۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

بزرگ مرد فيزيك ايران




از وقتي وارد دانشگاه شدم و رشته ي فيزيك را بر گزيدم به ياد دارم كه نامي بر تارك جامعه ي فيزيك ايران مي درخشيد: دكتر يوسف ثبوتي. ابر مردي كه تقريبا يك تنه موسسه اي پژوهشي -كه بعد ها دانشگاه شد، تاسيس نمود. آن هم نه در پايتخت و يادر يكي از شهر هاي بزرگ بلكه در زادگاهش زنجان. همين يكي دو ساعت پيش در كامنت ها نوشتم كه «دكتر يوسف ثبوتي موسس و رئيس موسسه تحصيلات تكميلي زنجان به معناي واقعي كلمه فرهنگ جامعه اش و ساختارهايش را مي شناسه. از اين جهت مي تونه يك الگو براي ما جوان تر ها باشه.»
اين حرف را از ته دل گفتم. خوانندگان وبلاگم مرا به خوبي مي شناسند و مي دانند تعارفي با كسي ندارم و به صرف داشتن محاسن سپيد كسي را بزرگ و بزرگوار نمي دانم. او را بزرگ مي دانم به خاطر خدمت بزرگي كه با تاسيس دانشگاه تحصيلات تكميلي علوم پايه زنجان به شهر زنجان كرده است. او را بزرگ مي دانم به خاطر آن كه محيطي فراهم آورد كه عده اي از سخت كوش ترين جوانان اين مملكت بي آن كه دغدغه ي مسكن داشته باشند به كار علمي بپردازند. دستاورد هاي زندگي حرفه اي دكتر ثبوتي به اين دو سه مورد ختم نمي شود. اما همين دو سه مورد كافي است كه نام كسي بدرخشد و ماندگار شود.


وقتي آن نظر را دو سه ساعت پيش نوشتم بي خبر بودم ازاين خبر.
بزرگ مرد فيزيك ايران مي خواهد در دوره ي پس از رياست او نيز دانشگاهي كه با آن همه زحمت تاسيس كرده و در بالندگي اش كوشيده بيشتر راه بالندگي بپويد. دانشجويان اين دانشگاه و همه ي آنان كه به نوعي با اين دانشگاه در ارتباط هستند به پاس همه ي تلاش هاي بزرگ مرد فيزيك ايران بايد بكوشند تا اين خواسته اجابت شود. به هر قيمتي كه شده و هر چه قدر كه سخت باشد!

۲۹ نظر:

َAli گفت...

سلام
بعد از از دست دادن دكتر علي محمدي اين بدترين خبري بود كه شنيدم.
خدا ان شا الله به دكتر ثبوتي توفيق و طول عمر عنايت كند.

ناشناس گفت...

خیلی بده که بخواهیم همه چیز را سیاسی ببینیم، اما متاسفانه سیاسی هست.
تعویض روسای دانشگاه ها سیاسی ست و
دکتر ثبوتی با چنین پاسخی مهر تایید بر این تعویض گذاشته.
اینکه دانشمندان ما افراد محافظه کاری هستند واقعا عجیب نیست، اگر غیر از این بود که اینجا نبودیم.

Alireza گفت...

دکتر سعدالله نصیری در گفتگو با ایسنا:
* در ارتباط با تغییر رئیس دانشگاه علوم پایه زنجان هماهنگی لازم صورت نگرفته است
* پرفسور ثبوتی هم اکنون در اوج موفقیت کاری قرار دارد
* نباید با چهره های برجسته و ماندگار این گونه برخورد کرد
* این سوال را از وزیر علوم دارم که چه دلیلی وی را به نتیجه رساند که این تغییر صورت گیرد و امیدواریم ما را هم از این نتیجه باخبر کنند.

http://zanjan.isna.ir/mainnews.php?ID=news-30000

Alireza گفت...

