۱۳۸۹ مرداد ۱۴, پنجشنبه

خرید ملک در ایران

در زیر چند توصیه ی عملی می کنم به کسانی که به خارج می روند (یا رفته اند) که برگردند. مطالب را به ترتیبی که به ذهنم می رسد می گویم. برخی از این مطالب می تواند برای کسانی که در ایران هستند هم جالب باشد.



1) سعی کنید از لحاظ مالی با دست پر باز گردید. به شمااز طرف ایرانیان مرتب توصیه هایی خواهد شد که معنای آن خرج کردن پس اندازتان در خارج است. اگر قصد بازگشت به ایران دارید به این توصیه ها گوش ندهید. اگر یک وقت تصمیم تان عوض شد و تصمیم به ماندن در خارج گرفتید پس انداز در آنجا هم به کارتان می آید.

2) تورم در ایران بالاست. برای آن که ارزش پس اندازتان پایین نیاید بهتر است سرمایه گذاری کنید. اوضاع بازار ملک این روزها در ایران کساد است. خانه های نیمه تمام بسیاری هستند که سازندگان آن به دنبال مشتری ای هستند که آنها را پیش خرید کند. اگر طرف حسابتان آدم شارلاتانی نباشد این پیش خرید کردن معمولا به نفع شما تمام می شود. حتما شایعات زیادی در مورد فروش یک ملک به چند مشتری و کلاهبرداری هایی از این جنس شنیده اید. این کلاهبرداری ها البته حقیقت دارد اما چند مدت است که ثبت ملک در بنگاه ها اینترنتی شده و تا حد زیادی جلوی این گونه کلاهبرداری ها گرفته شده. اگر حواستان جمع باشد کلاه سر شما نمی رود. خوشبختانه هنوز کلاهبرداری های آن چنانی استثنا هستند نه قاعده. هنوز هم شرکت های ساختمانی که به اعتبار حرفه ای بها می دهند و از آن طریق پیشرفت می کنند فراوانند.

3) «کلاهبرداری» یک مقوله است «بدقولی» مقوله ای دیگر. هرچند «کلاهبرداری» هنجار نیست اما «بدقولی» بین بساز و بفروش ها متاسفانه تبدیل به هنجار شده. خیلی طبیعی می نماید که خانه پیش خرید شده را با یک سال تاخیر نسبت به موعد مقرر تحویل بدهند. البته بساز بفروش های خوش قول هم هستند اما خوش قول ها در اقلیت هستند. در برنامه ریزی هایتان این مورد را لحاظ کنید. قرار داد را چنان تنظیم که به ازای هر روز تاخیر در تحویل مبلغی خسارت به شما تعلق گیرد. در مجموع این تاخیر ها می تواند از نظر مالی به نفع شما تمام شود!

4 )از شنیدن قیمت های ملک در ایران نهراسید. نمی دانم چه مرضی است که آنان که در زندگی جا افتاده اند دوست دارند قیمت هایی را به جوان هایی که قصد سرمایه گذاری بگویند که آنها را نا امید و منصرف کند! نمی خواهم بگویم دروغ می گویند اما قیمت پنت هاوسی در طبقه بیست و پنجم در برجی در نبش تقاطع دو تا از گران ترین خیابان های تهران را که در همان طبقه ی 25 استخر وسیع دارد به عنوان قیمت خانه متعارف تهران به آنان که خارج هستند ذکر می کنند و آهی می کشند و اضافه می کنند:" بدبخت جوان! باید سرش را بذاره بمیره! باز خوب شد ما خونه ای گرفتیم." کسی نیست بگه آخه آقای محترم تو مگه خودت تو همچین جایی زندگی می کنی که کسی نتونه اونجا خونه بگیره باید سرشو بذاره بمیره؟! واقعیت آن است با پس انداز های آدم هایی مثل ما هم می شه خونه خرید. نه خانه ی آنچنانی اما خانه ای آبرومند و راحت. می شه خونه را قسطی خرید . فروشنده می خواد ملکش را بفروشه پس باهاتون راه می آد. می تونید شرط کنید بخشی از پول را به شرط رهن رفتن خونه بپردازیدو... این ها کارهای متعارفیه و معمولیه!
5) از زرنگی هایی مانند دور زدن دلال و... بپرهیزید. این گونه طمع ها به ضرر شما تموم می شه. اگر از خود صداقت نشون بدید در تنظیم چک ها بیشتر با شما راه می آیند. این طوری بیشتر سود می کنید تا این که بخواهید با دودو زه بازی آژانس مسکن را دور بزنید و .... کسانی که این قبیل زرنگی ها می کنند معمولا هشتشان گرو نهشان است. دیگه حنای این قبیل زرنگی ها رنگ باخته. همه یاد گرفته اند. صداقت و اعتبار گوهری است که اگر کسی این روزها داشته باشه منزلت پیدا می کنه. جدی می گم!

