۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

گردهم آيي هاي مختلف

در اين يادداشت فرق لكچر و سمينار را تشريح كردم و در اين يكي روي اهميت رعايت عرف انگشت گذاردم. اينجا مي خواهم اندكي درباره ي انواع و اقسام گرد هم آيي ها صحبت كنم. باز هم تاكيد مي كنم ممكن است معني لغات در بين جمع هاي مختلف اندكي با هم فرق داشته باشد. مثلا پزشك ها- و تا حدودي مهندسين برق- بيشتر گرد همايي هاي خود را "كنگره" مي نامند. در صورتي كه اين واژه در بين فيزيكپيشه ها آن قدر كاربرد ندارد. قصد من از اين يادداشت بررسي ريشه ي لغات هم نيست. مثلا واژه ي سمپوزيم ريشه اي در يوناني باستان دارد كه به هيچ وجه مد نظر ما در اينجا نيست. (شايد براي شما جالب باشد كه من اين معناي سمپوزيم را براي اولين بار از زبان آقاي الهي قمشه اي در تلويزيون ايران شنيدم! ) يك سري معناهاي تكنيكي هم اين واژه ها دارند كه به هنگام پر كردن فرم ها براي دريافت بودجه براي برگزاري گردهمايي بايد مد نظر داشت. معناي به آن شدت تكنيكي هم باز مورد نظر من نيست.اين تعاريف را موقع پر كردن فرم ها مي آموزيم و چند ساعت پس از فرستادن فرم ها فراموش مي كنيم! اما يك سري معاني عرفي هم اين واژه ها در جمع هاي مختلف دارند كه براي آن كه در اين جمع ها بُر بخوريم بايد بياموزيم وهمواره در خاطر داشته باشيم. مقصود من در اين يادداشت بيشتر اين معنا ست در بين همكاران خودم.

school: اسكول يا مدرسه يك گردهمايي چند روزه تا چند هفته اي است كه در آن سخنرانان يك يا چند موضوع پيشرفته (advanced) اما نسبتا مدون را به شنوندگان درس مي دهند. سخنراني هاي schoolرا لكچر مي خوانند نه سمينار. مبحثي كه در اسكول داده مي شود معمولا جديد است وهنوز كتاب آموزشي (پداگوژيك) در مورد آن نوشته نشده. اما معمولا آن قدر مدون شده كه در مورد آن مقاله ي مروري نوشته شده باشد. (اگر يادتان باشد در مورد اهميت مقاله ي مروري قبلا نوشته بودم.) در اسكول علي الاصول سخنران نبايد تنها روي مقالاتي كه خود كار كرده انگشت بگذارد! اين كار زياد اخلاقي نيست ! با اين وجود عده اي از زعماي قوم به اين كار غير اخلاقي مبادرت مي ورزند! (در اين باره بعدا مي نويسم.) شخص علي الاصول بايد تمام نظرات و رهيافت هاي رقيب مطرح را در سخنراني خود پوشش دهد نه فقط مال خودش را. اگر توانايي علمي لازم را براي پوشش دادن رهيافت هاي گوناگون ندارد نبايد قبول كند تا سخنراني كند. هرچند در اسكول هاي معتبري مانند آن چه كه آي-سي-تي-پي همه ساله برگزار مي كند اشكال سخنراناني كه اين بي اخلاقي علمي را مرتكب مي شوند آن نيست كه احاطه ي لازم را ندارند بلكه آن است كه وقتي چند صد نفر دانشجو، چشم وگوش بسته، اين گونه مي آموزند كه "رهيافت بخواهيد فقط رهيافت اين آقاي سخنران"(!!) آقاي سخنران چند صد تا سايتيشن مي گيرد.


workshop: در كارگاه ها عده اي كه در يك موضوع كار مي كنند جمع مي شوند و آخرين نتايج علمي خود را به همديگر توضيح مي دهند. در سمينار ها يي كه در يك كارگاه ارائه مي شود شخص پس از مروري بسيار كوتاه به سراغ كار تحقيقي جديد خود مي رود. چون افراد همگي در اين زمينه متخصص هستند مقدمه ي طولاني حوصله ي ديگران را سر مي برد. برعكس لكچر هاي يك مدرسه، در سمينار يك كارگاه بايد قسمت عمده ي سخنراني راجع به كار جديد خود آدم (به تنهايي و يا به همكاري ديگران) باشد. والا شنوندگان بر مي گردند و مي پرسند:"خوب كه چي؟!" در كارگاه سخنراني ها خيلي رسمي نيستند. زمان بندي خيلي دقيق نيست. زمان بندي نادقيق به خاطر تشويق به بحث بيشتر است.

conference: كنفرانس كمابيش شبيه workshop است با اين تفاوت كه رسمي تر است. زمان بندي آن دقيق تر است وازسخنرانان انتظار مي رود كه سر زمان مقرر سخنراني خود را به اتمام برسانند. در صورتي كه در كارگاه چنين قيدي آن قدر پررنگ نيست. در كنفرانس بهتر است چيزي را ارائه دهيم كه قبلا چاپ شده و ما شك كمتري در مورد اعتبار آن داريم. در حالي كه در كارگاه مطلبي كه هنوز به اندازه ي كافي پرورانده نشده را هم مي توانيم ارائه دهيم. هدف كارگاه پرورانده كردن بيشتر ايده ها با مدد از همكاران و همفكري با آنان است و دست يافتن به ايده هاي جديدتر. در صورتي كه در كنفرانس هدف ارائه ي نتايج است و آشنايي با نتايج ديگران.مرز بين كارگاه و مدرسه كاملا مشخص است اما مرز بين كارگاه و كنفرانس خيلي برجسته نيست.

