در چند دهه ي اخير توريسم مبتني بر رمان ها و فيلم هاي پرفروش باب شده. فكر مي كنم يكي از اولين فيلم هايي كه چنين توريسمي در پي داشت فيلم زيباي فرانسوي «اميلي» بود. اين فيلم را تلويزيون ايران هم چند سال پیش نشان داده. يك بار ديدم خانم چيستا يثربي آن را در تلويزيون تحليل مي كرد. الغرض! بعد از اكران فيلم در دنيا يك عده آدم مبتكر در پاريس آمدند بر اساس آن جاذبه هاي توريستي طراحي كردند. يك سري نقشه تهيه كردند كه مسير رفت و آمد اميلي را نشان مي داد. در مسير رفت و آمد اميلي، فروشنده ها كيف اميلي و...مي فروختند. ابتكارشان گرفت. اين هم شد يك جاذبه ي توريستي جديد براي پاريس (در كنار صدها جاذبه ي ديگر)! ظاهرا كتاب پرفروش the shadow of the windدر بارسلونا نيز چنين عملكردي دارد. مثال ها بيشترند.
از خدا پنهان نيست از شما چه پنهان وقتي داستان سارا و سربازان كوچك را مي نوشتم تعمدا اسم محله هاي تبريز را آوردم. گفتم خدا را چه ديدي. شايد اين داستان هاي وبلاگي من هم گرفت و باعث رونق توريسم در زادگاهم شد.
البته خوب اين آرزوي الكي است. زيادي جدي گرفتن خودم هست! به هر حال گفتم سنگ مفت، گنجشك مفت! بگذار امتحان كنيم شايد گرفت!!وقتی قهرمان داستان از جنس لطیف باشد معمولا احتمال استقبال بیشتر می شود؛ چه از طرف جنس لطیف، چه از طرف جنس زبر.
اما از شوخي گذشته شهر من پتانسيل جذب توريسم از اين سنخ دارد. نه با داستان هاي منجوق بلكه با داستان هاي واقعي وحقیقی. اگر نقشه اي تهيه شود كه مسير ستارخان را نشان دهد عده ي زيادي استقبال مي كنند. هم براي جذب توريست مي تواند مفيد باشد و هم براي آموزش تاريخ به بچه ها. با اين روش هاست كه مي توان تاريخ و هويت را به نسل بعد منتقل كرد.
اين يك مورد بود كه به ذهنم آمد. من رمان «تبريز مه آلود» را نخوانده ام. آنهايي كه خوانده اند چه نظري دارند؟!
بيست سئوالي: يك رمان ديگر هم در ذهنم هست كه فكر مي كنم براي جلب توريست به تبريز كولاك كند. اگر نام اين رمان را بتوانيد تا فردا بگوييد جايزه يك شام مهمان من هستيد!
۱۴۴ نظر:
آتش بر فراز تبريز-
uzgurinam@gmail.com
اونی که من در نظر گرفتم یک رمان دیگه است.
سلام خسته نباشید
من اسم چند رمان را میبرم البته بعضی هاش را نخوندم ولی فکر میکنم برای شناخت حوادث تاریخی تبریز وویژگی های جغرافیایی و خصوصیات فرهنگی اش مفید باشند :
1- تبریز طوفانی، رمان سیاسی - تاریخی
نوشته ی سعید منیری
2-مقدمه ای کوتاه در مورد موقعیت جغرافیایی تبریز
3-خاطرات لیتن, سرکنسول آلمان در تبریز در اثنای جنگ جهانی اول نوشتهی ویلهلم لیتن ترجمه ی دکتر پرویز صدری
4-مجموعه داستان های صمد بهرنگی
5-نوشته های تاریخ نگاران و جغرافی دانان خود تبریز مثل کتابهای اقای خاماچی
احتمالا همه این کتاب هایی که معرفی می شه می توانند دستمایه ی جذب توریست باشند. ممنون که معرفی می کنید. اطلاعات من و بقیه ی خواننده ها بالا می ره. اما رمان مورد نظر من این موارد نبودند.