6) راه انداختن نمایش "جعفر خان از فرنگ برگشته " بد جوری توی ذوق می زنه . همه جا به خصوص موقع خرید قسطی! خارج زندگی کردن از نظر فروشنده ی ملک نه تنها امتیاز نیست بلکه او ترجیح می ده طرف حسابش که چک او را گرفته در دسترس باشه. در این باره هم با وکیل تون و هم با دلال صادقانه صحبت کنید و از آنها بخواهید راه عملی پیشنهاد بده که فروشنده مطمئن باشه قرار نیست دردسری براش ایجاد بشود.
7) ان شا الله ملک می خرید و ملکتان ترقی می کنه و سود می کنید. از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان: وقتی ملک آدم قیمتش در عرض یک سال دوبل می شه در حالی که تورم تنها 25 درصد بوده خیلی آدم خوش خوشانش می شه! بارها شنیدم افراد دور و بر من وقتی در حال معامله ملکی هستند گفته اند "دیگه من پشت دستم را داغ کنم خودم بندازم تو همچین هچلی!" چند ماه که از پاس شدن آخرین چکشان گذشت و قیمت ملکشان رفت بالا، سختی ها و دلشوره ها یادشان می ره و می گن "ای کاش یک کم بیشتر به خودم سخت می گرفتم و بهترشو می خریدم. حالا بریم سراغ یکی دیگه!"
اما لذتی ورای این لذت مادی دنیوی هم در این قضیه هست. وقتی شما ملک را می خرید و پول را به سازنده می دید معناش اینه که "پول دست او می آد" و این یعنی می ره و حق وحقوق کارگرانی که احتمالا مدتیه حقوق نگرفتند را می ده. معنی اون اینه که حداقل چند تا خانواده تا مدتی از غوطه خوردن به دامان فقر کشنده رها می شوند. متاسفانه وضع اقتصاد مملکت ما خرابه. حداقل این بخش مسکن یک مقدار اشتغال به وجود می آره. سرمایه گذاری شما علاوه بر آن که به شما سود می رساند
می تونه مرهمی بر زخم های چند خانواده باشه.
8) نوشته ی من تنها یک بهانه برای جلب توجه شما به این گونه مسایل بود. از کسانی که در این گونه مسایل خبره تر از من هستند اطلاعات دقیق تر و به روز تری جمع آوری کنید. کاری به آن چه که "همه می گن" نداشته باشید. به سراغ منفی باف ها نروید. سراغ "زرنگ ها" نروید. سراغ عاقل ها بروید و اطلاعات جمع آوری کنید.

۱۲ نظر:

Yāvar گفت...

انتظار رشد مداوم و سریع قیمت زمین و خانه (به دلار یا یورو یا برحسب طلا) تنها در دوره‌های محدود می‌تواند براورده شود. قیمت زمین و خانه در ایران در فاصلهٔ ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۷، در کمتر از ۱۰ سال حدود ۱۰ برابر شد (آن هم به دلار). ادامهٔ این روند ممکن نبود و نیست. رکودی که از سال ۱۳۸۷ آغاز شد چندین سال ادامه خواهد و کاملاً محتمل است که ۳-۴ سال دیگر قیمت مسکن در ایران کمتر از امروز باشد (اگر قیمت‌ها را به دلار در نظر بگیریم).

