Most of the senior scientists take for granted that whatever I might say is nothing but repetition
of Shahin's assertions. I am writing to you to clarify that my viewpoints are independent so I should have due time to express my opinion.
of Shahin's assertions. I am writing to you to clarify that my viewpoints are independent so I should have due time to express my opinion.
I hope that in future, with your mental support my words can be heard like an independent opinion subject to criticism rather than mere repetitions!
I am telling this to you as I am certain that for more senior people it is more difficult to comprehend the fact that a woman might have an indepdent viewpoint
especially in matters such as scientific projects at national scales!
I am telling this to you as I am certain that for more senior people it is more difficult to comprehend the fact that a woman might have an indepdent viewpoint
especially in matters such as scientific projects at national scales!
I emphasize again: I am not claiming my opinion is necessarily valid. But I am saying my opinion is independent and should be independently heard and criticized. In some cases, my opinion resembles that of Shahin. Even in those cases, this means there are two independent individuals with a shared opinion. Thus, that particular opinion should be weighed twice in a democratic scheme.
۳۱ نظر:
آن چیزی که باید دیده بشه دیده می شه آخر سر. فکر می کنم وارد بازی "اثبات مستقل بودن" نباید شد!!! همون جوری که می گفتند ما هم تحت تاثیر شماها هستیم و ...!!! ولی ما زیاد توجه نمی کردیم!!!
در ضمن هیچ اشکالی در اثر گرفتن از دور و بری ها نیست! زندگی اجتماعی همینه دیگه.
Actually, living in IPM (Physical sciences departments!!!) is very exhausting!!!
به عليرضا
فكر مي كنم به اندازه ي كافي از من شناخت داريد كه بدانيد من كسي نيستم كه براي آن كه اثبات كنم از همسرم مستقلم وارد لج و لجبازي شوم و خداي ناكرده بيافتم به دام كساني كه مترصد فرصت هستند كه بين ما اختلاف بياندازند.
ديدگاه مستقل داشتن لزوما به معناي اختلاف نظر داشتن نيست. به يك مسئله شاهين از يك منظر مي نگرد من از منظر ديگر. معمولا در مورد من و شاهين دو ديدگاه مكمل هم هستند نه در تضاد با هم.
اين جماعت وقتي من مي خواهم صحبت كنم مي گويند تو چرا مي خواهي حرف بزني كه شاهين قبلا حرف ها را گفته!نه آن كه من هم مظلوم و ساكت بنشينم و حرفم را بخورم. حرف مي زنم اگر لازم دانستم داد هم مي زنم. اما اي كاش انرژي اي كه سر زمان خواستن از من (من نوعي) به هدر مي رود صرف چيز سازنده تري مي شد.
حالا قضيه ي اين «تحت تاثير بودن» چيه؟! اولين بار است كه مي شنوم!
چه حرف هايي مي زنند! هيچ كس هم نه عليرضا تحت تاثير باشه!!! خوبه كه در همين وبلاگ زماني كه شاهين رئيس پژوهشكده بود ....!!!!
عليرضا جان، اين علامت تعجب ها را از تو ياد گرفتم!!!!!!!!!!!!!!!!!
آره! خوش بختانه هنوز اون ها با اسم من هست!!!
این علامت تعجب هم شده نماد من!!!
باز هم نفهميدم.خيلي جالبه! از يك طرف قلدري مي كنند و وقتي كم مي آورند ننه من غريبم بازي مي كنند!
یک سوال بی ربط مرا میشود جواب بدهید ؟
چطور میتوان فهمید از فیزیک بیشتر لذت میبریم یا از مثلا کامپیوتر ؟
جناب علی رضا به طور خاص دعوتند به جواب دادن !!!!!
چرا من؟!!!
خانم دکتر میشه بفرمایید سال بعد دانشجومی گیرید؟مصاحبه واینا؟امتحان هم میگیرید؟اگه اره از چی امتحان می گیرید؟
خانم دکتر میشه بفرمایید سال بعدچجوری دکتری دانشجومی گیرید؟مصاحبه واینا؟یاامتحان هم میگیرید؟اگه اره از چی امتحان می گیرید؟
به یاشار و آیلار, من و شاهین قصد داریم امتحان کتبی بگیریم. موارد امتحانی را بعدا دقیق تراعلام می کنیم. معیار مان تسلط بر درس هایی مانند مکانیک کوانتمی آماری ترمو دینامیک و.... است. دروسی مانند نظریه میدان و یا ذرات بنیادی جزو موارد امتحانی نخواهند بود. این دروس را خود تدریس خواهیم کرد.
خب ÷س چرا هیچ کس جواب نداد ؟
به امير فرهنگ
لذت يك مسئله ي كاملا شخصي و احساسيه. ما از كجا بفهميم شما از گل رز بيشتر لذت مي بريد يا از چلوكباب. هيچ معياري هم نمي تونيم بديم.