شد 6 تا سئوال!
ایا رمان مورد نظر شما ازنوشته های غلام حسین ساعدی هست؟؟
اگر نیست لطفا راهنمایی کنید.
خیر! از نوشته های ساعدی نیست. ساعدی دوست صمیمی عموی خدابیامرزم بود.
اولا چرا فحش می دید؟!! D:
دوم احتمالا منظورتون داستان "حسنی نگو یک دست گل نیست" ؟:)
--------------
داستان های ال احمد که فضا سازی های بی نظیری داره از محلات و بازار تهران هم جای کار داره.
-----------
صحنه هایی از قصه های مجید هنوز تو خیلی از ذهن ها نقش بسته !
--------------
لزوما نباید کار جنبه دراماتیک داشته باشه ! هزاران فضای با هویت در شهر های ما هست :(از خونه ای اندیشمند معاصری مثه منجوق در تبریز و دکون قصابی جوان مرد قصاب در ری یگیر تا کارگاه دارایی بافی حاج رمضون رضایی در یزد)
----------------
رمان تبریز طوفانی رو نمی گید ؟
از کارای رضا براهنی که همشهریتونه که احیانا نیست؟
به آقای وحیدی:
من کی فحش دادم استغفر الله! جنس زبر بهتون بر خورد؟!
--------
آقا من "حسنی نگو یک دسته گل" راجزو سئوال ها حساب کنم می گویند نمی خواهد شام بده جر می زنه.
در ضمن فعلا داریم درباره ی تبریز حرف می زنیم نه درباره ی .....
-----
خاطرات جلال آل احمد از یزد هم در ارزیابی شتابزده خوبه. قصه های مجید هم که حرف نداره. سریالش را یک زمانی در تلویزیون ترکیه هم نشان می دادند.
--------------
اندیشمند معاصرش را نمی دانم اما من اگر کافه در تبریز بزنم خوب می گیره و توریست جذب می کنه.
--------
کارهای براهنی را نخوانده ام جز آن خاطره ی معروف جوهرش را. تبریز طوفانی هم مد نظر من نبود. شد 8 سئوال تا اینجا.
ببخشید 9 سئوال! اشتباه کردم.
ببخشید رمان تبریز شهرکهن تاریخ منظور نظرتان نیست؟؟
خیر! شد ده تا!
چه قدر رمان در مورد تبریز بود من بیسواد خبر نداشتم. احتمالا همه اینهایی که معرفی می کنید پتانسیل جذب توریست را دارند به شرطی که روی آن کار شود با اصوی بازار یابی که اتفاقا در مورد آن دوره است.
خیر! شد ده تا!
چه قدر رمان در مورد تبریز بود من بیسواد خبر نداشتم. احتمالا همه اینهایی که معرفی می کنید پتانسیل جذب توریست را دارند به شرطی که روی آن کار شود با اصوی بازار یابی که اتفاقا در مورد آن دوره است.
در خود تبریز هم چند سال پیش مد شده بود خانم های خانه دار می رفتند کلاس جهانگردی . یعنی یاد می گرفتند چه طور می شه برای توریست بازار یابی کرد. از همون مد هایی که هر از گاهی بین خانم های خانه دار مرسوم می شود وپس از چندی فراموش می شود و یک چیز دیگه مد می شود.
در تهران این پدیده ی مد شدن کلاس های مختلف بین بانوان خانه دار را به آن شکل که در تبریز مرسوم است نداریم. البته شنیده ام در اصفهان و شیراز هم همین پدیده مثل تبریز هست.
آقای وحیدی: در مشهد هم این پدیده هست ؟!
اهواز چی؟!