بيست سال پيش تازه گرد ده سال جنگ و نابساماني­هاي تحميلي ديگر بر اين مرز و بوم در حال فرو نشستن بود و همه­ي مردمان آينده نگر!!! در حال راهي براي خروج از كشور و رسيدن به ساحل آرامش، كه مردي از مردان نيك روزگار دست به كاري زد كارستان. با تحمل مصيبت­هاي فراوان و با گرد آوري چند جوان اهل پژوهش از سرتاسر كشور و با كمك خيرين و با دعوت از دانشمندان بنام ايراني و خارجي كه همگي فقط به خاطر شخصيت عالي علمي وي افتخار همكاري با وي را در آن شرايط سخت داخل كشور مي­پذيرفتند، در زادگاهش زنجان مركزي ايجاد كرد كه به سرعت با مهم­ترين مراكز آموزشي و پژوهشي كشور كه سال ها با كمك هاي دولتي اداره مي شدند رقابت كرد و پيشي گرفت. كمند كساني كه در اين روزگار اهل عمل باشند و كمر همت ببند و از هر راهي براي پيشبرد هدف هاي عالي خود استفاده كنند و در برابر مصايب روزگار كمر خم نكنند. پروفسور ثبوتي از بنيان گذاري بزرگ ترين رصد خانه ي خاورميانه در دانشگاه شيراز، رصد خانه ي ابوريحان بيروني، تا افتتاح دانشگاه تحصيلات تكميلي علوم پايه-زنجان راه درازي پيمود. و اينك حاصل يك عمر فعاليت علمي و اجرايي خود را در سال گرد تولد خود با حكم وزيري دريافت مي كند كه حتي براي انتخاب سرپرست جديد براي مركزي كه خود تاسيس كرده بود مورد مشورت قرار نمي گيرد. پروفسور ثبوتي جزء پژوهش­گراني بود كه به راحتي مي توانست در مراكز معتبر بين المللي به كار تحقيق خود بپردازد ولي ايستاد و براي پژوهش­گران ايراني راهي ديگر را نشان داد.

اول شهريور سال روز تولد پروفسور يوسف ثبوتي چهره ي ماندگار فيزيك كشور در سال 79 ، برنده ي جايزه بين المللي خوارزمي و از بنيان گذاران دوره هاي كارشناسي ارشد و دكتري فيزيك در ايران را به ايشان و جامعه ي فيزيك ايران تبريك مي گويم.

ناشناس گفت...

همه ی این تغییر ها در راستای سیاست شایسته سالاری دولت مهرورز است.

منجوق گفت...

شايد بي ربط شايد هم با ربط:
http://www.asriran.com/fa/news/130259/%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81-%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

منجوق گفت...

نقل قول از لينك بالا:"در همایش ایرانیان مقیم خارج ، دکتر فرخ سعیدی استاد دانشگاه هاروارد به پشت تریبون رفت و به معرفی استاد ریچارد فرای پرداخت و اظهار داشت: استاد فرای نخستین کسی است که از دکتر علی اکبر دهخدا لقب ایران دوست را گرفته است.

ریچارد فرای هم طی سخنانی اظهار داشت: سالهاست که خود را یک ایرانی می پندارم و آرزو من این است که مرگ مرا در کنار زاینده رود اصفهان، نصف جهان قرار دهد و بدینوسیله از رئیس جمهور ایران می‌خواهم که این تقاضای مرا بپذیرد .

در پاسخ رئیس جمهور هم خطاب به وی عنوان کرد: ما به جای آن یک باب منزل مسکونی در اصفهان به شما می‌دهیم که تا هر وقت بخواهید در آنجا زندگی کنید.
"


عكس هاي منزل مسكوني اهدايي در آن سايت است كه لينكش را دادم.

ناشناس گفت...

خانه مسکونی،بنیادشرق شناسی،یاهر دو


http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8905171426
در زمان حيات پروفسور ريچارد فراي بخشي از اين خانه تاريخي به عنوان شرق‌شناسي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
وي بيان داشت: در آينده اين خانه تاريخي كه سند تفاهمنامه آن به پروفسور ريچارد فراي تقديم شده است به نام وي با عنوان بنياد شرق‌شناسي در اختيار مردم شهر اصفهان قرار مي‌گيرد.