امیر فرهنگ:
ببخشید که بی دعوت پاسخ میدم:
اگر از حل مسله و کشف مسائل جدید و درک مفاهیم غیر عامیانه خسته نشدید واینکه هر روز روی مسائلی کار میکنید که اطلاعات عمومی اطرافیانتان کم است اغلب در مورد ناراحتتان نکرد
یعنی دارید لذت میبرید.
ببین مثلا در رشته ی فیزیک بسیار میبینیم که سال سوم دوره ی کارشناسی انصراف میدهند یا تغییر رشته میدهد .اغلب نظرشان ان است که چرا باید این مفاهیمی که کاربردی نیست را بخوانیم
البته اضافه میکنم که کاربردی هستا.
بدان جهت این ها را گفتم که اگر تشابه اسمی نباشد شما باید کنکوری باشید و از نظر انتخاب رشته این سوال را مطرح کردید.
کامپیوتر هم دوستان متخصص توضیح دهند .
به آيلار و ياشار:
باز هم تاكيد مي كنم من و شاهين هر دو در پژوهشكده ي فيزيك هستيم.
پژوهشگاه دانش هاي بنيادي پژوهشكده هاي ديگري هم دارد مانند پژوهشكده ي ذرات و شتابگرها. وضعيت و جو علمي-فرهنگي آن پژوهشكده كاملا با پژوهشكده ي فيزيك و آن چه كه مد نظر من و شاهين است متفاوت است.
خانم دکتر پس رزومه ومقاله وکارهای پژوهشی تاثیر نداره؟اگه داره چند درصد؟
از نظر من و شاهين نه! تاثير نداره. داشتن مقاله را براي قبول دانشجو نه مثبت تلقي مي كنيم و نه منفي. اما شايد (اگر فرصت شد) در امتحان شفاهي از دانشجو خواستيم يك مقدار توضيحاتي در مورد پايان نامه ي فوق ليسانس خود بدهدو از او سئوالاتي در مورد پايان نامه اش كرديم.
اين سليقه ي من و شاهين هست. دقيق نمي دانم چه قدر امكان خواهد بود كه ما به سبك خود امتحان بگيريم.
وقتي سبك امتحان قطعي شد همينجا اعلام مي كنم.
به هر حال ما قصد داريم هم يك امتحان كتبي داشته باشيم و هم يك امتحان شفاهي. (كمابيش شبيه آن چه كه در سيسا دارند. يعني امتحاني ورودي دكتري كه من خود داده ام.)
تسلط بر دروس پايه در آن مقطع خيلي بيشتر اهميت دارد تا داشتن مقاله.
ما دوتا تازه عقد کردیم دوست داریم اگه خدا خواست وقبول شدیم با هم قبول بشیم مثل شما وهمسرتون پیش هم باشیم ... میشه راهنمایی کنید چیکار کنیم وچجوری مطالعه کنیم البته یاشار یه مقاله ISI هم داره ولی من نه.
ممنون از لطفتون.ما هردو ارشدو تو تبریز تموم کردیم.ما هردو تلاشمونو می کنیم
البته اگه فقط یاشار قبول شدباز من راضیم.تا ببینیم خدا چی میخواد. من به خوشحالی یاشار بیشتر اهمیت میدم. ساکورای وگاسیورویچ و پاتریا و...بخونیم خوبه؟
خوبه. همون كتاب ها را بخوانيد. تمرين هايش را هم حل كنيد.
به سخنراني هاي فاينمن گوش فرا دهيد. كتاب تمرين هاي فاينمن را هم پيدا كنيد و حل كنيد. سخنراني هاي فاينمن و كتاب تمرين هايش اگر در كتابخانه ي دانشكده تان نباشند در اينترنت در دسترسند. اگر پيدا نكرديد به من اي-ميل بزنيد تا به شما بفرستم.
به آيلار:
اگر سئوال ديگري داشتيد با خودم تماس تلفني بگيريد. شماره ي دفترم
021-22280692
داخلي 3026
شماره ي داخلي شاهين 3082است.
اگر خواستيد با ايشان هم تماس بگيريد.
!
من هنوز نمیفهمم دموکراسی یا سامانهی رایگیری در علم یا موضوعات علمی یعنی چی؟ در علم و حیطههای مربوط به علم به قول جوادی از این سوسولبازیها و رایگیریها نداریم. عالمان باید بنشینند خود را با دلیل قانع کنند. کمی بیشتر وقت میبرد اما مهم نیست. طرفداران این نظریه یا نگاه باید بتوانند همدیگر را قانع کنند و دستِ آخر به یک نظر برسند. با رای گیری فکر علمی ساخته نمیشود. رایگیری آخرین راه است. زمانی که حتمن باید کاری در بازهای زمانی انجام شود و در این بازهی زمانی اندیشهها نمیتوانند یک دیگر را راضی کنند. میانگینگیری میشود تا اندیشهی میانگین برگزیده شود.