اگر آن عقب نشینی تاکنیکی باشه لابد این زبری تکنیکی می شه دیگه . یادتان می اندازم خودتان در جواب چپ کوک در کامنت ها گفته بودید:
http://monjoogh.blogspot.com/2010/06/blog-post_16.html
بنظرم تهران هم کم نیست.کلاس تی ای و امثالش کم نیست.مشهد هنوز خیلی باب نیست.یعنی تبی واسش وجود نداره.کلاس بازاریابی توریست !! خیلی بنظر جالب باید باشه!
قبلا هم دو بار بیست سئوالی داشتیم. دفعه های پیش زود حدس زده بودند:
این سئوال اول:
http://monjoogh.blogspot.com/2010/09/blog-post_09.html
جواب سئوال اول:
http://monjoogh.blogspot.com/2010/09/blog-post_9481.html
سئوال دوم
http://monjoogh.blogspot.com/2010/12/blog-post_1108.html
جواب سئوال دوم:
http://monjoogh.blogspot.com/2010/12/blog-post_2984.html
javayezeton asalan arzandeh nis ke adam bekhad khodesho be dardeh sar bendazeh,ageh kofteh tabrizi dashtid yek chizi baz.akharesh barandeh ro mibarid yek resturan to tehran shishlik shandiz midid dige,mageh gheyre eineh?a
از آثار زمان قل قله میرزا آخوند زاده که نیس ؟
شما برنده شوید من خودم کوفته درست می کنم. البته مرزه خشکم تموم شده باید از خاله ام بگیرم. اگر به خاله ام بگم می گه خودش می پزه. باید دستپخت خاله ام را بخورید ببینیدشهرت غذاهای تبریزی از کجا اومده. (خاله که می گم خاله ی مامانمه. ما تبریزی ها تا چند نسل این ور واون ور را هم خاله و عمه و دختر خاله ی خودمان می دونیم.)
خیر! شد یازده تا
اقای وحیدی خواهشا یکم با تامل بیشتری سوال فرمایید
شام از دستمان میرود ااا
همینطوری پیش برید تا 3 دقیقه ی دیگه 20 تا سوالمون تموم میشه
:)
باران این دکتر منجوق خیلی بدجنسه! شرط می بندم جواب همونیه که من گفتم اما واسه اینکه یک کوفته نده داره جر زنی میکنه.
خوب حالا یک راهنمایی کنید در این لحظات پایانی! آخه مسابقه بی برنده که مسابقه نیس!البته می شه بقید قرعه یکی از شرکت کننده ها رو برنده کنید
خانم دکتر از نوشته های جلیل محمد قلی زاده است؟
اقای وحیدی:
گمان نمیکنم جایزه ی ما را خانم دکتر ندهند !حالا همفکری کنید که جواب سوال رل پیدا کنیم .بعد خودمان جایزمان را میگیریم .
برنده یقبلی بیست سوالی خودم بودم(البته ان موقع نامم ناشناس بود)
با خانم دکتر سر جایزه توافق کردیم و جایزه ام را خداییش دادند.
اگر من برنده شام هر چ جایزم شد یه دو قاشقم اگه موند برای شما نگه میدارم.به دلیل همکاری کردن در جهت نسوزوندن گزینه ها:))
اقای وحیدی: کوفته تبریزی را بیخیال!
اونو که تو تبریز میشه به راحتی پیدا کرد.
مهم ان است که بهانه ی یک شام میروی و با منجوق یه یکی دو ساعت صحبت میکنیم.
من دفعی پیش کم تجربه بودم.باید خودم میرفتم عکس ها را میدیم که هم فال بود هم تماشا(جهت اصلاع دوستان:جایزه یدفعی قبل عکس های کرمان بود)
این هم نیست. شد دوازده تا.
خانم دکتر میشه یه ذره راهنمایی کنید جاش جایزه ی مسابقه را به جای کوفته تبریزی به شوربا تقلیل دهیم؟
یه راهنمایی کوچک اگر شود؟
یا مثلا یه یک روز دیگر فرصت دهید که همفکری کنیمو البته در این صورت جواب ها ی غلط بخشیده شود؟
آخه سوالش به یک جواب خاص منتهی نمی شه ! نیاز به رمل اسطرالاب داره که الان تو ذهن منجوق چه می گذرد!