بهروز گفت...

من هم درباره سود خرید ملک مطمئن نیستم. به همین دلیل عرض کردم به بهترین نحو باید ارزش پول را حفظ کرد. فکر می کنم آقای حامد قدوسی (وبلاگ یک لیوان چای داغ: http://chaay.ghoddusi.com/) هم قبلا در این باره نوشته باشند. گمان می کنم برآورد ایشان این بود که در دوره رکود که در آن هستیم، صنایع غذایی از سرمایه گذاری های مطمئن و سودآور در ایران است. حال چه طور یک دانشجوی دکتری می خواهد خودش را درگیر این مسائل اینقدر ریز اقتصادی کند، نمی دانم. در کل به نظرم می رسد با این اوضاع ناپایدار، خوب برگشتن به ایران کار آسانی نیست و شاید حتی از ماندن در آنسوی آبها هم مشکلتر باشد.

عطيه گفت...

ياور جان
قيمت زمين و مسكن دو قيمت متفاوت هست و اتفاقا قيمت زمين هميشه نرخ رشد بيشتري نسبت به قيمت مسكن داشته است در همان ده سالي كه مورد بررسي قرار داديد. قيمت مسكن در سال‌هايي هم در اين دوره‌‌اي كه گفتيد حتي منفي بوده است (76 و 77 و 83).
منظور از كلمه ركود هم كه اين روزها در مورد بازار مسكن گفته مي‌شود، "كاهش" نرخ رشد هست نه اينكه نرخ رشد نداشته باشد.
اما با شما موافقم كه در بلند مدت ركود هست اما چون تعداد متقاضيان و خانوارها بر روي تقاضاي مسكن تاثير گذار هستند، و دهه بعد با متولدين دهه شصت كه متولدين دوران انفجار جمعيت هستند روبرو هستيم، متقاضيان مسكن افزايش پيدا مي‌كنند و حدس من اين است كه قيمت مسكن دست كم بعد از 5 سال دوباره رشد زيادي داشته باشد و افزايش پيدا خواهد كرد مخصوصا كه شرايط اقتصادي بدتر منجر به تقاضاي بيشتر براي كالاهاي بادوامي مثل مسكن مي‌شود.

ولي راستش نفهميدم چرا قيمت‌ها را به دلار در نظر گرفتيد؛ مبناي سنجش بايد ريال باشد قاعدتا.

عطيه گفت...

ياسمن جان
من يك توضيحي بدهم در مورد اين ركود و رونق و اينا.
مثل اين نمودارهاي سينوسي هست كه در فيزيك براي طول موج و ... مي‌كشند؛ روند يك متغير در اقتصاد هم مثل اين موج سينوسي هست كه اصطلاحا بهش مي‌گويند:چرخه تجاري. در ايران قيمت مسكن هم از اين نمودار سينوسي تبعيت مي‌كند؛ براساس آمار الان در حالت ركود هستيم يعني در شيب نزولي قيمت مسكن اما چون تاريخجه اين روند سينوسي مي‌گويد كه اين ركود معمولا سه تا چهار سال هست، دوباره روي شيب صعودي قرار مي‌گيرد و رونق ايجاد مي‌شود و ...

منجوق گفت...

یکی از دوستان که بیشتر از من از اقتصاد سر در می آره می گفت دلیل بالا رفتن قیمت ملک پولشویی رانت خواران است از طریق خرید ملک . اگر این حرف درست باشه این روند ادامه پیدا خواهد کرد. رانت خواران که خواهند بود پولشویی هم که خواهند کرد. بدبختانه یا خوشبختانه رانت خواران کشور ما جز ایران (و چند کشور دیگه که وضعشون از ما هم خراب تره!) جایی راه نمی دهند. پس هستند خدمت شما و آماده ی بالا بردن قیمت ها!