منجوق گفت...

در اين «ايران دوستي» پروفسور فراي به اندازه ي كافي خوانديم و شنيديم. بد نيست كمي هم از «ايران دوستي» پروفسور ثبوتي بگوييم. چند سال پيش پروفسور ثبوتي با ابتكار هزينه و اعتبار شخصي خويش شهر به شهر مي گشت و با خانواده هاي قديمي كه نسخه هاي كتاب هاي علمي قديمي داشتند صحبت مي كرد تا كتاب هايشان رابراي مطالعه قرض بگيرد. هدفش از اين كار سراغ گرفتن رد پاي ثبت ابرنواختر هاي قرون وسطي توسط دانشمندان ايراني بود.

منجوق گفت...

سه سال پيش يادداشتي در هموردا نوشتم با عنوان ما ايرانيان و ابر نو اختر ها كه متن آن چنين است:
از هر منظر كه بنگريم ابر نواختر ها-يا همان سو پر نوا ها- پديده هاي خارق العاده اي هستند. در عرض حدود چند هفته ابر نو اختر به اندازه 10 ميليارد سال خورشيد انرژي به صورت نور ساطع مي كند. اين در حالي است كه انرژيي كه به صورت نوترينو آن هم در ظرف تنها 10 ثانيه ساطع مي شود 100برابر اين مقدار است! نور ساطع شده از ابرنواخترها از ديرباز توجه ستاره شناسان را جلب كرده اما تا كنون نوترينوي ساطع شده از فقط يك ابرنواختر مشاهده شده است. اين ابر نواختر كه اس-ان-1987نام گرفته بيست سال پيش مشاهده شده است. امسال در گوشه و كنار دنيا مراسم بيست سالگي اين مشاهده را به جا آوردند. چند ابرنواختر از نظر تاريخ اختر فيزيك اهميت ويژه دارد:الف- اولين ابرنواختري كه در دوره هخامنشيان توسط ستاره شناسان چيني ثبت شد. ب)ابرنواختري كه هزار سال پيش (يعني در همان بروبروي تمدن اسلامي-ايراني) توسط غير ايراني ها به ثبت رسيد. ج)وديگري همين اس-ان-1987 كه در بحبوحه بمباران شهر هاي ايران اتفاق افتاد. ايرانيها در مطالعه هيچكدام از اينها نقشي نداشتند! توجه داشته باشيد كه دو تاي اينها دقيقا در دوره هايي اتفاق افتاده اند كه ناسيوناليست هاي ايراني به استناد به مفاخر آن دوره ها سعي دارند اثبات كنند كه شپش ما ايراني ها از شپش ديگران بيشتر راسته دارد. ببينيم در مطالعه ابرنواختر بعدي ما چه نقشي خواهيم داشت

منجوق گفت...

ديگر يادداشت من در هموردا در مورد ابر نواختر:

ابرنواختر ها, پنجره اي به روي ناشناخته هاي فيزيك
مدل استاندارد ذرات بنيادي قادر است بيشتر مشاهدات فعلي درباره ذرات بنيادي را توصيف كند. اما بنا به دلايل گوناگون فيزيكپيشگان اتفاق نظر دارند كه اين تئوري بنيادي ترين تئوري نيست. به عبارت ديگر هنوز ذارت و برهمكنش هايي در طبيعت هستند كه ما تا كنون موفق به كشف آنها نشده ايم. به عبارت ديگر اين ذرات جديد از دست ما "دررفته اند". اين در رفتن به دو علت مي تواند باشد: 1) ذرات جديد چنان سنگين هستند كه شتابگرهاي فعلي ما موفق به ساخت آنها نشده اند. 2)اين ذرات جديد سبك هستند اما برهمكنش آنها با ذرات معمولي بسياربسيار ضعيف است. فرضيه هاي متنوعي در سه چهار دهه اخير ساخته و پرداخته شده اند كه هر دو گروه از اين ذرات را پيش بيني مي كنند. براي كشف ذرات دسته اول بايد شتابگرهاي پر انرژي تر ساخت. پرقدرت ترين اين شتابگرها شتابگر
LHC
است كه به زودي در
CERN
واقع در مرز بين فرانسه و سويس راه اندازي مي شود.ولي براي كشف ذرات سبك اما با برهمكنش فوق العاده ضعيف چنين شتابگري كار آمد نيست. براي كشف چنين ذراتي آزمايشگاه هايي با طراحي متفاوت لازم است. اگر ذره سبك با برهمكنشي ضعيف در طبيعت وجود داشته باشد اين ذره در داخل ابر نواختر مي تواند به وجود آيد. در مورد
ابر نواختر
من قبلا در هموردا نوشته ام. ابرنواختر
1987a
را پدر
super-kamiokande
يعني
kamikande
به ثبت رساند. با توجه به حجم بزرگتر
super-kamiokande
اگر اين روزها ابر نواختري در حوالي چند صدهزار سال نوري از زمين مشاهده شود هزاران نوترينو در ظرف مدت ده ثانيه به ثبت خواهد رسيد. چنين داده غني مي تواند به ما كمك مي كند تا اطلاعات بي نظيري درباره فرضيه هاي كه ذرات جديد سبك پيش بيني مي كنند به دست آريم.

ابرنواختر هاي نوع دو را مي توان نوعي آزمايشگاه فيزيك ذرات در نظر گرفت. آزمايشگاهي بسيار پيشرفته! تنها عيب اين آزمايشگاه ها در اين است كه "دگمه روشن و خاموش كردن" آنها دست ما نيست. اگر خوش شانس باشيم در هر قرن دو سه مورد انفجار ابرنواختر در كهكشان هاي نزديك مان مشاهده خواهيم كرد

منجوق گفت...

و يادداشت سوم من در هموردا در مورد ابر نواختر:
يك نكته سنجي هوشمندانه
در
نوشته قبلي ام توضيح دادم كه با مطالعه ابر نواخترها مي توان اطلاعات زيادي درباره فيزيك ذرات بنيادي به دست آورد. اين در حالي است كه حتي شتابگر عظيم و پيشرفته اي چون
LHC
قادر نيست اطلاعاتي از آن نوع كه ابر نواختر مي دهد به ما بياموزد.در نتيجه گروه هاي متنوعي در سراسر دنيا هستند كه اثرات فرضيه هاي مختلف ذرات بنيادين را بر روي ابرنواختر مطالعه مي كنند. من خود در اين زمينه كار كرده ام و در آينده نيز كار خواهم كرد. عده اي مي گويند چون زمان رويداد ابرنواختر مشخص نيست و تضميني وجود ندارد كه تا صد سال ديگر ابرنواختري در حوالي زمين ( بخوانيد فاصله چند صد هزار سال نوري از زمين) مشاهده شود اين گونه مطالعات ممكن است به كار نيايند پس بهتر است كه روي شتابگرها تمركز كرد چرا كه ساختن و را اندازي آنها دست خود ماست نه بخشندگي آسمانها!


پروفسور
Okun
كه يكي از برجسته ترين فيزيكپيشه ها در اين زمينه است در مورد مدل هايي كه آهنگ وقوع ابرنواختر ها را پيش بيني مي كنند بسيار كار كرده. ايشان در سال 1988ودر جشن ده سالگي ابرنواختر
SN1987a
چنين گفته است:

To predict the year of explosion of a supernova is not harder than to predict the year of funding a big accelerator or a big detector

I expect that the date of the next supernova is 2003(+/-)15 years.

We have to be more serious to next supernovae.

اين نكته سنجي آنقدر جالب است كه اكنون با گذشت ده سال هنوز سر زبانهاست. من آن را در جشن بيست سالگي ابر نواختر
1987a
در كنفرانسي در ونيز شنيدم بعد هم از اسلايد آن پرينت رنگي گرفتم و آن را بر ديوار بالاي كامپيوترم نصب كردم.( ما هم در پژوهشگاه يك جشن كوچولو به مناسبت بيست سالگي اين ابرنواختر گرفتيم. جشن در ميان فيزيكپيشگان يعني سمينار!)