باشه تا فردا ساعت 12 شب. مدت مسابقه تمدید می گردد.
اما در مورد جوابش جر نمی زنم. جوابش را قبلا نوشته ام و فردا منتشر می کنم. اگر تا فردا ظهر جواب را پیدا نکردید یک راهنمایی می کنیم و مسابقه ده سئوالی اعلام می کنیم. باشه؟!
شوربا با قرمه یا ماگی؟! با قرمه اش را شرمنده ام.
ببخشید فقط یه کم الان پیچیده شد!با اجازتون من یه شفاف سازی کنم!
یعنی ما تا فردا ساعت 12 ظهر فرصت داریم 8 تا جواب دیهم بعد اگر جواب درست نبود شما یک راهنمایی کرده +10 تا فرصت برای حدس زدن !بعد اینکه اون شرط تقلیل شام را شما پذیرفتید و که وقت مسابقه را تمدید کردید یا خیر؟
بله! شرایط همونی هست که گفتید. جایزه هم همون کوفته تبریزی است.
رمان "دو قدم این ور خط " نوشته ی احمد پوری؟
خير. 13 تا
خیلی ممنون از این پست شما
سلام من میدونم جوابش چیه ولی چون جایزه ش اگه قرار باشه با پست بیاد فاسد میشه نمیگم یه دفعه فکر نکنین دروغ می گم هااا.
خوب شما جواب ديد. هروقت آمديد تهران در خدمتتان هستيم.
ساعت 12 ست.یک راهنمایی لطفا!
ساعت يازده و نيمه كه هنوز. 7 سئوال ديگه هم مونده.
عجيبه! شاهين هم نتوانست حدس بزنه. بايد مي تونست چون مي دونه من چه كتاب هايي را خواندم.
خيال كرد من سر كار گذاشتم تا اسم كتاب هاي مختلف همين جوري بياد و بحث بشه.
البته قصدم همين بحث و مطرح شدن عناوين كتاب هاي مختلف بود. اما سركاري بودن را قويا تكذيب مي كنم. مسابقه جدي است و جوابش هم مشخص است. قبلا يادداشتش را نوشته ام و ساعت 12 شب منتشر مي كنم.
نویسنده کتاب که از روحانیون و یا احیانا مبارزان مشروطه که نیستند؟
"این جمله یک سوال محسوب میشود"!
پس اگر اقای دکتر جواب را نمیدانند برنده و شما کوفته میل میکنید و اقای دکتر نگاه مکینند!یا اقای دکتر جزو هیئت داوران هستند؟
قوچ پولاد؟
نويسنده نه روحاني است و نه از مبارزين مشروطه. شد دو تا سئوال.
به شاهين هم كوفته مي ديم. آخه! كوفته دوست داره.
خير! شد 16 سئوال.
جنس زبر:)) واقعا با مزس!
نویسنده ی کتاب "قراجه داغی تبریزی"
است؟
خير. 17 سئوال
eeeeeeeeeeeeeeeeeeee
http://www.seemorgh.com/lifestyle/default.aspx?tabid=2165&conid=47103
لم اصلي وا نرفتن كوفته را خاله ام بهم ياد داده. اونايي كه تو اين وبسايت ها مي نويسند، نيست . اين لم ها را هم به اين راحتي به كسي ياد نمي دهند.
منم اینطوریشو نشنیده بودم! حالا هر جور می خواهید بپزید بپزید فقط وا نرده !
--------
در ضمن من سالی 2 با 3 بار خونه مادر بزرگم کوفته می خوردبم ! و فقط هدف در این مسابقه بی سابقه یک حرکت زیبا فرهنگیه !