ناشناس گفت...

فقط خواستم بگم 13 روزه عده ای در زندان در اعتصاب غذا هستند

عطيه گفت...

بهروز جان
آقاي قدوسي درست گفتند من در آن پست قبلي توضيح دادم چرا بازار صنايع غذايي بهترين هست در شرايط فعلي.
انسان سه نياز عمده دارد: خوراك، پوشاك و مسكن.
وقتي خانوارها در شرايط بد اقتصادي قرار بگيرند و قدرت خريد پاييني داشته باشند و نتوانند متقاضي مسكن باشند و از طرفي سوداگراني كه وارد بازار مسكن شدند چون با كاهش تقاضا و افزايش عرضه و كاهش قيمت مواجه شده‌اند؛ وارد بازار كالاهاي كم دوام مصرفي مي‌شوند مثل مواد غذايي كه آن هم جزء نيازهاي اصلي انسان هست و حتي مقدم تر از مسكن.
اما اگر ميخواهيد سرمايه گذاري كنيد و خودتان هم در ايران نيستيد، بهتر است همان مسكن را خريداري كنيد و اگر پول بيشتري داريد ملك تجاري خريد كنيد با كاربري مثلا مواد غذايي در نهايت ضرر نمي‌كنيد اگر ميخواهيد وارد صنعت مواد غذايي بشويد بهتر است كه خودتان حضور داشته باشيد چون بازار اين كالا در ايران به شدت سنتي هست و ممكن است اگر خودتان نباشيد اصلا ضرر كنيد و سرمايه اتون را از دست بدهيد.
براي شما بهتر است كه مسكن خريداري كنيد تا وارد تجارتي بشويد كه خودتان در ان حضور نداريد.

عطيه گفت...

ياسمن جان
دوست اتان درست گفته متاسفانه مسكن يك كالايي هست براي پولشويي در ايران منتها چون دولت و رانت خواران در بخش تقاضا تاثير كمتري دارند؛ در بخش عرضه بيشتر حضور دارند. البته من يكي دو تا مقاله كار پژوهشي و ترجمه دارم در اين مورد اگر خواستيد ميدهم مطالعه كنيد.

منجوق گفت...

ممنون عطیه جان بابت نظرات کارشناسی. خوشحال می شم مفاله شما را بخوانم اما می ترسم تخصصی باشد ونفهمم.

Yāvar گفت...

عطیه،

در شرایطی که رشد جمعیت و رشد تقاضای مسکن هست(مانند ایران سال‌های اخیر) و تراکم در شهرها بیشتر می‌شود، به هر حال رشد قیمت زمین بیشتر رشد قیمت خانه است، اما این تفاوت در مقابل تغییرات سریع قیمت در ۱۰-۱۲ سال اخیر کم‌اهمیت است. هم قیمت زمین و هم قیمت بنا هر دو در فاصلهٔ ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۷ به شدت رشد کردند و هر دو هم در دو سال اخیر افت داشتند (در تهران این افت در حدود ۳۰٪ بوده است). در مورد مبنای محاسبات هم ریال مبنای خوبی نیست چون تغییرات ارزش آن زیاد است و از طرف دیگر هم دلار و یورو و طلا هم معیارهای دور از دسترس نیستند، چون برای هر کسی(بیرون یا درون ایران) امکانش هست که پولش را به دلار و یورو تبدیل کند یا سکهٔ طلا بخرد. ممکن است در ۳-۴ سال دیگر باز هم قیمت زمین و مسکن به ریال رشد کند، اما همراه با افت شدید ریال باشد. واقعیت این است که همین حالا هم قیمت ریال بسیار بالاتر از ارزش واقعی آن است (اگر قیمت تمام‌شدهٔ اجناس تولید داخل و خارج از کشور را در نظر بگیریم) و کاملاً می توان انتظار داشت که این تفاوت در سال‌های آینده جبران شود (پیش از آنکه کل اقتصاد کشور ورشکسته شود).

