۱۳۸۹ شهریور ۱۹, جمعه

او به ما راستشو نگفت

این یادداشت ادامه ی خاطره ای است که در یادداشت قبلی ام تعریف کردم.
چند ماه بعد از ارائه ی پروژه و بیست خوشگلی که گرفتیم نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد. عده ای از همکلاسی هایم برای بازدید از نمایشگاه کتاب به تهران آمدند. در غرفه ای کتاب آموزشی معلم ما هم عرضه می شد. ضمیمه ی کتاب دیسکتی بود که برنامه هایی را که ما نوشته بودیم در آن ذخیره کرده بود. در یک کامپیوتر برنامه های ما را اجرا می کرد. برنامه های گرافیکی ما توجه بازدید کنندگان را جلب کرده بودند. واقعا هم جالب و دیدنی و ابتکاری بودند. کتاب آموزشی از برکت دیسکت خوب فروش رفت. بعد از شنیدن خبر من خیلی خوش به حالم شده بود. خیلی برایم هیجان انگیز بود که کارهای دبیرستانی و آماتوری ما در کنار نرم افزار های شرکت های درست و درمون دنیا در نمایشگاه بین المللی تهران خودی نشان داده بود. اما برخي دوستانم ناراحت بودند که چرا معلممان به ما راستش را نگفت!
واقعیت آن است که اگر راستش را می گفت وما می فهمیدیم که او به خاطر سود مادی شخصی اش از ما می خواهد که برنامه ی گرافیکی ابتکاری و جذاب بنویسیم ما دیگر با آن همه شور و شوق کودکا نه کار نمی كردیم. دیگر نمره ی 20 جذابیت خود را ازدست می داد. مدعی می شدیم! فکر می کردیم سرمان کلاه می رود که ازیک طرف برای شرکت در کلاس ها شهریه می پردازیم و از طرف ديگر بیگاری می کنیم تا دیگری کتابش را بفروشد و پول در بیاورد!
معلم ما به ما دروغ نگفت. وعده ی خلف نداد. وعده ی نمره ی بیست داده بود که گرفتیم. در حق ما ظلمی نکرد. به اندازه ی پولی که داده بودیم سر کلاس با جدیت آموزش داد و ما از امکانات آموزشگاه استفاده کردیم. با این حال راستش را به ما نگفت. شفاف عمل نکرد. آیا به نظر شما کار او غیر اخلاقی بود؟!
چه پنهان کاری او اخلاقی بوده باشد و چه غیر اخلاقی، با توجه ذهنیت حاکم و فرهنگ عمومی، برای عملی شدن پروژه اش و عرضه آن کالا با آن کیفیت آن پنهان کاری لازم می نمود.

۱۵ نظر:

Ali گفت...

اخلاق را نمیدانم .
قانونا - کدام قانون ؟ - کار درستی نکرده است . باید موقع ثبت نام از شما میخواست که برگه ای را امضاء کنید که حق تالیف را به او واگذار میکنید یا به اشتراک میگذارید . حتا اگر شده مثل اون ور آبی ها با یک فونت ریز که هچکس حوصله خواندنش را ندارد این تایید را از شما میگرفت .
موفق باشید

اسما گفت...

از یه طرف حق با شماست،اگر بهتون می گفت ممکن بود خوب کار نکنین.ولی از یه طرف هم آدم حس می کنه به شما دروغ گفته...موقعیت سختیه برای نظر دادن.اما ایا اینکه اگر این حقیقت رو نمی گفت کالاش خوب عرضه نمی شد دلیل فاتع کننده ای بود برای این عمل ایشون؟؟؟

وحیدی گفت...

سلام عیدشما مبارک.حالا بیست بهتر است یا ثروت؟

زهرا .ر گفت...

سلام خانم دکتر عیدتون مبارک .شاید از همون اول قصد استفاده از پروژه های شما رو نداشته و وقتی دیده کیفیت خوبی دارن تصمیم گرفته از اون ها استفاده کنه در هر صورت می تونست آخر بار بعداز تحویل پروژه هاتون از شما اجازه بگیره.به نظر من کارش غیر اخلاقی بوده

امیر مهرانی گفت...

درستی و غلطی این موضوع کاملا نسبیه. از نظر شما که خوشحال بودید اینکار ایرادی نداشته و از نظر اونهایی که ناراحت بودن صد در صد اشتباه بوده. اما چه معلم خوبی بوده که اینقدر خوب شاگردها رو آموزش داده که کیفیت کارها در حد انتشار با کتاب بوده. از طرفی میشه گفت یک موقعیت برنده برنده بوده. دارم فکر می کنم که اگر به شاگردها می گفت که نتیجه کارتون تو یک کتاب منتشر میشه باز شاگردها همین انگیزه را داشتن؟
پاسخم به سوال خودم اینه که یک معلم میتونه برای هر موضوعی به شاگرداش انگیزه بده. مسئله اینه که ارزش کار رو روی چه موضوعی تعریف کنی. نمره یا یادگیری؟

Unknown گفت...