به جملات سهل و ممتنع پروفسور
Okun
بيشتر توجه كنيد. اين گونه جملات هستند كه به درد لابي كردن از نوعي كه من پيشتر درباره اش نوشتم مي خورند. لابي كردن براي افرادي در سطح پروفسور
Okun
پچ پچ كردن ودرگوشي صحبت كردن و قهر و ناز كردن و زير آب اين و آن را زدن نيست. لابي كردن براي اين گونه افراد تبليغ كردن است براي آنچه كه به نظرشان ارزش سرمايه گذاري فكرو مالي را دارد با نوعي از استدلال هاي علمي كه به مذاق جمع خوش آيد. اين كار هم تسلط علمي زيادي مي خواهد و هم آشنايي به مذاق جمع فيزيكپيشگان و همچنين مذاق آنان كه از فيزيكپيشگان حمايت مالي مي كنند.
باز هم مي گويم لابي كردن هنر است.

پروفسور
Okun
هم وقتي سن ما بود آنقدر پختگي علمي و اجتماعي نداشت كه به قصد لابي كردن چيزي بگويدكه سالها
سر زبانها بيفتد و ذهنيت فيزيكپيشگان را شكل دهد. او اين پختگي را به تدريج و با تمرين كسب كرد
آيا ما هم روزي خواهيم توانست به اين صورت لابي كنيم؟ چرا كه نه! چي از كي كم داريم؟! ما ايراني ها كه خيلي به تيزبيني و نكته سنجي خود مي باليم. (البته حق هم داريم)!.

Alireza گفت...

وزير علوم با خودش چي فكر مي كنه؟

گفته می شود وزیر علوم طی احکامی یوسف ثبوتی را به عضویت هیئت ممیزه دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان و هیئت ممیزه مرکزی وزارت علوم منصوب کرده است.

اعتراض به تغییر ادامه دارد/
مراسم تودیع دکتر ثبوتی لغو شد / احتمال برگزاری مراسم در صبح امروز

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1138463

منجوق گفت...

چه دل خوشي داشتم سه سال پيش كه آن يادداشت ها را مي نوشتم. ديگه از آن شور و شوق چيزي نمانده!

منجوق گفت...

این وب سایت به منظور:

رای گیری نسبت به تغییر ریاست دانشگاه تحصیلات تکمیلی در علوم پایه زنجان پروفسور یوسف ثبوتی، ایجاد شده است:
http://iasbsvote.com/

منجوق گفت...

تا كنون 782 نفر مخالفت خود را در مورد بركناري ابراز داشته اند. تنها 16 نفر خواهان بركناري بوده اند.

منجوق گفت...

من نمي دانم راي دادن در اين سايت به مصلحت هست يا خير. معمولا در اين گونه راي گيري ها من عجله نمي كنم چرا كه گاهي اوقات نتيجه ي معكوس مي دهند. بهتر است اول كمي مطالعه و فكر شود.

منجوق گفت...

http://www.mardom-e-no.com/index.php?id=21277

ناشناس گفت...

http://vaaez.blogspot.com/2010/08/blog-post_22.html

ناشناس گفت...

http://vaaez.blogspot.com/2010/08/blog-post_1973.html

Alireza گفت...

دكتر كلاه چي يك ميلي از اساتيد مركز يك ميلي زدند به اين مضمون:

"مثل این که درس دادن تنها چیزی است که آرامم می کند"

یوسف ثبوتی

آذر هفتاد و سه

Alireza گفت...

خوب ظاهرا درد دوستان مشخص شد:
استاندار زنجان در سالن کنفرانس علوم پایه: این دانشگاه چه تفاوتی با دانشگاه های دیگر دارد که نباید بسیج دانشجویی ،نهاد نمایندگی ولی فقیه و حراست وجود داشته باشد؟
http://vaaez.blogspot.com/2010/08/blog-post_23.html?spref=fb

منجوق گفت...

