۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

اخلاقيات محيط زيست

از دهه شصت و هفتاد ميلادي در دانشكده هاي فلسفه معتبر دنيا و در بخش "فلسفه اخلاق" مبحثي مطرح شده به نام " اخلاقيات محيط زيست يا environmetal ethics. دو نگرش كاملا متفاوت به اين مبحث وجود دارد يكي deep ecology و ديگري anthropocentrism.

در ديدگاه اول انسان چون جزوي از طبيعت است بر خود لازم مي داند تا از آن حفاظت كند. بنا به نظر طرفداران اين فرضيه انسان به واسطه انسان بودنش حق ندارد كه عرصه را بر موجودات ديگر تنگ كند. اين ديدگاه در فلسفه غربي نسبتا جديد است. در ايران نيز من چندان اين طرز فكر را پررنگ نمي بينم. شايد بتوان گفت سهراب سپهري تنها متفكر مشهور ايراني است كه چنين گرايشي از خود نشان مي دهد. در اين ديدگاه انسان و منافع او محوريت خاصي ندارد. در ديدگاه دوم، "انسان" خود را موظف مي كند تا از محيط زيست به خوبي حفاظت كند چرا كه به اين نتيجه رسيده كه توسعه پايدارخود او نياز به جلوگيري از تخريب محيط زيست دارد. نگرش سومي هم مطرح است كه با عنوان كلي اكوفمينيسم شناخته مي شود. از ديد طرفداران اين فلسفه، تخريب محيط زيست با استثمار زنان در جوامع مردسالار از يك جنس است. جالب است بدانيد كه در دنيا گروه هاي حمايت از محيط زيست و حمايت از زنان ارتباط تنگاتنگ دارند. درصد قابل توجهي از چهره هاي شاخص حمايت از محيط زيست را زنان تشكيل مي دهند: از زنان بي نام و نشان روستايي هندي در جنبش chipkoگرفته تا برندگان مشهور جايزه با پرستيژ گلدمن.
من در اين فعاليتي كه در ذهن دارم مي خواهم رويكردي را در نظر بگيرم كه تا حد امكان تحريك آميز نباشد وكمترين واكنش منفي را منجر شود. والّا راه به جايي نخواهيم برد! والّا همه انرژي مان در مبارزه تلف خواهد شد! همّ و غمم را مي گذارم تا ثابت كنم كه حفظ محيط زيست براي سلامت عمومي جامعه
و اشتغال و توسعه ضروري است. به عبارت ديگر ديدگاه anthropocentrismرا بر مي گزينم. اشاره اي هم به اكوفمينيسم نمي كنم چون كه خيلي ها با شنيدن فمينيسم به موضع حمله مي روند ( برخي زنها حتي شديد تر از مردها!). تاكيد مي كنم كه حفاظت از محيط زيست ريشه عميق در فرهنگ ما ايرانيان دارد اما با توجه به مدرنيزه شدن سريع، ما نيازمنديم با ابزار و نگرشي نوين به مساله بازنگري كنيم.

۹ نظر:

منجوق گفت...

بنيانگذار فلسفه deep ecologyشخصي است به نام ناس. او اين فلسفه را در اوايل دهه هفتاد وارد مكاتب فلسفي غربي كرد.

ناس نروژي بود! همشهري سوفي قهرمان رمان زيباي Sophie's worldكه من اكنون در حال خواندن آن هستم!
دنياي سوفي به فارسي هم ترجمه شده. رماني است درباره سير فلسفه در گذر تاريخ.
كتاب جذاب و پر محتوايي است.

منجوق گفت...

http://en.wikipedia.org/wiki/Arne_N%C3%A6ss

Unknown گفت...

دکتر سلام:
میشه پلن اجرایی تون در مورد محیط زیست رو تا حدودی ابری تو ضیح بدید ؟
1.از کجا شروع میشه
2.چه اقداماتی صورت خواهد گرفت(انشا ئالله)
3.هدف نهایی چیست

منبع علمی و مشاوران علمی در این زمینه چگونه انتخاب میشن یا چه کسانی هستند؟

منجوق گفت...

برنامه اي را كه در ذهن دارم در
اينجا توضيح دادم:
http://monjoogh.blogspot.com/2009/10/blog-post_21.html

منجوق گفت...

من مي خواهم در حد توان، سواد و امكانات محدود خودم يك برنامه كوچك و قابل اجرا پياده كنم. مطمئنم در ميان خوانندگان جوان تر هايي خواهند بود كه از نوشته هاي من انگيزه خواهند گرفت و با نيروي ابتكار خود قدم هاي بزرگ تر خواهند برداشت.