با استانداردهایی الان من، حتی اگر انگیزه بچه‌ها برای تحویل پروژه کم میشود، معلم میتواند بعد از تحویل از آنها بپرسد که آیا مایل به دادن حقوق نشر این برنامه‌ها به وی هستند یا نه و کار وی بسیار نادرست به نظر می‌رسد. اما تعریفی‌ که من امروز از یک کار غیر اخلاقی‌ دارم با درکی که ۱۵ سال پیش داشتم متفاوت است. ممکن است آن موقع من هم خیلی‌ خوشحال میشدم که مثلا معلم به من نگفته که کار من ممکن است در نمایشگاه عرضه شود تا اگر به دلایلی نشد دلخور نشوم. البه باز هم در صورتی‌ که حداقل در جایی‌ از کتاب از من تشکر شده باشد.

عطيه گفت...

به نظرم بايد بعد از كلاس بهتان مي‌گفت يا حتي هر موقعي كه تصميم گرفته بود كه كارهاي شما را منتشر كنه و ... البته بچه‌هاي جوان در آن سن شما در اثر يك سري القائات حاضر بودند كه حتي داوطلبانه كار كنند و درآمدي در ازاي آن نداشته باشند. فكر كنم ناراحتي همه در اين مورد بود كه چرا حقيقت گفته نشده و ... بعدا بعد پولي ماجرا پررنگ شده چون دروغ گفته شده. ولي به نظرم كارش نادرست و غير اخلاقي بوده بايد حتما بعد از ماجرا به شما مي‌گفت كه قصد انجام چه كاري را دارد؟؟

ستاره گفت...

سلام
بنظرم 2 راه وجود داشت :
1-به دانش آموزها گفته می شد که کارهای برتر قراره تو کتابی منتشر شه و به نام خود دانش آموزها.که فکر نمی کنم انگیزه بچه ها اگه بیشتر نمی شد کمتر هم نمی شد.

2-به دانش آموزها صرف کیفیت چیزی گفته نمی شد اما آثار در سی دی به نام خود اونها منتشر میشد یا لا اقل یه جای کتاب به جای ذکر تک تک اسامی از کل دانش آموزان فلان آموزشگاه یه یاد کوچیکی می شد.

اینگونه بچه ها فکر نمی کردند گول خوردند و همیشه از این خاطره به نیکی یاد می کردند.
عکس العمل شما هم خوب بود اما نمیشه از همه انتظار داشت مثله شما به این قضیه نگاه کنن.آدمها حق دارند حقایق رو بشنوند و حق دارند که دوست داشته باشن از اثار خودشون دفاع کنند.

منجوق گفت...

سلام ستاره جان

پيشنهاد هاي شما مثل هميشه جالب و درخور توجه هست. فقط يك نكته اون موقع هنوز سي-دي نبود! يواش يواش صحبتش بود كه قراره همچين چيزي به بازار بياد. سي-دي چند سال بعد به بازار آمد. آن موقع فقط فلاپي ديسك داشتيم! يادش به خير!

ناشناس گفت...

http://qadinca.blogfa.com/

ناشناس گفت...

http://www.qadin.org/

http://www.azdemokrasi.blogfa.com/post-129.aspx

http://www.qadinsesi2.blogfa.com/


uzgurinam gmail.com

وردا فقیرحق گفت...

سلام
به نظر من غیر اخلاقی یا اخلاقی بودن این ماجرا بستگی به این داره که آیا روی اون دیسکت یا توی کتاب اسامی افرادی که زحمت کشیدن و اینکار و انجام دادن آورده شده بوده یا نه؟
اگه اسامی شما روی برنامه‌تون یا داخل کتاب آورده شده بوده که کارش غیر اخلاقی نبوده به نظرم.
در کل من فکر می‌کنم پنهان کاری هایی از این نوع اگر باعث ایجاد ضرر یا آسیب رسوندن به کسی نشه غیر اخلاقی نیستن.

منجوق گفت...

معلممان از همان اول به ما تاكيد كرده بود كه مثل پكيج هاي خارجي بنويسيم كه نويسنده ي برنامه كي بوده. من هم تنظيم كرده بودم اسم خودم و مدرسه ام موقع اجراي برنامه چند لحظه اي توي يك پنجره ظاهر مي شد و خود به خود محو مي شد.اگر كاربر فلان دگمه را فشار مي داد زودتر محو مي شد.
كلي روي اين جزئيات كار كرده بوديم تا «خارجي» (!!) بشه!!

عباس گفت...

سلام
بنظر من اگر که می خواست بدون اجازه کارهای شما رو منتشر کنه حداقل باید اسم شما به عنوان تولید کننده در پای کار ثبت می شد.
ضمنا یک درخواست داشتم؛ می خواستم نظر شما رو در مورد آقای حسین جوادی و نظریه انقلابی ایشون بدونم. با توجه به اینکه نظریه ریسمان به خیلی از پرسش ها پاسخ داده و حداقل ساز و کار ریاضی بی نقصی داره، روزی نظریه سی پی اچ مورد توجه بیشتری قرار بگیره؟
اگه بشه تو یک پست مستقل در این مورد بنویسید خیلی عالی میشه. من پستای قبلی رو گشتم ولی در این مورد چیزی ندیدم. شاید هم خوب نگشتم!

منجوق گفت...

سلام
به نظرم بهتره من درباره آقاي حسين جوادي ونظريه شان چيزي نگويم.

جاهايي مانند انجمن فيزيك ايران يا فرهنگستان علوم بايد به اين قبيل مسايل و پديده ها واكنش نشان دهد. من اگر بخواهم خودم را درگير اين مسايل كنم به هيچ كار ديگر نمي رسم!