زنجان به بركت دكتر ثبوتي شهري فيزيكپيشه پرور شده است. حتي يكي از نمايندگان زنجان در مجلس فيزيكپيشه است. منظور من اين نيست كه تنها مدرك دكتري در فيزيك دارد. از آن مدارك دكتري خيلي ها دارند! منظورم اين است كه فيزيكپيشه ي درست و حسابي است. نمايندگي مجلس از شهرهاي نسبتا كوچك مانند زنجان معمولا خيلي كار سياست بازانه اي نيست. بيشتر كاري است مردمي. در اين گونه شهرهاي كوچك نمايندگان مجلس معمولا حرف دل مردم را مي زنند. گويا دكتر نصيري خود از شاگردان پروفسور ثبوتي بوده . الغرض دكتر نصيري به همراه دبگر نماينده ي مجلس، آقاي انصاري، بيانيه اي منتشركرده كه در لينك زير مي توانيد بخوانيد:
http://vaaez.blogspot.com/2010/08/blog-post_5585.html

Alireza گفت...

نامه ي دكتر ثبوتي به دانشجويان مركز بعد از وقايع اخير:

دانشجویان عزیز

دیشب تا ساعت 3 بعد از نیمه شب ایمیل های شما را می خواندم. از همه تان به خاطر تبریک های زاد روز من و نگرانی هایی که نسبت به احتمال رکود در روند علمی و پژوهشی دانشگاه دارید صمیمانه سپاسگزارم. باید اذعان کنم یک نکته در نوشته هایتان تا اندازه ای پریشانم کرد و آن تکرار کلمه "تاسف" بود. مگر بار ها در جمع و غیر جمع٬ خوش بینی مرا نسبت به آینده ندیده اید که معتقدم امروزمان بهتر از دیروزمان است و دلیلی ندارد فردایمان بدتر از امروزمان باشد. من که سنی پشت سر گذاشته ام و چنین می اندیشم چه دلیلی دارد شما که زندگی را با تمام شکوه اش در پیش رو دارید بنشینید و به هر چیز کوچکی که اتفاق می افتد٬ و چه بسا خیر هم هست٬ تاسف بخورید. آنچه که اتفاق افتاده بی اهمیت است. یک مقام مسئول٬ مسئول زیر دستش را عوض کرده و کس دیگری به جایش گذاشته است. دنیا عوض نشده است. من تنها اتاق کارم را عوض خواهم کرد و چه بسا فارغ از دغدغه های مدیریتی فرصت یاد دادن و یاد گرفتن بیشتری هم خواهم داشت. الحمدلله که معارفه رئیس جدید دانشگاه انجام گرفته و انشاالله مبارک است. به همه شما توصیه می کنم اعتبار هر دانشگاه در پویائی و اعتبار هر دانشجوئی در دانشجوئی اش است. مواظب باشید این امتیاز را از دست ندهید. کوتاه فکران و کج اندیشان در همه جا هستند و می توانند سنگ پیش پا باشند ولی نه آن اندازه که بتوانند همه را و همه چیز را جلو بگیرند. از روز یکشنبه دوباره در زنجان خواهم بود


Yousef Sobouti,

Alireza گفت...

نامه ي معاون مركز:

استاد عزیز شریف و بزرگوارم جناب آقای دکتر ثبوتی

سلام

مثل همیشه باز این کلام شما است که می­تواند همه ما را آرام کند، مثل همیشه باز دانش و دانشجویی را به ما آموختید. باید اذعان کنم که در طول 22 سال شاگردی شما حتی یک بار هم نشد که از دفتر شما بیرون آمده باشم یا از پای صحبت شما بلند شده باشم و چیزی نیاموخته باشم،

چه آن زمان که به من، یک دانشجوی جوان دوره کارشناسی ارشد، می­فهماندید که نظم کلاس و درس چیست و حرمت آن اجازه نمی­دهد که بعد از استاد سرکلاس آمد،

چه آن زمان که روز تعطیل با ما دانشجویانتان قرار می­گذاشتید و به ما یاد دادید که در کار علمی حرفه­ای پشتکار و جدیت حرف اول را می­زند،

چه آن زمان که به ما دانشجویان دکتری جوانی که برای بار اول پایمان را از مرزهای ایران بیرون می­گذاشتیم گفتید: « درس خواندن که جزو وظایف تان است می­دانم که آن را انجام می­دهید ولی یاد بگیرید که بلندنظر باشید».

