غافل از آن كه پياده نظامي شده اند در صفحه ي شطرنج كشاكش قدرت بين پيشكسوتان. پياده نظامي كه در اولين فرصت خود قرباني خواهد شد وهيچ كدام از طرفين دعوا دستش را نخواهد گرفت!


۱۴ نظر:

مهراوه گفت...

آشنایی منجوق عزیز! سخت آشنایی برایم. دو سال است که وبلاگت را میخوانم. از وبلاگ چپ کوک با تو آشنا شدم. وبلاگت میگوید که چقدر روشنی و صاف و خواستنی. قسمتی از وجودم تو را ایده ال می یابد و به احترامت تمام قد می ایستد. کاش روزی بتوانم به موقعیتی برسم که دوستانی حقیقی(و نه مجازی) چون تو داشته باشم و یا بتوانم دست کم این سعادت را داشته باشم که روزی با تو دیدار کنم تا ببینم واقعی است زنی که اندازه روحش هم پابه پای اندازه علمی اش رشد میکند.
موفق باشی آشنای مجازی عزیز.

منجوق گفت...

مهراوه عزيز
ممنون از جملات محبت آميز شما! اما متاسفانه بايد بگويم من لياقت اين همه تعريف شما را ندارم. من هم خوشحال مي شوم همديگر را از نزديك ببينيم. خواهيد ديد كه من خيلي معمولي هستم و از جهاتي بسيار ضعيف

وردا فقیرحق گفت...

سلام خانوم دکتر منجوق عزیز!
به نظرم توی این پست به نکته بسیار خوبی اشاره کردید. من خودم هم خیلی در اطرافیانم( مثلا در جامعه دانشگاهی) این مسئله را دیده ام و معمولا خیلی ناراحت می شوم وقتی می بینم بعضی آدمها که به قول شمااصلا هیچ شناختی از تحقیق و روشهای آن ندارند به راحتی در مورد اساتید و محققان نظر می دهند و در موارد مختلف هم مقام علمی این افراد را با صفت زشت " هیچی حالیش نیست" توصیف می کنند!(نمی دانم این افراد واقعا چه فکری درباره خودشان می کنند!!!)
اما به نظر شما دلیل واقعی وجود این معذل در جامعه علمی ایران چیست و کوچک شمردن ارزیابی علمی افراد از چه چیزی ناشی می شود؟ چرا واقعا در ایران هرکسی به خودش اجازه می دهد که در مورد صلاحیت علمی افراد دیگر نظر بدهد؟ آیا دلیلش نبودن معیاری عمومی برای ارزیابی افراد از نظر علمی است؟

منجوق گفت...

علل محتلفی داره. در خارج هم من می دیدم اروپاییان شرقی مهاجر بیشتر از خود غربی ها این گونه رفتار می کردند

منجوق گفت...

اين واقعيت كه دانشجويان به خود اجازه مي دهند به همين سادگي و بون اطلاع خود را در ارزيابي پژوهشگران كشور صاحبنظر بدانند نتيجه ي مستقيم و يا غير مستقيم رفتار استادان است.

منجوق گفت...

امثال من بايد دقت كنيم و ببينيم كه نسل قبل چه كرده اند كه اين گونه شده و اين رفتار را تكرار نكنيم.

منجوق گفت...

وقتي رفتار استادانمان را در سيسا به ياد مي آورم مي بينم با آن رفتار جايي نداشت كه دانشجويان بخواهند خود را در مورد ارزيابي اساتيد صاحبنظر اعلام كنند.

منجوق گفت...

انصافا دانشجو هاي خود من (سارا و ساعره و آرمان) هم سرشان به كار تحقيقي خودشان است. رفتارشان با دانشجويان سيسا از اين جهت فرقي ندارد. دانشجوي شاهين (آزاده) هم همين طور!
پس حداقل من و شاهين بد عمل نكرده ايم.

منجوق گفت...

من و شاهين خيلي بد عمل نكرده ايم اما بهتر از اين مي شد عمل كرد! درواقع تفاوت رفتاري دانشجويان خودمان را با زمان كه مي نگرم مي بينم جلوتر كه آمده ايم اين عملكرد از اين جهت نتايج بهتر و بهتري داشته است.

