۱۳۸۹ بهمن ۱۶, شنبه

يكي بخر، چهارتا ببر

در يك ماه آينده قراره چهار جا در مورد نوترينو سمينار بدم. سمينار را براي دانشجويان كارشناسي و كارشناسي ارشد فيزيك تنظيم كرده ام. موضوع سمينار در هر چهار دانشگاه يكي است اما ممكن است برخي اسلايد ها را كم و زياد كنم. در زير عنوان و چكيده را مي بينيد. جاهايي كه مي خواهم سمينار دهم به ترتيب زماني (وهمچنين به ترتيب مكاني از شرق به غرب) از اين قرارند:
1) همين سه شنبه ساعت 1 بعد از ظهر دانشگاه اميركبير؛
2) شنبه 30 بهمن، ساعت 3:30 دانشگاه تهران؛
3) صبح سه شنبه دهم اسفند در دانشگاه تحصيلات تكميلي زنجان؛
4) چهارشنبه يازدهم اسفند ساعت ده صبح دانشگاه تبريز.
قصدم مرور بر فيزيك نوترينو و آشنا كردن دانشجويان با اين مقوله است. بر كارهاي خودم كمتر تاكيد خواهم كرد. سمينارم زياد تخصصي نخواهد بود. اگر خواستيد فيلم بگيريد و در اينترنت بگذاريد از نظر من مانعي ندارد.

Title: A brief review of neutrino physics

Abstract: In this talk, I will first outline the properties of the neutrino and different sources of neutrinos around us. I will then briefly review the history of the neutrino physics and the role these particles have played in shaping the standard model of the elementary particle physics. I shall then review the recent developments in neutrino physics. I will conclude with a list of open questions in this field.

۲۹ نظر:

Alireza گفت...

به به!!! اولین باره مرکز تحصيلات تكميلي می رید؟
جای خیلی خوبیه.

منجوق گفت...

دانشجوي سال چهار كارشناسي كه بودم يك بار رفته بودم.
گنبد سلطانيه را هم دو بار ديده ام . يك بار در آن سفر. يك بار وقتي بچه بودم با مامان و بابام.

باران گفت...

سلام
برای شرکت در سمینار ها محدودیت خاصی قائل شدید؟

منجوق گفت...

سلام
از نظر من كه محدوديتي نيست. از نظر دانشگاه ها نمي دانم.

باران گفت...

برای شرکت در سمینار ها باید کجا اطلاع گرفت؟

به خود دانشگاه ها مراجعه کنیم؟

منجوق گفت...

باز هم نمي دانم. دانشجويان اين دانشگاه ها! لطفا جواب باران جان را بدهيد.

اسما گفت...

والا دانشگاه ما که به هیچ وجه محدودیت نداره....
دانشگاهای دیگه رو نمی دونم

سیدمهدی سجادی گفت...

سلام!
میخواستم بیایم امیرکبیر اما خب الان تا 30 بهمن پامو میندازم رو پام صبر میکنم!:-)
نمیدونم چرا تو دانشکده ما حرص آدمو در میارن زودتر خبر نمیدن! بابا تا 30 بهمن 14 روز بیش تر نمونده!!!!
شاکیمان کرده اند!
خدمت باران خانم عرض کنم دانشگاه تهران با کمال میل پذیرای شما هست، قدمتون رو چشم!
خانم دکتر میان دانشکده ما دیگه؟!
آخه جدیدا بعضیا میرن تو برق فیزیک کار میکنن!!!!!!!!!!!!!!1

منجوق گفت...

بله دانشکده ی فیزیک خواهم آمد. همین امروز برنامه را فیکس کردیم.

بیانیه شماره یک. گفت...

سلام

توجه کنید که:
دانشکده فیزیک تهران منتقل شده به کارگر شمالی بالاتر از دانشکده فنی و خوابگاه.

که جلسات باشگاه فیزیک تهران هم همینجا برگزار می شه.

منجوق گفت...

منتقل شده؟! مگه از اول همونجا نبود. منظورم از سال 72 است كه من به اونجا مي رفتم.

باران گفت...

مرسی اقای سجادی ار اطلاع رسانییتان.

اسما جان شما دانشگاه امیرکبیر منظورتان بود؟

منجوق گفت...

منظور اسما دانشگاه تبريز است.

باران گفت...

بله..مرسی

سیدمهدی سجادی گفت...

تا اون جا که بنده میدونم از سال 1352 به بعد ساختمون فعلی در حال استفاده است!
بیانیه شماره یک را کی نوشته؟!
اگر از بچه های ماست که هم دیگر را می شناسیم، فردا خودش بیاد خودشو معرفی کنه! یه کم بخندیم!;-)

منجوق گفت...

52?! اون كه سال تولد شاهينه!

منجوق گفت...

سه سال قبل از ميلاد منجوق

منجوق گفت...

يه چيز بگم واقعا بخنديم. وقتي بابا ي من دانشجو بود در دانشگاه تهران، بلوار كشاورز (اليزابت سابق) خارج از شهر و شمالي به حساب مي آمد. آخر هفته مي رفتند آنجا در طبيعت!! هواخوري مي كردند

سیدمهدی سجادی گفت...