وقتی که معلم تازه کاری بودم از دانشجویی پیش شما گله کردم. گفتید: «مثل ابر باشید بغرید ولی نبارید. هیچ معلمی نباید و مانع پیشرفت شاگردش شود».

سال 1373 سخنرانی پایانی کنفرانس فیزیک ایران را پذیرفته بودید. آن یکی از بهترین سخنرانیهایی بود که تا این زمان شنیده­ام. یکی از داستانهای اسکار وایلد را برای این سخنرانی انتخاب کرده بودید. داستان داستان غولی بود که اجازه می­داد بچه­ها هرروز در باغش بازی کنند و از درختهای باغ بهره ببرند و تمام برکت باغ غول از بچه­ها و بازی آنها بود. و همه می­­دانند روزی که دانشگاه ساختید اجازه ندادید که دیوار داشته باشد. در ورودیش به جای عبارت معروف «ورود افراد متفرقه ممنوع» نوشتید « مرکز تحصیلات تکمیلی در علموم پایه-زنجان، از دانشگاه خود دیدن کنید».

حتی سعی کردم باغبانی را هم از شما یاد بگیرم ولی هیچ وقت پشتکار، دقت و حوصله شما را پیدا نکردم. و الحق والانصاف که عجب باغبانی هستید و در باغ دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه عجب گلهایی پرورش داده­اید. دانشجوهای این دانشگاه گلهایی هستند که در کمتر بوستانی یافت می شوند.

استاد عزیزم، شادم از اینکه بین ما هستید و سایه شما بالای سر همه ما چه دانشجویان جوان امروز و چه چون من شاگرد چنیدین ساله شما هست. مثل همیشه پندهای شما را آویزه گوشمان می­کنیم. اصلا ما کار دیگری به جز همین شاگردی و دانشجویی بلد نیستیم. می­دانم که دوستان جوانترم هم چنین خواهند کرد.

امیدوارم که همیشه سالم و استوار باشید. زادروزتان مبارک

حمیدرضا خالصی فرد

دوم شهریور 1389

وزلینگ، مرکزهوا-فضای آلمان

Alireza گفت...

نكته ي جالب در اين بود كه درهاي مركز باز بود!!! و لي درهاي مركز به سمت ديگري باز مي شده و آقاي استاندار اشتباهي به سمت ديگري مي كشيده!!! و بدين ترتيب آقاي استاندار فكر كرده در قفل است!!! و شيشه را مي شكند!!!

منجوق گفت...

این شوخیه یا جدی؟

Alireza گفت...

جديه جدي! ديروز ذفته بودم دفتر تهران دكتر ثبوتي! اون جا بهم گفتند كه در ها باز بوده فقط ايشون فكر مي كرده درهاي مركز به سمت ديگري باز مي شه!! نقل قول از دوستاني كه اون جا بودند و ديدند. چوت ظاهرا دكتر ثبوتي گفته بوده اساتيد و كارمندها دخالت نكنند و در نتيجه دانشجويان هم كليد نداشتند كه بخواهند در را قفل كنند!

منجوق گفت...

بي خودي كه دكتر ثبوتي نشده دكتر ثبوتي. همين جور پختگي نشان داده كه شده دكتر ثبوتي! اگر كارمندان ويا اساتيد دخالت مي كردند هزار تا انگ مي بستند. اما در مورد دانشجوها مي شه گفت به خاطر علاقه قلبي به پدر معنوي بوده.