هدف من اين است كه با نوشته هاي خود ترس بيجايي كه از اين گونه فعاليت ها هست بريزم.
برخي تجربه ها را هم منتقل مي كنم تا جوان تر ها اشتباه هايي را كه ما و نسل هاي قبل از ما كرده اند دوباره تكرار نكنند.

راه هاي ساده و قابل انجام و بي دردسري هم پيشنهاد خواهم كرد كه هر شهروند علي رغم مشغله هاي فراوان مي تواند برگزيند. اگر هر كس يك قدم كوچك بردارد در مجموع كاري بزرگ انجام خواهد شد.

Hamid گفت...

جوان مسلمان و دنیای متجدد/سیدحسین نصر:
به يك معناي ژرف مي‌توان گفت كه كل طبيعت مسلمان است يعني خود را تماما تسليم خواست و مشيت خداوند كرده‌است. مسلمان بودن يعني رفتار بر طبق فطرتي كه خداوند آن را براي انسان آفريده است و آن را براي انسان بهتر مي‌داند.
انسان به عنوان اشرف مخلوقات وظيفه نگهداري و نگهباني از نظم مخلوق دارد.

منجوق گفت...

مي گويند در آموزه هاي زرتشت توجه ويژه اي به حفظ محيط زيست شده بود و ايرانيان باستان توجه ويژه اي به اين امر داشتند:
http://shadab.parsiblog.com/-553369.htm

منجوق گفت...

البته منظور من بيشتر جنبه عملي قضيه بود. منظورم اين بود كه مادر هاي مادر بزرگان ما پيش از سرازير شدن دلارهاي نفتي و رواج مصرف گرايي و متداول شدن برخي از جنبه هاي ظاهري مدرنيته در ايران، به طور سنتي دريافته بودند كه روش هايي در خانه داري خود بر گيرند كه به تعبير امروزين
environmental-friendlyبودند

منجوق گفت...

منبع
http://greenday.ir/content/view/15/32/:

"زرتشت پيامبر ايرانی كه بيش از 3700 سال پيش در سرزمين پهناور و كهنسال ايران ديده به جهان گشود ، خود برگزيده شدنش به پيامبری را نتيجه واكنش طبيعی و منطقی در برابر آشفتگی ها و ناهنجاری های شديد جامعه و محيط اطراف خود می داند. او كوشيد تا آیینی را بنيان نهد كه پاسخی به نيازها و مشكلات مردم و درمانی بر دردهای كهنه آن ها باشد و مردم را از مسووليتی كه نسبت به جهان هستی ، محيط زندگی خود و ساير عناصر طبيعی برعهده دارند آگاه سازد. بنياد انديشه ها و آموزه های زرتشت كه از نگرش تيزبينانه او به جهان هستی سرچشمه می گيرد بر پايه « قانون اشا » استوار است. از ديدگاه او خداوند جان و خرد جهان را بر پايه قانون تغيير ناپذيری آفريده كه بر همه چيز و همه جای جهان هستی حكم فرماست و اين نظام دقيق و ثابت حاكم برجهان هستی ناشی از خواست و اراده پروردگار يكتا است. اشا در ذات خداوند « نظم مطلق » و « توانايی نظم دادن » است كه به صورت نظم و قانون طبيعی حاكم برجهان هستی تجلی كرده است. اين فروزه در انسان نيز « توانايی نظم دادن » به انديشه و گفتار و كردار است.

از اين رو بر انسان شايسته است تا پيوسته اين توانايی را در خود پرورش دهد تا با « اشـا » هماهنگ گردد و راستی و درستی را در خود بپروراند. قانون اشـا را « نظام هماهنگ كننده جهان هستی » نيز می نامند و هيچ پديده ای از اتم تا كهكشان در گيتی نيست كه بر اين نظام هماهنگ و زندگی بخش استوار نباشد. در آيين زرتشت و در راستای « قانون اشـا » انسان در برابر جهان هستی مسوول است و بايد از تخريب منابع مادی و معنوی جهان بپرهيزد. يكی از نمونه های « انديشه نيک » كه در اين آيين بر آن بسيار تاكيد می شود ، حفظ محيط زيست است.

صنایع آلوده کننده در دهه گذشته رو به فزونی گذاشته است
بر همه پيروان اين آيين پاسداشت زيستگاه و همه منابع تشكيل دهنده طبيعت به ويژه آب ، خاک ، هوا و انرژی بايسته و لازم است. هيچ كس حق ندارد به شيوه های گوناگون هوا را بيالايد ، به منابع آب و خاک آسيب زده و آن ها را آلوده نمايد و يا با استفاده نادرست و نابجا از منابع انرژی و صورت های مختلف آن به محيط زيست و ساير منابع آسيب وارد سازد."