نویسنده ی کتاب زنده هستند؟
این کتاب چاپ جدید هم دارد ؟
َشاهين ديشب مي گفت كه همه ي شركت كنندگان را به صرف «كوفته قلقلي» دعوت مي كند. كوفته قلقلي هايش را هم از قرار معلوم مي خواهد خودش درست كند. ديشب سراغ آرد نخودچي مي گرفت. قضيه ي كوفته تبريزي من كاملا جديه. قضيه ي كوفته قلقلي شاهين نمي دونم چه قدر جديه!
به باران:
جواب هر دو سئوال مثبت است. شد 19 سئوال.
عنوان کتاب حتما رمان هست دیگر؟
مثلا مثل کتاب باغ های تبریز یا مشابه ان که نیست؟این ها رمان محسوب نمیشند.
این ها را همه میدانند اما از جهت اطمینان میپرسم !
در مورد شخصیت هاست؟ تو جیب جا می گیره؟:)
من پیشنهاد کوفته رو دادم! پس در هر حال سهمی دارم!
واقعارمانه!
مسابقه 20 سئوالي تمام شد. هم وقتش و هم سئوالاتش.
حالا ده سئوالي شروع مي شه. راهنمايي:
نويسنده اصلا ايراني نيست!
اقای وحیدی:طعنه شما را گرفتم:)
ولی این سوال ها را برای رد گزینه پرسیدم اگر اسامی تمام کتاب ها را میپرسیدم که 8 تا سوال باقی موند ام زود تموم میشد.
ماله حوزه آذربایجان -ترکیه یا شورروی سابقه؟
به آقاي وحيدي:
بله. (ديگه فكر مي كنم خيلي نزديك شديد.)
قیزلار بولاغی
az karayeh toghrol javi deh?
نه نه اون فوت کرده
نه نه اون فوت کرده
نگفتم كه اگر شخصيت هاي داستان از جنس لطيف باشند به ياد مي مانند. بفرما! اين هم نشانه اش. اصطلاح "قيزلار بولاغي" كه من در يكي از قسمت هاي سارا گفته ام ياد آقاي وحيدي مونده:
http://monjoogh.blogspot.com/2009/04/blog-post_22.html
اين داستان سارا را هم دست كم نگيريد. تا به حال حدود 3000 نفر آن را خوانده اند.
اقای وحیدی:
سوالای من رو مضحکه میکنید
خودتون از این سوالا برای رد گزینه استفاده میکنید!!!!!!!!!!!!!!!!!
باران با یک اتحاد استراتژیک چطورید؟
من الان مخم هنگ کرده!! منظورتونو نمیفهمم!یه کم واضح تر میشه بگید؟
خودمم نمی دونوم هنوز!بنظرم باید از آقای دکتر هم کمک بگیریم!
جاي عليرضا خاليه!!!!!!!!!!!!!!!!!
اخه اقای دکتر قبلا اعلام بی اطلاعی کردن!!بعدشم اقای دکتر عضو هیئت داوران هستند پس هیچ کمکی بدون نظر همسرشان نمیکنند!!
ثالثا ایشون مسابقه نداده در ضیافت شرکت میکنند پس انگیزه ای برای کمک ندارند.
نه؟؟؟
این راهنمایی کار را دشوار کرده.
این حوزه ای که شما پرسیدید ارزشش را داشت برایش پوینت میدادیم چرا با هم پرسیدید؟
نویسنده ی کتاب "یاشار کمال" است؟
خير! شد سه سئوال!
"نام من سرخ" نام کتاب مورد نظرتان است؟
باران برنده اعلام مي گردد! حالا بايد به فكر تهيه مرزه خشك باشم كه تمام كرده ام!
یو.... هو.....
اخ جون بردم.
به وحیدی و باران
به نظرتان این دو سوال را بپرسیم یا نه ؟
یک : رمان در دهه ی 30 تا 45 نوشته شده ؟
دو : در مورد وقایع مشروطه است ؟
البته قبول دارم که تا حد زیادی یکی هستند دو سوال ..
