اگر يادتان باشد دو قسمت از داستان سارا در شهر كوچكي به نام باسمنج مي گذشت. كنجكاو شدم تا بدانم در روي اينترنت چه مطالبي درباره باسمنج هست. وبسايت هاي متعددي در مورد باسمنج در اينترنت يافتم. با توجه به اين كه جمعيت اين شهر بنا به سرشماري سال 1385 كمتر از يازده هزار نفر است (يعني حدود يك هشتم جمعيت مجتمع مسكوني اكتابان واقع در غرب تهران) وجود اين همه سايت اينترنتي درباره باسمنج خوشحال كننده است. جوانان باسمنجي هم به وبلاگ نويسي علاقه دارند. اين يكي را ببينيد. صاحب وبلاگ عكس هاي زيبايي از باسمنج و جاهاي ديگر دنيا در وبلاگ خود گذاشته. همان طوري كه قبلا اشاره كرده بودم باسمنجي ها خوش ذوق و باصفا هستند! در داستان سارا اشاره كرده بودم كه در دهه شصت از جمله اولين كلماتي كه به بچه هاي باسمنجي مي آموختند "ضبط" (يعني ضبط صوت ) بود. به گمانم حالا بچه هاي باسمنجي با گفتن "اينترنت" زبان باز مي كنند!
در نوشته بعدي ام در مورد محيط زيست شهرها و روستا هاي كوچك نزديك شهرهاي بزرگ خواهم نوشت. اين مقدمه اي بود تا تصوري واقعي تر از همسايه هاي نه چندان دورمان داشته باشيم.
حال كه صحبت به اينجا رسيد بگذاريد به نكته اي اشاره كنم.
ما تهران نشين ها به غلط تصور مي كنيم كه مردم شهرهاي كوچك تر با اينترنت بيگانه هستند. تصور مادرباره آنها تقريبا مشابه تصوير آمريكايي ها درباره ماست. ما به آمريكايي ها ايراد مي گيريم كه چرا اطلاعاتشان درباره ما اين قدر ضعيف است در حالي كه نمي بينيم كه خود ما هموطنان خود را درست و حسابي نمي شناسيم!
۴ نظر:
شهر باسمنج
دارای وبلاک های مختلف در زمینه های مختلف از قبیل علئن کامپیوتری -مذهبی - اجتماعی و عرفانی و از شاعران برجسته می توان از استاد حاج حمید مغربی یاد کرد که از شاعران کنام ای منطقه میباشد که آدرس اینترنی این شاعر برجسته به شرح زیز است http://www.maktabmaghrebi.com/
http://www.talag.blogfa.com/
وچندین وبلاک دیگر که در این وبلاگها پیوند داده شده است ضمن این استاد از بزرگ ترین وبلاک نویسان این شهر است .
سلام
از اینکه از وبلاگ من خوشتان آمده خیلی خوشحالم.برایم خیلی جالب بود که دید این چنین زیبایی را در مورد باسمنجی ها دارید.باز هم به وبلاگهای باسمنجی ها سربزنید همه خوشحال میشویم.
محمد نوعی پور
از اینکه از باسمنج ومردم آن خوشتان آمده است خوشحالم .وبلاگی را که شما در باره آن توضیح داده اید من چند وقت پیش ساخته بودم فکر نمی کردم هنوز بتواند نظر کسی را به خود جلب کند .به هر حال خوشحالم از اینکه توانستم باسمنج را به شما هم معرفی کنم.باز هم به وبلاگهای زیبای باسمنجی ها سر بزنید.
سلام
حتما سر مي زنم.
من در سال 65 و به هنگام بمباران تبريز به مدت چهل روز در باسمنج زندگي كرده ام و از محبت هاي آنان خاطرات خوش زيادي دارم. در قالب داستان سارا بخشي از اين خاطرات بيان كرده بودم. داستان را مي توانيد در لينك زير بخوانيد:
http://physics.ipm.ac.ir/people/farzan/Copy%20of%20Sara1.pdf
ارسال یک نظر