اين به دو علت است: (1) يك مقدار ما با تجربه تر شده ايم (هم در انتخاب دانشجو و هم در رفتارمان). (2) مهمتر آن كه شخصيت مستقل علمي و آموزشي ما و اين واقعيت كه مكتب نويني (در سطح ايران) در امر پژوهش دنبال مي كنيم كم كم جا افتاده. در نتيجه دانشجو هايمان از همان اول مي دانند معيار ها چيز ديگري است.

منجوق گفت...

دانشجو هاي من و شاهين از همان اول مي دانند كه اعصاب ديگري را خرد كردن يا چشم به كارهاي ديگري دوختن براي آنها امتيازي نمي آورد. اگر روحيه شان به شكلي باشد كه بخواهند با اين كارها ترقي كنند به سراغ من و شاهين نمي آيند. مي روند سراغ كساني كه معيارشان همان است.

سیدمهدی سجادی گفت...

خانم دکتر!
به نظرتون تعبیر «ظهور نسل جدید فیزیکدانان ایرانی» الان تعبیر معناداری هست و به کدوم معنا؟!

منجوق گفت...

اگر منظورتان نسل ماست به نظرم خيلي تعبير معناداري نيست چون تعداد كساني كه استقلال راي دارند و خود را پشت سر بزرگ ترها قايم نمي كنند آن قدر زياد نيست كه بتواند سيستم دانشگاهي با اين اينرسي بالا را تكان دهد.
متاسفانه بيشتر همنسلان من كه نقش سرباز پياده ي صفحه ي شطرنج پيشكسوتان را باز مي كنند بدي هاي پيشكسوتان را دارند اما از نقاط قوت آنها هم بي بهره اند.


در مورد نسل دانشجويان ما خيلي زود است كه قضاوت شود. بايد عملكرد آنان را ديد و آن گاه قضاوت كرد.

وردا فقیرحق گفت...

مجددا سلام!
پس اینطور که شما فرمودید این مسئله منشا فرهنگی داره. اما متاسفانه فکر میکنم تعداد اساتیدی که در سطح کشور مثل شما و دکتر شیخ جباری با
دانشجوهاشون رفتار می کنند و در واقع راه و رسم صحیح ارزیابی علمی رو به دانشجوهاشون " یاد میدن" انگشت شماره. البته من فکر می کنم دانشجویانی که شما و دکتر شیخ جباری تربیت می کنید هم قطعا وقتی استاد شدن روش شما رو در پیش خواهند گرفت و اگه همین روند ادامه پیدا کنه انشاالله ما می تونیم روزی رو ببینیم که این فرهنگ سازی در سطح جامعه علمی کل کشور اتفاق بیفته.
خانم دکتر راستش من یه سوالی هم داشتم که الان احساس می کنم می تونم تو این بحث بپرسمش. اینکه اگه دانشجویی بخواد در سطح کارشناسی ارشد با خود شما یا با دکتر شیخ جباری کار کنه دقیقا چی کار باید بکنه که شما قبولش کنید؟!
پیشاپیش ازتون به خاطر جواب ممنونم و از اینکه توی کامنت قبلیم هم معضل رو اشتباه نوشتم معذرت می خوام!(من دیکته این کلمه رو بلد نبودم، اون نظر باعث شد که برم سراغ فرهنگ لغت و دیکته اش رو یاد بگیرم!)

منجوق گفت...

من و شاهين بيش از يكي دو دانشجو به طور همزمان نمي پذيريم. پذيرش دانشجو به آن بستگي دارد كه چند تا دانشجو داريم برنامه ي سفرمان چگونه است. آيا مسئله اي مناسب دانشجوي كارشناسي ارشد در دست داريم و...

در ضمن استادان خوب اين مملكت به من و شاهين ختم نمي شوند. اگر نوشته ي من باعث اين سوء تفاهم شده از همكاران عذر مي خواهم در دانشگاه شما (دانشگاه تهران) استادان بسيار زيادند.