ولي باران جان
سئوال سخت بود ها! فكر نمي كردم پيدا كنيد. معلومه كه خيلي باهوش و با معلومات هستيد.
به باران تبریک میگوییم !!!!
خوب حالا كه جواب پيدا شد. پست بعدي ام را بگذارم يا صبر كنيم بلكه بقيه رمان هاي جالب تري را پيشنهاد كنند؟!
ولی خانم دکتر سوالتان خیلی خیلی سخت بود چون این رمان تازه سال 89 به فارسی ترجمه شده یعنی همین امسال
و دایره ی برندگان کسانی بود که زبان ترکی بلدند .
مرسی جوانه جان.
خواهش میکنم خانم دکتر انچه در من یافت نمیشود همین هوش و معلومات است:))
اما اين ايده ي "قيزلار بولاغي" براي جذب توريست خيلي توپه! از توريسم بر اساس رمان و فيلم يك همچون چيزي در ايران بهتر مي گيره. آخه در ايران ملت زياد رمان اينا نمي خوانند كه بخواهند بر اساس آن هم سفر كنند.
اما كافيه اسم يكي از چشمه هاي آذربايجان را بگذاريم "قيزلار بولاغي" وبگوييم همان چشمه اي كه در اصطلاح "قيز لار بولاغين نان سو ايچيپ" كه در داستان سارا آمده و پف بيني را مي خوابونه و جوش هاي صورت را خوب مي كنه و خلاصه خوشگل مي كنه همينه.
باور كنيد غلغله مي شه. توريست از جنس لطيف و زبر سرازير مي شوند.
http://monjoogh.blogspot.com/2009/04/blog-post_22.html
اسم برند آب را هم به جاي "واتا" يا"سو سو" و... بگذارند "قيزلار بولاغي" كولاك مي كنه!
تقریبا میشه گفت که در این کامنت به اغلب رمان هایی که یک جوری به تبریز مربوط میشود اشاره شده است.
در مورد رمان های ایرانی منظورم است.
اما در مورد رمان های خارجی هر جور شما صلاح بدانید.
این نظر من است تا ببینیم باقی دوستان چه میگویند
البته در ویکیپدیا رده ی کتابهای ترکی شامل سه کتاب است :
نام من سرخ
حیدر بابایه سلام
کتاب دده قورقورد
دومی و سومی که حذف میشدند میماند اولی
شخص کاشف باید فقط به فکرش میرسید که کتاب ممکن است ترکی نوشته شده باشد .
به جوانه:
من خودم رمان را به انگليسي خوانده بودم به فرانسه و ايتاليايي و اسپانيايي اينا هم انگار ترجمه شده. بيشتر ترجمه هايش هم انگار جايزه هاي معتبر برده اند (علاوه بر كتاب به زبان اصلي)
البته در ویکیپدیا رده ی کتابهای ترکی فقط شامل سه کتاب است :
حیدر بابایه سلام
دده قورقورد
نام من سرخ
یک و دو که حذف میشوند میماند سه با توجه به این مه رمان برنده ی جایزه ی نوبل شده ارزش امتحان کردن را داشت و شخص گوینده اگر به نظرش میرسید که رمان ممکن است ترکی نوشته شده باشد به برد نزدیک میشد .
به جوانه اي در برف
يك اصطلاح هست كه مي گه: معما چون حل شود آسان شود!
چقدر حیف که چنین کتابی این همه دیر ترجمه شده کتابی که جایزه ی نوبل ادبیات برده ...بعد از دوازده سیزده سال
من را توی قوطی نکنید خانم دکتر
نمیدانم همگروهیم کجاست؟
اقای وحیدی کجایید که برنده شدیم!
interview with Prof. Sobouti
http://www.nojum.ir/fa/news/talk/talk-dr-sobouti-interview.aspx
http://en.wikipedia.org/wiki/My_Name_Is_Red
وای وای من چقدر خنگ بودم حتی اینجا هم بود .....