عطيه گفت...

ياور جان
با شما موافقم فقط يك نكته‌اي هست در آن دوره زماني كه مطرح كرديد؛ در سال‌هاي 82 تا 84 افت شديد در نرخ رشد قيمت مسكن و زمين رخ داد و حتي قيمت مسكن رشد منفي هم داشت (گرچه ضريب همبستگي بالايي دارند).

اگر نرخ رشد مسكن و زمين را ببريد روي نمودار ميبينيد كه افزايش‌ و كاهش‌هاي متوالي شديد داشتند اتفاقا در اين ده سالي كه در حال بررسي هستيد اصلا روند ثابتي نداشتند (يك روند نسبتا سينوسي داشتند) به همين دليل معتقدم كه ركود فعلي بيشتر از يكي-دو سال دوام نخواهد آورد و دوباره قيمت مسكن افزايش پيدا خواهد كرد. البته اين ركودي هم كه شما مي‌گوييد همان "حباب مسكن" هست كه اميدوارم هيچ وقت نتركد! روي كاغذ و روي مدل‌ها و مقاله‌ها (حتي مقالات خودم) حرف من و شما درست است اما تاريخچه اين دو متغير مي‌گويد كه هر بار حباب به شرايط تركيدن رسيده است دوباره برگشته ابتداي چرخه و ... اميدوارم كه اين حباب (همان ورشكستگي اقتصادي) نتركد چون فعلا مسكن تنها كالاي سرمايه‌اي و سپر تورمي در ايران هست در صورت تركيدن حباب به شدت همه بدبخت و بي‌نوا خواهيم شد.

البته اگر بخواهيم براساس قيمت اصلي ريال بحث كنيم كه همين الان هم اقتصاد ورشكسته هست (البته اگر نفت نباشد). يكي از دلايل افزايش و كاهش قيمت مسكن همين نرخ ارز و ارزش واقعي ريال هست ديگه اگر ريال ارزش واقعي داشت كه مسكن يا كالاهاي بادوام تبديل به بازار سوداگري نمي‌شدند كه. چون ريال بي ارزش هست مسكن تبديل به يك كالاي سرمايه‌اي و سپر تورمي شده است. به هر حال وقتي در اقتصاد داخلي بحث مي‌كنيد و كالاي داخلي؛ يقينا عامل تاثير گذار بر روي عاملان اقتصاد داخلي "ريال" است. عاملان براساس نرخ پول رايج در اقتصاد تصميم مي‌گيرند نه نرخ ارز (گرچه در بطن تصميم گيري، قدرت خريد كه دقيقا انعكاس دهنده نرخ ارز و ارزش ريال هست تاثير گذار هست اما مبناي تصميم گيري همان ريال است).

عطيه گفت...

ياسمن جان معمولا رشته‌هاي علوم انساني واژه‌هاي چندان تخصصي ندارند و معمولا متون ساده و قابل فهمي دارند. يك بار يك روزنامه اقتصادي را ورق بزنيد خواهيد ديد كه اصولا به زباني نوشته شده كه همه متوجه بشوند. اگر كمي هم به مفهوم تابع و متغير وابسته و مستقل مسلط باشيد فهم مقالات اقتصادي و مديريت ساده‌ترين كار دنيا است. چيز سختي نيست.
حالا يك نمونه معرفي مي‌كنم خواهيد ديد كه اصلا هم سخت نيست.
در علوم انساني چون با يك متغير آزمايشگاهي روبرو نيستيم، بيشتر سعي مي‌كنيم يك متغير و روندش را در طول زمان بررسي كنيم و فكر كنيم كه چرا اين اتفاق مي‌افتد ؟ و در نهايت شايد به ايجاد يك تئوري برسيم. به همين دليل فهم نوشته‌هاي اقتصادي در زمينه همين مسكن و ... اصلا چيز پيچيده‌اي نيست.