در مورد پروژههای ملی٫ باید اندیشههای بیشتری در بازی شرکت داده شوند. پروژههای علمیی ملی باید در محیطهای ملی پرورش داده شوند و پخته شوند. محیطی مانند انجمن فیزیک که تفکرات و گرایشات زیادی آنجا هست. پنج نفر یا ده نفر٫ بیست سال قبل شایسته بود که حرف از تشکیل پروژههای علمیی ملی بزنند. اما امروز سخن از پروژههای ملی زدن به سختی کار هر پنج یا ده نفری میباشد. ایدهی اولیه بین پنج تا ده نفر پدید میاید. اما پخته شدن و گسترس این ایده نیاز به همکاریی و هماندیشیی افراد بیشتری باید داشته باشد. پروژههای ملی باید در محیطهای ملی پرورش داده شوند. محیطهای علمیی ملی هم داریم. باید نگاه را از یک پژوهشگاه گسترش داد. یک پژوهشگاه توانایی و حق تعریف یک پروژهی ملی را در ایران امروز ندارد. اگر پژوهشگاهی بر این ادعای خود بیش از حد پافشاری کند خود پژوهشگاه سدی در رشد علمیی ایران خواهد شد. ایران رشد بیشتری نسبت به چند دههی قبل داشته است٫ ایران امروز ایران سیسال قبل نیست. رشد علمیی بهینه برای ایران امروز با رشد علمیی بهینهی سه دههی قبل تفاوتهایی دارد. این تفاوتها باید فهمیده شوند و درک شوند.
همين جا اعلام مي كنم نه من و نه شاهين هيچ گونه وابستگي و همكاري با پروژه هاي شتابگر، پروژه ي رصدخانه، گريد وديگر پروژه هاي ملي كه آي-پي-ام در آنها سهيم است نداشته و نداريم.
درنتيجه هيچ گونه مسئوليتي را هم در مورد اين پروژه ها نمي پذيريم.
حساب ما را كامل از اين پروژه ها سوا بدانيد.
آقايان دكتر ارفعي و منصوري هستند كه در اين پروژه ها نقش و درنتيجه مسئوليت دارند.
مسئوليت و سهم ندارم اما opinionدارم. opinionخود را ديروز درحضور رياست پژوهشگاه و همچنين رياست اين پروژه ها اعلام داشتم و هنوز هم بر آن نظر هستم و پاي حرفي كه زده ام مي ايستم.
نظر من و شاهين مشتركاتي دارد اما دقيقا يكي نيست. مخالف هم نيست بلكه مكمل هم هست. براي همين انتظار دارم نظر من جداگانه و مستقل شنيده شود.
اما صلاح نمي دانم اين نظر را در وبلاگ اعلام كنم و نخواهم كرد. اما اگر بازهم جلسه اي مربوط باشد نظراتم را اعلام مي كنم.
علت آن كه صلاح نمي دانم در وبلاگ وارد اين مقوله شوم مشابه همان علتي است كه در مورد وارد نشدن به مقوله ي "پروفسور حسابي" دارم:
http://monjoogh.blogspot.com/2010/07/blog-post_06.html
خانم دکتر یه سوال کاملا بی ربط دارم.امیدوارم منو ببخشین،یه کتابی که در مورد توابع دلتا باشه می شناسین؟؟ یکی هم اینکه چند جمله ای وابسته لاگر چیه؟ اینو تو چه کتابی می تونم پیدا کنم؟
قبلا هم گفتم براي اين من در وبلاگم وارد بحثي بشوم يا نشوم حساب و كتاب مي كنم و ببينم آيا اين بحث با مخاطبيني كه وبلاگم دارند مفيد خواهد بود يانه. مخاطبان وبلاگ من تصميم گيران علمي كشور در سطح ملي نيستم.
من اگر اينجا در مورد نگراني هايم در مورد اين گونه پروژه ها بنويسم نه تنها كاري نمي توانند بكنند بلكه اعتماد خود را هم از دست مي دهند و اين در نهايت به ضرر است.
نگراني هايم را در حضور مسئولان پروژه ها بيان مي كنم هرچند مي دانم گوش شنوايي نخواهد بود.
از دور مشاهده مي كنم مشاهده ها را تحليل مي كنم و نتايج تحليل ها را آرام آرام بي آن كه به مصداق اشاره اي كنم در همين وبلاگ مي نويسم. تاثيرگذاري اين كار بيشتر است. در آينده كساني كه خوانندگان اين وبلاگ هستند مسئوليت هاي گوناگون و مهم خواهند داشت نتايج اين تجارب باعث مي شود نسل بعدي عاقلانه تر از نسلي عمل كنند كه اكنون مسئوليت بر عهده دارند.
من از روي جلد دوم آرفكن خوانده بودم. شما بيشتر از مطالب اين كتاب مي خواهيد؟
من اصلا ندارم جلد دو آرفکنو...ممنون.میرم می گیرم اونو
ارسال یک نظر