واقعا ها! حقش بود خيلي قبل از اين كه به انگليسي و فرانسه ترجمه بشه به فارسي ترجمه مي شد. نويسنده ي كتاب ارهان پاموك زياد به ايران آمده. سفرنامه از ايران هم داره. مثل بيشتر خارجي هايي كه به ايران مي آيند اولين چيزي كه توجهش را جلب كرده رانندگي در ايرانه!
البته نظر اون با ساير خارجي ها فرق داره. بيشتر به خاطر تركيه اي بودن.
اگر ذهنيت جذب توريست باشه حتي همين رانندگي در ايران مي تونه راه جذب توريستي باشه كه از جونش سير شده و قصد ماجراجويي داره!!! شوخي كردم.
جالب این است که در شهرهایی مثل شیراز و مشهد که توریست زیاد دارند رانندگی بدتر است و خود مردم هم که به مشهد میروند از مشاهده ی وضعیت رانندگی به ستوه میآیند ....
به هر حال به آقای وحیدی و باران تبریک میگوییم کوفته ی دست پخت خانم دکتر خوردن دارد ها ...
به خانم دکتر :
نمیشود دستور پختش را هم بدهید بهشان..
چون که میدانید اممممممم پرنده مردنیست پرواز را باید به خاطر سپرد .... :دی
اونو شرمنده! از يك زن تبريزي نخواهيد روش پخت هيچ غذايي را شرح بده:
http://monjoogh.blogspot.com/2008/11/blog-post_26.html
پس به باران و آقای وحیدی
می ارزد مقداری را نگه دارید بدهید آنالیز کنند از رازشان سر درآورید ...
یادم هست من هم چند باری کوفته درست کردم شبیه استانبولی پلوی سبزی و گردو دار پر آب شده بود ....
خانم دکتر گرامی و عزیز،
به قول آمریکائیها آی گیو آپ. فایل صوتی هفتمی هیچ جوری راه نمی آد. می بخشیدها. تاریخ 20 ساله ی آذربایحان احمد کسروی نیست؟
مسابقه تموم شده. جوابش را باران پيدا كرد.
در مورد فايل بپرسم ببينم مي شه كاري كرد.
حمید کجای کارید مسابقه تمام شد برنده معلوم شد نام رمان هم نام من سرخ بود برنده ها هم باران و آقای وحیدی جایزه هم کوفته ی دست پخت خانم دکتر ....
احمد كسروي كه فوت كرده. ايراني هم كه هست و خارجي نيست. كتاب هاش هم كه رمان نيست. اصلا با رمان و اين جور چيزها ميانه اي نداشت ودر برنامه هاي كتاب سوزانش رمان ها را از بين مي بردند. پروفسور هشترودي مي آيد و روشنش مي كنه مي گه اين رمان هاي تاريخي هم چيزهاي به درد بخوري هستند. تا بالاخره راضي اش مي كنه رمان هاي الكساندر دوما را نسوزانند.
بيست سئوالي بازي كردن كلي ظرافت داره بايد رعايت كرد آقا حميد عزيز!
فکر میکنم که بیست سوالی ایی که شما برگزار کنید ظرافت داره ...
یه کم سر فایل صوتی هنگ کردم و اصلا صورت مسئله یادم رفت. حالا نمی شه گوشت کوفته رو من بکوبم. خیلی در این کار یک موقعی وارد بودم. گوشتش هم با خودم.
:)
منم حاضرم ظرف هارو بشورم ...
مایع ظرف شویی اش هم با خودم
:دی
نه ظرفها که حتما با منه
بد هم نيست يك برنامه ي كوفته خوران يك روز جمعه در همين آي-پي-ام داشته باشيم. مي توانيم يك برنامه ي ناهار داشته باشيم شبيه همين برنامه منتهي منجوقي تر و صميمي تر:
http://monjoogh.blogspot.com/2009/01/blog-post_19.html
در تداركاتش همياري مي كنيم
به حمید
من اول گفتم .