symposium: تا جايي كه من مي دانم در بين فيزيكپيشگان انرژي هاي بالا ، تنها يك گردهمايي است كه به شكل سمپوزيم است. اين سمپوزيم هر دو سال يك بار برگزار مي شود. محل برگزاري هر بار عوض مي شود. كشورهاي مختلف و همچنين همكاري هاي آزمايشگاهي بزرگ مانند سرن و تواترون و.... هيات نمايندگي خود را مي فرستند. هر كشور تعداد محدودي نماينده مي تواند داشته باشد. كشورهاي جهان سوم نيز از طريق آي-سي-تي-پي اقدام مي كنند نه به طور مجزا. جلسات بسيار رسمي است! زمان بندي خيلي دقيق است. وقتي ما جوان تر ها در اين سمپوزيم شركت مي كنيم كمابيش بايد همان رفتاري داشته باشيم كه در كنفرانس ها داريم. البته كمي رسمي تر بايد رفتار كنيم و بايد دقت كنيم كه از طرف شخص خودمان در اين گردهمايي شركت نكرده ايم بلكه به نوعي نماينده هستيم. خيلي عيب و عار است كه اختلافاتي كه در داخل كشور با همديگر داريم در اين سمپوزيم هم بروز دهيم و بخواهيم "حال همديگر را بگيريم!!!!" افراد جا افتاده تر كه در تصميم سازي هاي علمي كشورشان نقش دارند در جلسات شورايي كه درحاشيه سمپوزيم صورت مي گيرد شركت مي كنند. در اين گونه شوراها در مورد استراتژي پيشرفت فيزيك انرژي بالا در دنيا تصميم گرفته مي شود. مثلا تصميم گرفته مي شود شتابگر بزرگ بعدي كجا باشد و چه نوع ابررسانايي به كار گيرد و... هيات هاي نمايندگي در اين جلسات از موضع كشور و همكاري آزمايشگاهي اي كه نماينده ي آن هستند بايد دفاع كنند. همه جور تاكتيك هاي لابي كردن و ... به كار مي رود! در صورتي كه در مدرسه ها و كارگاه هاي متعارفي كه ما مرتب شركت مي كنيم از اين گونه مرز بندي ها نيست. از اين گونه دغدغه ها نيست. تنها دغدغه، دغدغه ي علمي صرف است.

meeting: نام عمومي هر نوع گردهمايي است.

۵ نظر:

سیدمهدی سجادی گفت...

سلام
بسیار خوب!
بالاخره شفاف شدن این همه واژه پر بسامد!
واقعا ممنون!
فقط یک سوال!
به دوره های درسی که برگزار میشه و سطحش در حد school پیشرفته نیست، چی میگیم؟
course?

منجوق گفت...

معمولا بله. البته خيلي واژه معناي دقيق به دقت رياضي كه ندارند.

زبان محاوره اي است ديگه

Hamid گفت...

خانم دکتر یک نامه ی بلند و بالا برایتان نوشتم که خدا بگم این اینترنت را چه کار کند و به نوعی حذف شد. منظورتان از دانشجو که من نبودم یعنی ممکن است که بطور آنلاین شما ببینید که من چه مینویسم؟ یاد فیلم حضرت سلیمان می افتم که آخرش یک مرتبه از آسمان سر برسد. ولی حالا من بروم نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا را همه یک جا بخوانم بلکی دوباره اگر دستور فرمائید برایتان بنویسم. یک کم هول برم داشت. با تشکر. در ضمن می بخشید که در کامنت ما قبلی چندین بار دکمه انتشار را فشردم فکر کردم انتشار نیافته.

Hamid گفت...

نامه ی قبلی که وارد نامه ی اعمال این حقیر روسیاه شد ولی خلاصه ی کلام این که می خواستم بعنوان شاگرد تنبل پرویتان از حضرت عالی بپرسم آیا از نظر پدیدارشناسی به معنای خاص یا گسترده ترش ممکن است که منظور از این همه گردهمائی ها فقط این شود که مثلاً همانطور که خدا ممکن است بخواهد بنده ی گناهکارتر از همچون منی را، که فکر نمی کنم دیگر کسی پیدا بشود، را تنبیه کند و یک مرتبه طوفانی بشود و درختی بیافتد و صاف بخورد در فرق سر او و حالا قسر در برود یا خیر. همانطور هم فیزیکدانها بر علیه یک کسی بدتر از من که فکر می کند خیلی ریاضیدان است آنقدر گردهمائی تشکیل دهند تا به اسم او هوا خراب شود. حتی برای مدت محدودی. راستش وجدانم از این بابت هوا یک کمی ناراحت است. با تشکر.

فرهاد ذكاوت گفت...

مطلب مفيدي بود. با سپاس