بله فوق العاده قدیمی(نسبت به دیگر جاها) و البته خوش ساخت، خوشبختانه!
کلا دانشکده فیزیک(البته با نام درس فیزیک در دارالمعلمین)در سال 1308 تاسیس شد و بعد هم سنگ بنای تاسیس دانشگاه تهران شد در سال 1313؛این دانشکده در میدون بهارستان واقع شده و الان در حال خاک خوردن گویا!
بعد از سال 1339 دانشکده فیزیک منتقل شد به پردیس علوم فعلی در پردیس مرکزی دانشگاه تهران در میدون انقلاب(پنجاه تومنی خودمون!)!
بعد هم که دیگه خیلی بزرگ شد این دانشکده، در سال 1352 منتقل شد به ساختمون امیرآباد. ساختمون امیرآباد طراحی یک سری معمار آلمانی است. نیمکت ها از اسراییل اومدن!
امفی تئاتر رو آلمانی ها ساختن و اون قدر هم خوب ساختن که هنوز از نویز و این جو چیزها خبری نیست.
البته گلکاری جدید دانشکده این بود که کف آمفی رو پارکت کردن. خانم ها که رد می شوند که هیچ، من هم که قدم میزنم صدای تلق تلق پاشنه می دهد!
و البته یک قوطی مکعب مستطیل به نام ساختمان خیام هم بر زیبایی دانشکده افزوده است.

سیدمهدی سجادی گفت...

من شنیده ام که همه اطراف بلوار تا خود تخت طاووس درختکاری و باغ بوده!
به به! رودخونه هم که داشته!

ناشناس گفت...

خیلی خوشحال شدم که دانشگاه تبریزم یه سری میزنید،وضعییت اینجا رو هم ببینیدو در موردش بنویسید

Mohammad Joudy گفت...

خیلی خوشحال شدم به دانشگاه تبریزم یه سری میزنید،وضعییتشو ببینیدو در موردش تو وبلاگتون بنویسید،البته شاید خبر داشته باشید

منجوق گفت...

اگر بنويسم فقط از نقاط قوت خواهم نوشت. اميدوارم انتظاري جز اين از منجوق نداشته باشيد.

Mohammad Joudy گفت...

البته نقاط قوت خیلی خوبه،شاید ماهم چشمامون باز شه،ممنون

منجوق گفت...

ببينيد! من مي خواهم در حد بضاعت خودم- كه خيلي هم متاسفانه زياد نيست- آرام آرام يك سري كارهاي كوچك براي دانشكده فيزيك دانشگاه تبريز بكنم. چيزهايي از اين دست: وقتي به تبريز مي روم كه به خانواده سر بزنم يك سمينار در دانشگاه تبريز ارائه دهم. اگر دانشجويان آنجا سئوالي داشتند راهنمايي كنم و.... كارهاي كوچكي هستند اما اگر همين دانه هاي كوچك بر زمين حاصلخيز بيافتند مي توانند به رويش بيانجامند.

براي اين كه بتوانم همين كارهاي كوچك را انجام دهم بايد روابط خود را با مسئولين دانشكده حسنه نگاه دارم. اگر بخواهم انتقاد كنم بر مي گردند مي گويند نشسته در تهران از اونجا واسه ي ما..... انتقاد هيچ فايده اي ندارد و راه آن دو سه كار كوچك را كه من در نظر داشتم انجام دهم مي بندد.

به علاوه به دلايل شخصي وهمچنين خانوادگي اصلا دوست ندارم رابطه ي من با استادان آن دانشكده به دليل انتقاد تيره شود. تبريز است و اغلب خانواده همديگر را مي شناسند، با هم دوره دارند، در مهماني ها همديگر را مرتب مي بينند. از طرف ديگر انكار نمي كنم كه به آن محبت پدرانه اي كه اساتيد جا افتاده تر دانشگاه تبريز نسبت به من دارند نوعي وابستگي روحي دارم. مطمئن هستم هيچ جاي دنيا نظير آن را نمي توانم به دست آورم و ديگر آن قدر ها «جوان» نيستم كه بگويم نيازي به آن ندارم.

گيريم انتقاد هم كردم. چه فايده اي اين انتقاد ممكن است داشته باشد؟! نه تنها اصلاحي صورت نمي گيرد. راه كارهاي كوچك بسته مي شود روابط تيره مي شودو... از اين طرف هم آتو دست بعضي ها مي افتد كه بدگويي كنند. بدگويي هاي بدخواهانه ي برخي كسان اوضاع را از پيش بدتر مي كند.


سن آدم كه بالاتر مي رود ملاحظه ي هزار و يك چيز را مي كند كه وقتي جوان تر است اصلا فكرش را هم نمي كند. يواش يواش لمس مي كنم چرا اين چيزها مهم هستند.

انتقاداتي كه در ذهن شما هست كمابيش به دانشگاه ها و پژوهشگاه ها ي تهران هم وارد است. چه معني دارد من اين وسط بيايم و تنها از دانشگاه تبريز انتقاد كنم. اين كارآتو مي دهد دست بدخواهاني كه تعدادشان هم كم نيست!

Mohammad Joudy گفت...

بله کاملا حق با شماست،خیلی خوشحال شدم،البته فکر میکنم باریاست جدید دانشکده این کارهارو راحتتر بتونید انجام بدید

امیرعباس گفت...

so a Canon IXY 930 expecting you on february 2..

منجوق گفت...

دست شما درد نكنه. دوم مارس منظورتونه؟

امیرعباس گفت...

بله. بعد از ارسال نظر متوجه اشتباهم شدم، ببخشید!