خانم دکتر یه هو بفرمائید تو نیا دیگه. بفرمائید همه منزل ما در خدمت باشیم.
اين چه حرفيه آقا حميد
آن وقت حق برنده ها ضایع میشود ....
بهتر است اگر چنین برنامه ای داشتید غیر برنده ها فقط کوفته خوردن برنده ها نگاه کنند و دلشان آب شود ..
نمی دانم. یعنی آی پی ام. می ترسم باز این حقیر را راه ندهند! پام درد گرفته از بس پام لای درش گیر کرده. فایل صوتی درست شده بودها. دوباره گیر کرد.
آقاي وحيدي نيست. انگار رفت My name is redرا بگيرد بخواند. ايضاً عليرضا.
به نگهباني مي سپارم شما را با احترامات فائقه راهنمايي كنند تشريف بياوريد تو
pas man chiiiiiiiii baran
man dar magholeye khordane kofte khaili mitunam komak konamaaaaaaaaaa:)
هر چه شما بفرمائید. این حقیر کوچک شماست. فقط می خواستم بچه ها هم شما را ملاقات کنند.
به آقای حمید :
اگر چه من نمیدانم ایراد فایل صوتی چیست ولی اگر تحت لینوکس وارد اینترنت شوید معمولا مشکلاتی که در ویندوز هست نیست یا حداقل با فایر فاکس باز و دیل کنید .
امتخانش ضرری ندارد ..
خواهش مي كنم. خوشحال مي شوم در خدمتشان باشيم
به آقای حمید
شما ظاهرا باعث شدید پای غیر برندگان به این ضیافت باز شود ....
من که هرگز جراتش را نداشتم بگویم در حد نگاه کرد هم مرا راه دهند ...
نمی دانم. لینوکس و فایرفاکس ندارم. در ضمن خیلی ممنون از لطفتان. من در خدمتم.
به جوانه ای در برف،
البته ما هم از این جراتها نداریم. خانم دکتر خودشان لطف دارند و الا بنده هنوز هم فکر نمی کنم جای ما در آی پی ام باشد. حتی اگر خانم دکتر دعوت کنند. حتی اگر به شوخی.
خواهش میکنم .لینک دیل فایرفاکس :
wwww.download.cnet.com/mozilla-firefox
وقتی آی ایی صفحه ای را به دلیل حجم بالا باز نمیکند فایر فاکس حتما باز میکند شاید در این مورد هم جواب دهد .
ولی بنده حتما نظری اربعین برای خانم دکتر می آورم. آی پی ام نزدیک کوه نور را می فرمائید دیگر.
بله! نزديك كوه نور.
راستي راستي من اين قدر ترسناكم.
با ابهت با هستید نه ترسناک آدم جرات نمیکند ....
جسارتا قربان
نذری نه نظری
اختیار دارید. البته آی پی ام نسبت به غیر خودی ها کمی سپرش بالاست. لابد حق هم دارد. بنده کی باشم که چیزی بگویم. داشتم شرح اسم من قرمز است را در ویکیپدیا می خواندم. فقط از خیلی دور راجعش شنیده بودم.
من الان این همه کامنت رو دیدم! فکر کنم رکوردی است در تعداد کامنت ها! واقعا شام می دید؟!!!
نه ركورد 170 تا ست و مال يادداشت ايرانشهر است. فكرش را كه مي كنم مي بينم ناهار بهتر از شام است.
نه این بلاگ کامنتهای بیشتر هم داشت
می بخشید. نذری امام حسین. حتما می آورم. چهارشنبه صبح زود.
دست شما درد نكند. قبول باشد. هرچند راضي به زحمت نيستم اما ار نذري امام حسين نمي توان گذشت.
ارسال یک نظر