حدودا یک ماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده. حرکت های اجتماعی در یک ماه آینده تاثیر زیادی در نتیجه انتخابات خواهند داشت. بگذارید از ادبیات شاهین استفاده کنم. همه این کاندیداها درهدف مشترک هستند. همه خواهان ایرانی پیشرفته هستند. همه می خواهند فقر ریشه کن شود و مردم ایران در رفاه زندگی کنند. همه می خواهند ایرانی در برابر خارجی سر افراز باشد. گمان نمی کنم هیچ کدام از کاندیداها- از مشهورترین آنها گرفته تا بی نام و نشان ترین آنها- چیزی جز این بخواهد. گمان می کنم همان طور که من و شما مملکت مان را دوست داریم آنها هم آن را دوست داشته باشند. دلیلی ندارد که غیر از این باشد!
اما این کاندیدا ها در چشم انداز و استراتژی ها ی انتخاب شده با هم فرق می کنند. برای ریشه کن شدن فقر یکی به کمک مالی مستقیم می پردازد. اما دیگری گمان می بردکه برای ریشه کن شدن فقر باید از تولید کننده داخلی حمایت کرد تا بیکاری ریشه کن شود. باید بیمه ها و خدمات اجتماعی را تقویت کرد و...
همین طور در برابر مسایل مهم دیگر چشم انداز ها ی کاندیدا متفاوت هستند.
عملکرد ریاست جمهور آینده، که بر چشم انداز او استوار است، در زندگی روزمره ما -هم به عنوان یک شهروند عادی و هم به عنوان یک پژوهشگر- تاثیر می گذارد. در نتیجه نمی توان این مسئله را نادیده گرفت. در برخی کشورها پژوهشگر ها وبسایتی گروهی تدارک می بینند که در آن هر کدام نظرات خود را درباره انتخابات از طریق Youtubeدر اختیار دیگران می گذارند و آنها را تشویق به رای دادن می کنند. من گمان نمی کنم این روش در ایران جواب دهد (هم به دلایل تکنیکی نظیر سرعت کم اینترنت و هم به خاطر این که خود قشر پژوهشگر در ایران چندان شناخته شده نیست که حالا مردم به بخواهند به حرف کسی به علت پژوهشگر بودن گوش کنند!!) .
اما هر کدام از ما اگر یک ماه آینده سعی کنیم با روش های سنتی و شناخته شده در فرهنگ مان، به راحتی می توانیم حدود پنجاه نفر را قانع به رای دادن کنیم.
دینامیک حرکت های اجتماعی و سیاسی خطی نیست. بعد از این که تعداد به یک آستانه رسید ، تسری غیر خطی می شود. کوشش من و شما احتمال دارد نقطه شروع یک حرکت عظیم شود. احتمال آن البته زیاد نیست. اما به آغاز کردن کوشش می ارزد. البته باید از تجارب قبلی درس بگیریم تا هزینه ای که برای این کوشش می پردازیم کمینه باشد و تاثیر گذاری آن بیشینه باشد.
در باره این که انتظارات من از رئیس جمهور آینده چیست قبلا مفصلا نوشته ام. در چند پست بعدی می خواهم روی برخی نکات انگشت بگذارم که کمک می کند تا هزینه چنین کوششی کمینه و تاثیر گذاری آن بیشینه شود.
البته آن چه که خواهم گفت سیاسی نخواهد بود (من آدم سیاسی نیستم ودر سیاست نیز سر رشته ای ندارم ). این نکات در مورد کوشش هایی از جنس دیگر هم می تواند مهم و کار ساز باشد.
همین جا تا کید می کنم که به علت حساسیت موضوع، از نمایش نظرات تند وتیز معذورم. اما همه نظرات را خواهم خواند و اگر جوابی داشتم در لا به لای سخنم تلویحا پاسخ می دهم.
۱۰ نظر:
سلام
من هم سعی می کنم دوستانم را تشویق کنم.اما هیج عکس العملی نشان نمی دهند.انگار هیچ انگیزه ای برای تعیین سرنوشت خود ندارند.
از روی نظرسنجیهای نصفهنیمه به نظر میآید که نه کروبی و نه موسوی نمیتوانند در دور اول ۵۰٪ رأی بیاورند. به همین خاطر، کسانی که برای یکی از این دو تبلیغ میکنند باید مواظب باشند سراغ تخریب آن یکی نروند (وگرنه ممکن است هیچکدامشان به دور دوم نرسند).
من هم موافقم که نباید از تخریب استفاده کرد. علاوه بر این مسئله استراتژیک، از نظر اخلاقی هم درست نیست.
http://www.ghalamsima.com/
http://www.ghalamnews.ir/news-11934.aspx
منظور من از تخریب یک کاندیدا، تبلیغ برای رأیندادن به او بود. این کار در حالت کلی هیچ ایراد اخلاقی ندارد، اما در این انتخابات برای طرفداران کروبی و موسوی مفید نیست.
اولا ممنون از دعوت به نظر و اظهار لطف ثانیا من فکر میکنم مثل شما که دانا و خوانا باشند حد اقل یک 100 نفری کم داریم که تغییر سریع تر حس شود . موضوعی که میفرمایید را هم چیزی ندارم اضافه کنم همانطور که در وبلاگ چپکوک گفتم مطالعات جامعه و جامعه شناسی دیتا و اطلاعات اولیه لازم دارد که در کشور ما موجود نیست. تمام صحبتهای ما ظنی و گمانی است و تئوری است ... ارادت ...
ممنون از لطف شما عمو هومن
بله متاسفانه ما داده کم داریم.
اما دوست داشتم از تجربه های شما -البته اگر صلاح بدانید- بشنوم.
خیلی دوست دارم موسوی رای بیاره.از نخست وزیریش جز استعفاش چیزی یادم نمیاد.اما دو سال تو دانشگاه الزهرا درس خوندم که خانم رهنورد رئیسش بود.اون دو سال با آرامش گذشت بدون این بگیر و ببندهای دانشگاه های دیگه و دانشگاه در عین حال پویا بود و فعالیتهای علمی هنری فوق برنامه زیاد داشت(دوره خاتمی).
ولی به نظرم با وجود این همه گروههای فشار بعید ه کسی بتونه خوب کار کنه و اگر موسوی بیاد دوباره جریانات کوی دانشگاه و ... تکرار میشه.
ا میدوارم که تندروی ها تکرار نشه. اگر نسل ما تجربه های خود را به نسل بعدی منتقل کنه، اونا اشتباه های ما را تکرار نمی کنند.
ارسال یک نظر