وقتي ايتاليا بودم سيما يك نوشته در وبلاگ خود گذاشته بود با عنوان "ما نژادپرستيم". نوشته سيما اعتراضي بود به مقاله ايسنا در مورد مهاجران افغان.
راستش من نتوانستم نوشته ايسنا را تا آخر بخوانم! واقعا نتوانستم! براي كسي كه خود سختي هاي زندگي در غربت را براي پنج سال چشيده، خواندن آن مقاله غير قابل تحمل بود! چون مقاله ايسنا را تا آخر نخوانده ام، نمي توانم آن را نقد كنم. با اين حال با سيما قرار گذاشتيم پس از بازگشت من به ايران با هم به مسئولين ايسنا نامه اي بنويسيم و نكاتي را وراي محتواي آن نوشته ايسنا، برايشان روشن كنيم.
من به مسايل بزرگ مقياس اجتماعي كاري ندارم! كاملا براي من قابل فهم است كه قوانين مدني را بايدبر اساس مصالح تنظيم كرد نه احساسات و عواطف.
اما دو چيز هست كه بايد بر آن پا فشرد: اول اين كه يك رسانه عمومي نبايد احساسات منفي نسبت به قوميتي را ترويج كنند. به خصوص اگر اين قوميت چندان فرقي با خودمان نداشته باشند! اين گونه نوشته ها، حتي مي توانند براي برخي قوم هاي ايراني كه چهره اي شبيه هزاره اي ها دارند هم مشكل آفرين شوند.
نكته دوم كه مي خواستيم براي مسئولين ايسنا تشريح كنيم اين بود كه در محيط هاي دانشگاه، اصل بر قابليت علمي اشخاص است. حضور خارجيان (اعم بر افغاني يا غير افغاني) كه بتوانند از نظر علمي با ايراني ها رقابت كنند، نه تنها براي دانشگاه هاي ما مضر نيست، بلكه باعث غناي دانشگاه هاي ما مي شود. تا جايي كه من مي دانم ايسنا يك خبرگزاري دانشجويي است. پس اين نكته حتما بايد براي چنين خبرگزاري تشريح شود. تلاش همه ما (استادها، دانشجويان، خبرگزاري ايسناو...) بايد بر اين باشد كه محيطي به وجود آيد كه در آن افراد صرف نظر از قوميت و مليت ، عقيده و... با هم رقابت علمي سازنده و سالم داشته باشند.
از وقتي من برگشتم اوضاع شلوغ پلوغ شد. اگراكنون ما چنين نامه اي بنويسيم، در اين هياهو مورد توجه قرار نمي گيرد. به هر حال من اين متن را در وبلاگم مي نويسم تا هم موضوع و قرارمان فراموشمان نشود و هم بهانه اي باشدتا به حوادث اخير از ديد مهاجران افغان نيز نگاه كنيم.
اين نوشته "شبكه اطلاع رساني افغان" به نظرم بي طرف و تحليلي آمد.
۱ نظر:
یاسمن جان سلام. من هم روزی که دیدمت یادش بودم اما این قدر اوضاع قاطی بود که نشد درباره اش حرف بزنیم. اما من هم یادم خواهد بود.
ممنون از یادآوری ات.
ارسال یک نظر